ستاره | سرویس مذهبی – دعای حدیث کسا؛ ماجرای این حدیث چیست؟ پاسخ را در این مطلب بخوانید.
حدیث کسا؛ ماجرای حدیث شریف کسا چیست؟
رویداد کسا از جمله مهمترین حوادثی است که در طول زندگی پیامبر اکرم (ص) در جهت معرفی پیشوایان و راه نمایان امت اسلام به وقوع پیوسته است. این رویداد توسط محدثان بزرگی در کتب معتبر احادیث نقل شده و جای تردیدی در صحت آن وجود ندارد. این رویداد به قدری در جامعه اسلامی معروف شده بود که روز وقوع آن را «روز کسا» و پنج نفر از اهل بیت را که در آن روز در زیر کسا قرار گرفتند «اصحاب کسا» نامیده بودند.
اصل ماجرا: هر یک از احادیث قسمتی از این ماجرا را بیان کرده است که کلیت ماجرا را از بین این احادیث در ادامه میخوانید:
روزى پيامبر خدا (ص) به خانه همسر خود، اُمّسَلَمه مىآيد . قرار است او در اين روز پيام مهمى از سوى خداوند درباره چند تن از نزديكان خود دريافت كند. به همین دلیل به همسرش تأكيد مىكند كه به هيچ كس اجازه ورود ندهد. از سوى ديگر، درست در همين روز، فاطمه (س) دختر پيامبر (ص)، تصميم مىگيرد براى پدرش غذاى مناسبى به نام عَصيده (همان كاچى خودمان) تهيه كند. او اين غذا را در يك ديگ كوچك سنگى آماده مىكند و آن را روى طبقى گذاشته، براى پدر مىآورد . اُمّسَلَمه مىگويد: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». بارى، فاطمه (س) همراه با طبقى از كاچى خدمت پدر مىرسد؛ ليكن حضور او به تنهايى كافى نيست. از اين رو پيامبر (ص) به دخترش مىفرمايد: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بياور» فاطمه (س) بىدرنگ به منزل باز مىگردد و طولى نمىكشد كه همراه همسر و دو فرزندش ـ كه هنوز كودكانى خردسالاند ـ به خانه پدر وارد مىشود. امّسلمه با اشاره پيامبر خدا (ص) برمىخيزد و در كنارى مشغول نماز مىشود. مجلس، كاملاً خصوصى مىشود. پيامبر خدا (ص) با على (ع) و فاطمه (س) و دو فرزندش حسن (ع) و حسين (ع) كنار سفره فاطمه (س) نشسته است. عادت پيامبر (ص) اين است كه بدون همسرش غذا نمىخورد ولى امروز، اوضاع فرق میکند! و پيامبر (ص) امروز استثنائاً از همسرش براى خوردن غذا دعوت نمىكند.
جبرئيل امين، نازل مىشود و اين آيه را ـ كه بعدها، «آيه تطهير» ناميده شد ـ مىخواند:
«إنّما يريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أهْلَ البيتِ ويُطَهِّرَكُم تَطْهيراً» «جز اين نيست كه خدا مىخواهد پليدى را از شما اهلبيت دور كند و شما را كاملاً پاك دارد» (سوره احزاب/ ۳۳)
پيامبر خدا (ص) كساى خود را بر سر داماد و دختر و دو نوه خود مىكشد و با دست راست به آسمان اشاره مىكند و مىفرمايد: «اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَيتى! اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ و طَهِّرهُم تَطهيرا» «خدايا! اينان، اهلبيت مناند. پس هر گونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان.» (تفسیر طبری/ ج۱۲ ص۷)
در حديث ديگرى آمده است كه پيامبر (ص) فرمود: «اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلُ بَيتى و خاصَّتى! اللّهُمَّ أذهِب عَنهُمُ الرِّجسَ وَ طَهِّرهُم تَطهيرا» «بار خدايا! اينان، اهل بيت و خواصّ مناند. خدايا! هر گونه پليدى را از آنها دور كن و كاملاً پاكشان گردان.» (مسند ابن حنبل/ ج۱۰ ص۱۹۷)
در حديث ديگرى آمده است كه پيامبر (ص) فرمود: «اللّهُمَّ إنَّ هؤُلاءِ آلُ مُحَمَّدٍ! فَاجعَل صَلَواتِكَ و بَرَكاتِكَ عَلى مُحَمَّدٍ و عَلى آلِ مُحَمَّدٍ، إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ .» «خدايا! اينان، خاندان محمّد هستند. پس درود و بركات خود را بر محمّد و خاندان محمّد قرار ده، كه تو ستوده بزرگوارى.»
امّسلمه كه تا اين جا در كنار اتاق، كم و بيش، ناظر اين رويداد نورانى و معنوى بوده است، ديگر تاب نمىآورد. جلو مىآيد و گوشه كسا را بلند مىكند تا او نيز از اين فضاى نورانى بهرهمند شود ولى پيامبر (ص) با قاطعيت، مانع از ورود او به زير كسا در فضاى اهل بيت قرآنى خود مىشود.
گويا امّسلمه از اين برخورد، دلگير مىشود و مىگويد : آيا من در شمار اهل بيت نيستم؟ پيامبر خدا (ص) مىفرمايد: «إنَّكِ إلى خَيرٍ، أنتِ مِن أزواجِ النَّبِىِّ .» «تو به سويى درست روانى. تو از همسران پيامبر خدايى.» (مسند ابن حنبل/ ج۱۰ ص۲۲۸)