یادگیری نحوهی نوشتن و درست نوشتن برای کودکان کار سختی است و دیکته گفتن ابزار قدرتمندی است که به کمک والدین میآید تا کودک خود را در این فرایند یاری کنند. دیکته جملات و کلمات پیچیدهتر و طولانیتر را به کودکان یاد میدهد که احتمالا اگر خودشان بخواهند به تنهایی رونویسی کنند، سردرگم میشوند وبه بچهها کمک میکند تا ارزش ثبت کلمات خود را در یک صفحه ببینند. برای یادگیری کلمات و جملاتی که کودک در طی کلاس اول از آموزش حروف الفبا یاد میگیرد، کافی است یک ساعت در روز وقت بگذارید و همراه با آموزش کلمات سخت و آسان با (ذ)، جملات زیر را به کودک خود املا گفته و حرف ذال (ذ) که حرف یازدهم در الفبای فارسی و حرف نهم در الفبای عربی است را در ذهن او تثبیت کنید.
بیشتر بخوانید: ۱۴۰ جمله کاربردی با کلمات فارسی کلاس اول دبستان
دیکته با حرف (ذ)
- پدر نوذر برای او یک دوچرخه خرید.
- نوذر با ذوق به سمت پارک دوید.
- دوچرخه سواری ورزش لذت بخشی است.
- پا را روی پدال دوچرخه گذاشتم.
- من از دوچرخه سواری لذت میبرم.
- پدر و مادرم از دیدن شادی من لذت میبرند.
- یک ذره خاک به چشم سمیه رفت.
- همان یک ذره، چشم او را اذیت کرد.
- نوذر متولد ماه آذر است.
- مادرم برای من یک سالاد ذرت لذیذ درست کرد.
- هنگام اذان به مسجد میروم تا نماز بخوانم.
- تابستان گذشته نوذر به سفر رفت.
- هوای بهاری پاک و دلپذیر است.
- من با سس دلپذیر سالادم را میخورم.
- با ذره بین به تماشای مورچه نشستم.
- پدرم برای ما ذرت مکزیکی خرید.
- مادر با ذرت برای ما آش ذرت لذیذی پخت.
- همه از خوردن چلو کباب لذت میبرند.
- نوذر با شنیدن صدای اذان به مسجد رفت.
- آذر دختری زیبا و عینکی است.
- از دیدن کوهها و چشمهها لذّت بردیم.
- زهرا با آرد ذرّت نان ذرت پخت.
- برادرم متولد استان آذربایجان شرقی است.
- با ذرّه بین همه چیز را بزرگتر میبینیم.
- من وسایل خود را در جای مخصوص میگذارم.
- آذر دفتر خود را در کیفش گذاشت.
- کشاورز بر زمین بذر پاشید.
- آذر خانم در یکی از شهرهای آذربایجان به دنیا آمده است.
- ما از دیدن شالیزارها لذّت میبریم.
- پدرم مردی مذهبی است.
- من خواهر کوچکم را اذیت نمیکنم.
- به نام او که خوبیها را با ذرّه بین میبیند.
- ذره ذره جمع گردد وانگهی دریا شود.
- ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش بد است.
- ابوذر از یاران پیامبر بود.
- سنجاب دانهها را ذخیره میکند.
- روباه جانوری موذی است.
- مورچهها برای زمستان آذوقه ذخیره میکنند.
- مادرم آش نذری میپزد.
- مترو مسیرهای زیرگذر دارد.
- معلم ما آذربایجانی است.
- او با لهجه شیرین آذری حرف میزند.
- از معلم خواستم به من زبان آذری یاد بدهد.
- من از مهمانان پذیرایی کردم.
- برای سفر نیاز به گذرنامه داشتم.
- موذن در مسجد اذان گفت.
- گذشتهها گذشته!
- معلم با مهربانی به آذر تذکر داد که به درس گوش کند.
- معلم من نگاهی نافذ دارد.
- دستم با لبهی کاغذ برید.
بیشتر بخوانید: نقاشی حروف الفبا فارسی برای آموزش کلاس اول
شما چه جملات دیگری را برای یادگیری حرف (ذ) به کودکان اول ابتدایی پیشنهاد میدهید؟
لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما و کاربران محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید.