درباره ذوالقرنین ؛ جایگاه ذوالقرنین در قرآن و کتب دینی

ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های داستان‌های قرآن و دیگر کتب الهی است.ذوالقرنین به معنی صاحب دوشاخ می‌باشد.ذوالقرنین یکتاپرست و بسیار عادل بوده است

ذوالقرنین

ستاره | سرویس مذهبی – در این مطلب درباره جایگاه ذوالقرنین در قرآن و کتب دینی مطالبی را ارائه داده ایم؛ همراه ما باشید.

 

ذوالقرنین کیست؟

ذوالقرنین یکی از شخصیت‌های قرآن و دیگر کتب مقدس است. بر اساس قرآن، ذوالقرنین، سه لشکرکشی مهم داشته است؛ نخست به غرب، سپس به شرق و سرانجام منطقه‌ای که در آن یک تنگه کوهستانی قرار داشت. او انسان یکتاپرست و مهربانی بوده و از راه عدالت منحرف نمی‌شد و به همین جهت مشمول لطف خدا بود. او یار نیکوکاران و دشمن ستمگران و ظالمان بود و به مال و ثروت دنیا علاقه‌ای نداشت. او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز. او سازنده سدی بود، که در آن به جای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شده ‌است و هدف او از ساختن این سد کمک به گروهی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده ‌است.

 

وجه تسمیه ذوالقرنین چیست؟

ریشه‌شناسی نام ذوالقرنین اهمیت زیادی دارد؛ قرن (Corn) بن اصلی ذوالقرنین است. کرن در زبان فارسی بصورت قور (قورکله)- قور پشت – قعر – قورچ ، قوچ=گوسپند نر با شاخ‌های بزرگ و… به معنی شاخ و برآمدگی است اما در زبان‌های اروپایی بیشتر به معنی تاج به کار می‌رود.

در زبان عربی (ذو) یعنی صاحب یا دارنده و قرن(Corn) دو معنی دارد یکی به معنی تاج است و معنی دیگر یعنی شاخ و قرنین واژه‌ای است معرب؛ قرنین یعنی «دو شاخ» که عربی شده از عبری (قرنیم) است. ذو قرنین بر روی هم یعنی تاج دوشاخ دار.

دو شاخ علاوه بر معنی ظاهری یک مفهوم گسترده‌تر داشته ‌است و عبارتی بوده‌ برای بیان قدرت و در عهد قدیم برای موجودی (گاو نری) به کار می‌رفته‌ است که کره زمین بر روی دو شاخ آن قرار داشته ‌است.

بعضی معتقدند این نامگذاری به خاطر آن است که او به شرق و غرب عالم رسید و دارنده شرق و غرب بود که عرب آن را تعبیر قرنی الشمس (دوشاخ آفتاب) می‌کند.

 

ذوالقرنین در قرآن

داستان ذوالقرنین در قرآن در سوره کهف آیه ۸۳ تا آیه ۹۸ آمده ‌است:

«از تو از ذو القرنين پرسند. بگو: براى شما از او خبرى خواهم خواند (۸۳) ما به او در زمين تمكين داديم و از هر چيز وسيله اى عطا كرديم (۸۴) پس راهى را تعقيب كرد (۸۵) چون به غروبگاه آفتاب رسيد آن را ديد كه در چشمهاى گل آلود فرو مى رود و نزديك چشمه گروهى را يافت. گفتيم اى ذو القرنين يا عذاب مى كنى يا ميان آن طريقهاى نيكو پيش مى گيرى (۸۶) گفت: هر كه ستم كند زود باشد كه عذابش كنيم و پس از آن سوى پروردگارش برند و سخت عذابش كند (۸۷) و هر كه ايمان آورد و كار شايسته كند پاداش نيك دارد و او را فرمان خويش كارى آسان گوييم (۸۸) و آنگاه راهى را دنبال كرد (۸۹) تا به طلوع گاه خورشيد رسيد و آن را ديد كه بر قومى طلوع مى كند كه ايشان را در مقابل آفتاب پوششى نداده ايم (۹۰) چنين بود و ما از آن چيزها كه نزد وى بود به طور كامل خبر داشتيم (۹۱) آنگاه راهى را دنبال كرد (۹۲) تا وقتى ميان دو كوه رسيد مقابل آن قومى را يافت كه سخن نمى فهميدند (۹۳) گفتند: اى ذو القرنين ياجوج و ماجوج در اين سرزمين تباه كارند آيا براى تو خراجى مقرر داريم كه ميان ما و آنها سدى بنا كنى (۹۴) گفت: آن چيزها كه پروردگارم مرا تمكن آن را داده بهتر است مرا به نيرو كمك دهيد تا ميان شما و آنها حائلى كنم (۹۵) قطعات آهن پيش من آريد تا چون ميان دو ديواره پر شد گفت: بدميد تا آن را بگداخت گفت: روى گداخته نزد من آريد تا بر آن بريزم (۹۶) پس نتوانستند بر آن بالا روند، و نتوانستند آن را نقب زنند (۹۷) گفت: اين رحمتى از جانب پروردگار من است و چون وعده پروردگارم بيايد آن را هموار سازد و وعده پروردگارم درست است (۹۸)»

 

ذوالقرنین در احادیث اسلامی

در کتاب خصال، روایتی است از امام جعفر صادق (ع) که می‌گوید: «ملوک روی زمین چهار نفر بودند؛ دو نفر مؤمن معتقد که عبارتند از سلیمان و ذوالقرنین و دو نفر کافر که عبارتند از نمرود و بخت‌النصر».

عمار سابطی روایت کرده که گفت خدمت امام صادق (ع) عرض کردم مقام و منزلت ائمه ما چیست؟ فرمود: «مانند مقام و مرتبه ذوالقرنین و یوشع و آصف مصاحب سلیمان (که دلالت بر علو مقام ذوالقرنین دارد)».

همچنین در احادیث اسلامی از مسجد ذوالقرنین نیز یاد شده‌است مسجد و ساختمان بزرگی که درازای آن ۴۰۰ ذراع بوده و در ساختمان آن از تخته‌های چوب و مس و الواح مسین استفاده شده‌است. مجلسی به نقل از ثعلبی محل ساخت سد ذوالقرنین را «پایان خاوری سرزمین ترک» خوانده‌است.

 

برداشت‌هایی از داستان ذوالقرنین:

  • وجود ذوالقرنین در پیش از اسلام

تعدادی از مردم مکه و مدینه از این داستان خبر داشته‌اند که گفته شده‌ است بیشتر اهل کتاب بودند و این نکته از متن چند آیه با جمله «یسئلونک عن ذی القرنین» و «قلنا یا ذا القرنین» و «قالوا یا ذی القرنین» به خوبی مشخص می‌شود، این داستان از پیش از اسلام مطرح بوده ولی بسیاری از مردم به دلیل کسب آگاهی بیشتر یا برای امتحان پیامبر اسلام درباره آن از وی سؤال کرده‌اند.

 

  • مشخصات ذوالقرنین

ذوالقرنین دارای مشخصاتی بود، از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

او شخصی با تاج یا کلاهی با دو شاخ است. خداوند او را قدرتمند کرده و اسباب پیروزی‌ها و اختیار جان و مال انسان‌ها و عذاب و پاداش آن‌ها را به او داده بود. او انسان یکتاپرست و مهربانی بود و از طریق دادگری منحرف نمی‌شد، و به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود. او از کسانی بوده که خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا کرد. خیر دنیا در سلطنت و قدرت و اختیاری که به او عطا شده بود و خیر آخرت، برای این‌که او به گسترش عدل و اقامه حق و به صلح و بخشش و رفق و کرامت نفس و گستردن خیر و دفع شر در آدمیان عمل می‌کرد.

چنین بر می‌آید که او به وحی و یا الهام و یا به دست پیغمبری از پیغمبران تأیید می‌شد و به او کمک می‌کرد اما از قرآن چیزی که صریحاً دلالت کند او پیامبر بوده، استفاده نمی‌شود؛ هر چند تعبیراتی در قرآن هست که اشاره به این معنی دارد. از بسیاری از روایات اسلامی که از پیامبر و ائمه نقل شده نیز می‌خوانیم: او پیامبر نبود بلکه بنده صالحی بوده است.

 

  • ذوالقرنین در کتاب عهد عتیق

در کتاب دانیال، دانیال نبی در رؤیا چنین می‌بیند:

«دیدم که ناگاه قوچی نزد نهر ایستاده بود که دو شاخ داشت و شاخ‌هایش بلند بود و یکی از دیگری بلندتر و بلندترین آن‌ها آخر بر آمد؛ و قوچ را دیدم که به سمت باختر و شمال و جنوب شاخ می‌زد و هیچ وحشی با او مقاومت نتوانست کرد و کسی نبود که از دستش رهایی دهد و برحسب رای خود عمل نموده، بزرگ می‌شد.

در ادامه در کتاب دانیال می‌خوانیم: «جبرئیل بر او آشکار گشت و خوابش را چنین تعبیر نمود: قوچ صاحب دو شاخ که دیدی پادشاهان ماد و پارس است». در ترجمه عربی کتاب مقدس نام ذوالقرنین در همین فراز آمده ‌است:

«یهود از بشارت رؤیای دانیال چنین دریافتند که دوران اسارت آن‌ها با قیام یکی از پادشاهان ماد و فارس، و پیروز شدن‌اش بر شاهان بابل، پایان می‌گیرد و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد».

چیزی نگذشت که کوروش در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یکی ساخت و سلطنتی بزرگ از آن دو پدید آورد و همان‌گونه که رویای دانیال گفته بود که آن قوچ شاخ‌هایش را به باختر و شرق و جنوب می‌زند کوروش کبیر نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگی انجام داد. یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به اسرائیل را به آن‌ها داد.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید