حکایت جالب و خواندنی برگ سبز و شاخه مغرور

اگر به خواندن حکایت‌های آموزنده علاقه‌مند هستید، در ادامه این مقاله با سایت ستاره همراه باشید و حکایت برگ سبز و شاخه مغرور بخوانید.

از گذشته‌های دور تا به امروز برای توضیح و بیان سازوکار جهان و آموختن هر مفهوم و باوری داستان و حکایتی می‌ساختند یا از دیگران نقل می‌کردند و در قالب حکایت‌ها و داستان کوتاه جالب و آموزنده بیان می‌کردند.

حکایت برگ سبز و شاخه مغرور

یک روز گرم شاخه‌ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند به دنبال آن برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می‌برد.

برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان در برابر افتادن مقاومت می‌کرد. در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه‌ی خشکی که می‌رسید آن را از بیخ جدا می‌کرد و با خود می‌برد .

وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطع کردنش صرف نظر کرد. بعد از رفتن باغبان مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند تا این که به ناچار برگ با تمام مقاومتی که از خود نشان می‌داد از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت .

باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد و بی درنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد بر روی زمین افتاد.

ناگهان صدای برگ جوان را شنید که می‌گفت: «اگر چه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود ولی همین خیال واهی پرده‌ای بود بر چشمان واقع نگرت که فراموش کنی نشانه حیاتتت من بودم.»

نتیجه اخلاقی:

هرگز در زندگی، خود را بالاتر از دیگران نبینیم. این دیدگاه غلط در آینده‌ای نه چندان دور گریبان خودمان را خواهد گرفت.

در این حکایت، شاخه خود را برتر از برگ می‌دانست و با تکان دادن خود، برگ را از شاخه جدا کرد. شاخه فکر می‌کرد که چون برگ از او جدا شده، دیگر زنده نیست. اما در واقع، شاخه نیز بدون برگ زنده نبود.

این حکایت می‌تواند در زندگی روزمره ما نیز کاربرد داشته باشد. گاهی اوقات، ما خود را برتر از دیگران می‌دانیم و آنها را تحقیر می‌کنیم. اما باید توجه داشته باشیم که همه انسان‌ها با هم برابر هستند و هیچ کس برتری ندارد.

در اینجا چند نکته برای جلوگیری از غرور آورده شده است:

  • خود را با دیگران مقایسه نکنیم. هر کس نقاط قوت و ضعف خود را دارد.
  • به دیگران احترام بگذاریم. همه انسان‌ها شایسته احترام هستند.
  • از اشتباهات خود درس بگیریم. اشتباه کردن بخشی از زندگی است.

با رعایت این نکات، می‌توانیم از غرور جلوگیری کنیم و با دیگران به خوبی تعامل داشته باشیم.

از این حکایت پندآموز لذت بردید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید