۱۲۰ نمونه از اصطلاحات امروزی نوجوانان (نسل Z) با معنی

برای ارتباط گرفتن و فهمیدن جملات نوجوانان، لازم است با اصطلاحات امروزی نوجوانان آشنا باشید.

زبان غیر رسمی امروزه‌ی نوجوانان که در گفتار و نوشتار خود به کار می‌برند، حتی با اصطلاحات قدیمی کوچه بازاری متفاوت است و شاید برخی موارد اگر اصطلاحات امروزی آنان را متوجه نشوید، حتی نتوانید به درستی با آنان ارتباط بگیرید. اصطلاحات امروزی نوجوانان، نه منطبق با “زبان معیار” است و نه در واژه‌های “عامیانه” یافت می‌شود و بنا به گفته‌ی دکتر محمود اکرامی، دانش‌آموخته دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه تهران، زبان “مخفی” فارسی است. 

بیشتر بخوانید: رفتار با نوجوان در سن بلوغ؛ چگونه این دوران را رد کنیم؟

اصطلاحات امروزی نوجوانان

اصطلاحات امروزی نوجوانان

  1. آخرشه: نهایتش است.
  2. آواکس: شخص خبرچین
  3. آجر (یا سیب زمینی): اشاره به فرد بی احساس
  4. آرنولد فشرده: شخص قد کوتاهی که بدنسازی کار می‌کند.
  5. آویزون: (طفیلی) فردی که خود را به دیگران می‌چسباند و بدون دعوت همه جا می‌رود.
  6. آینه بغل اتوبوس: فردی که گوش‌های پهن و بزرگی دارد.
  7. آنتن: اشاره به فرد فضول و خبرچین
  8. آمپر چسباندن: عصبانی شدن
  9. آمار دادن (یا نخ دادن): اشاره به تلاش برای جلب توجه 
  10. آیکیو: اشاره به فرد خنگ
  11. اشتب : مخفف اشتباه
  12. افتض: مخفف افتضاح
  13. اوضاع کشمشیه: اوضاع قاراشمیش و درهم است.
  14. افقی شدن: مردن
  15. ان چوچک: آدم عوضی
  16. انگل: اشاره به فرد کنه و آویزان
  17. باتری قلمی: فردی که بسیار لاغر است.
  18. ببو: انسان ساده لوح
  19. باريك: مختصر كلمه «باريك اللّه»،به معنای آفرين
  20. چیزی را بار کسی کردن: تیکه انداختن، فحش دادن
  21. بیلبورد: کسی که تابلو! و ضایع است.
  22. بریدن: کم آوردن
  23. ببو گلابی: اشاره به فرد احمق
  24. پاستوریزه: فرد بسیار مثبت
  25. پیاز: اشاره به فرد خنگ دارد.
  26. پارازیت: اشاره به رفتار یا حرف بی موقع فرد
  27. تابلو: اشاره به انگشت‌نما و ضایع بودن شخص دارد.
  28. تریپ زدن: به سر و وضع خود رسیدن
  29. تریپ لاو: اشاره به دختر و پسری که خیلی عاشقانه و احساسی با یکدیگر رفتار می‌کنند.
  30. تهران ۵۱: کارمند دولت
  31. تگری زدن: استفراغ بعد از مصرف الکل
  32. تگری شکوفه: استفراغ کردن، بالا آوردن
  33. ترکوندن: انجام دادن بی نقص کار
  34. تو باغ نبودن: حواس پرت بودن
  35. ته چیزی درآمدن: تمام شدن
  36. تو لب رفتن: اشاره به فردی که گوشه نشین است.
  37. تموم شد؟ خیلی تاثیرگذار بود: نظرت برایم مهم نیست، خودت را خسته نکن.
  38. تی‌تیش مامانی: تمسخر شخصی که با وسواس به تیپ خود می‌رسد.
  39. جدی می‌فرمایید؟: اشاره تمسخر آمیز (راست می‌گویید؟)
  40. جیک ثانیه: در کمترین زمان ممکن
  41. جیرجیرک: اشاره به فرد پرحرف
  42. جوات (یا جواد): اشاره به فرد بی کلاس
  43. چتر شدن: ناخوانده خود را دعوت جایی کردن!
  44. چراغ خاموش (یا نور پایین): کاری را مخفیانه و در سکوت پیش بردن
  45. چایی شیرین: اشاره به فرد چاپلوس
  46. چلغوز: اشاره به فرد عقب مانده و گیج
  47. چت کردن: اشاره به کسی که مواد توهم زا مصرف کرده است.
  48. خر زدن: درس خواندن
  49. خز: اشاره به کسی یا چیزی که سطح پایین است.
  50. خلافی داشتن: شکم بزرگ داشتن
  51. خفن: تحسین‌انگیز
  52. خیالی نیست: مهم نیست
  53. خفت کردن: زورگیری کردن
  54. دودر کردن: دور زدن کسی و فریب دادن آن فرد
  55. دایورت کردن: بی توجهی کردن به شخصی یا چیزی
  56. دمشو ببین: راه بیا، کنار بیا
  57. رل: ارتباط و دوستی عاطفی
  58. زاق: ضایع
  59. زید: دوست دختر یا دوست پسر
  60. زر زدن: حرف مفت زدن
  61. زاخار: مزاحم، بی کلاس
  62. سیریش: اشاره به فرد سمج
  63. سیابازی: حقه بازی
  64. سوبر: شخصی که مست و چت! نیست و هوشیار است.
  65. سؤال اشکی: سؤال سخت و دردناک
  66. سه سوت: خیلی سریع
  67. سیم ثانیه: در کمترین زمان ممکن
  68. سیماش قاطی کرده: اشاره به فردی که گیج شده و تعادل روانی خود را از دست داده است.
  69. سی جی: آدم خز موتور باز
  70. شاخ شدن: مدعی شدن
  71. شاسی بلند: فرد قد بلند
  72. شوخی افغانی (یا شوخی پشت وانتی): شوخی نا به جا
  73. شخصیت برجسته: اشاره به شکم بزرگ
  74. شرمنده اخلاق ورزشکاری: شرمنده شدن در مقابل کسی که معرفت و مرام زیادی دارد.
  75. شکلات: کسی که فقط تهدید می‌کند ولی جرات دعوا ندارد
  76. صاف شدن: تحمل فشاری بیش از حد توان
  77. عباس آقا: کسی که قصد دخالت و سردرآوردن از کاری را دارد.
  78. رفیق فاب: دوست و رفیق صمیمی
  79. فر خوردن: ترسیدن
  80. فر دادن: از چیزی زدن، از چیزی کف رفتن
  81. فضانورد: معتاد به قرص و حشیش که در عالم هپروت به سر می‌برد.
  82. فک زدن: اشاره به کسی که زیاد حرف می‌زند.
  83. فکش زمین خورد: اشاره به فردی که حالش گرفته شد.
  84. فکش رو آوردم پایین: اشاره به دعوا و نزاع شدید
  85. فنچ: اشاره به فرد کم سن و سال
  86. فطیر: بسیار زیاد
  87. قُزمیت: عقب‌افتاده
  88. کراش: علاقه داشتن به چیزی یا فردی به صورت پنهانی
  89. کاهگل لگد نمی‌کنم: دارم حرف می‌زنما!
  90. کلنگ: فردی که هیچ کاری بلد نیست.
  91. کلنگ زدن: پر تلاش بودن
  92. کپ کردن: متعجب شدن
  93. کره کردن: اشتهای غذا خوردن پس از کشیدن سیگار یا علف
  94. کره خوری: خوردن غذاهای چرب و شیرین پس از دود کردن مواد مخدر؛ وحشیانه غذا خوردن
  95. کف کردن: تعجب کردن
  96. کف و خون بالا آوردن: تعجب کردن
  97. (توی) کف بودن: علاقه‌مند بودن به کسی
  98. گاله: دهان
  99. گلابی: فرد تنبل با درک پایین
  100. گل واژه: فرد تنبل با درک پایین
  101. گاو پیشش پی اچ دی داره: اشاره به زبان نفهم و بی سواد بودن شخص
  102. گلو گیر کردن: علاقه داشتن به فرد خاص
  103. گولاخ: اشاره به آدم درب و داغان
  104. گرخیدن: ترسیدن
  105.  گیر سه پیچ: اشاره به سمج بودن
  106. گوجه زدن: تگری زدن، بالا آوردن
  107. گوشت: اشاره به شخصی که بدن پر و گوشتی دارد.
  108. لبگند: لبخند زورکی
  109. موجی (مودی): فردی که اخلاقش مدام تغییر می‌کند.
  110. ملی شدن: آشکار شدن یک موضوع
  111. میخ شدن: خیره شدن، گیر دادن
  112. مگسی شدن: عصبانی شدن
  113. مکان: جایی که در آن با خیال راحت و بدون دردسر می‌توان کاری را انجام داد.
  114. مخم رو پنچر کرد: اشاره به کلافه شدن به دلیل پرحرف بودن طرف مقابل
  115. نردبون دزد: اشاره به شخصی که قد خیلی بلندی دارد. 
  116. نسخه پیچیدن: اشاره تهدیدآمیز به یک فرد
  117. نبشی دادن: سوتی دادن
  118. نک و نال: ناله
  119. هپلی: آلوده و کثیف
  120. هویج: اشاره به آدم پخمه

شما چه اصطلاحات امروزی دیگری را می‌شناسید که به این لیست اضافه کنیم؟

بیشتر بخوانید: تحقیق درباره نیازهای اساسی یک نوجوان

لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید