درس «آفریدگار زیبایی»، یکی از درسهای پایه چهارم است که معنی کلمات و کلمات همخانواده و مخالف آن را برایتان میگوییم.
آفریدگار زیبایی (معنی کلمات و کلمات همخانواده و مخالف)
روزی بهار، تابستان، پاییز و زمستان با هم گفت و گو می کردند. صحبت از این بود که هر یک بهتر نقاشی کرد، بماند و بقیه از نقاشی دست بردارند و بروند. آنها تصمیم گرفتند خورشید جهانافروز را به داوری انتخاب کنند.
معنی کلمات:
- جهان افروز: روشن کننده جهان
- داوری: قضاوت
کلمات مخالف:
- بهتر ≠ بدتر
خورشید پذیرفت که بین آنان داوری کند. چهار هنرمند، شروع به کار کردند. اول، بهار قلم به دست گرفت؛ نخست دستی به شاخه های درختان هلو، بادام، سیب و درختان دیگر برد و بر آنها گردنبندهایی از گل های صورتی آویخت؛ در جنگل با رنگ نیلی، گودال های کوچک و بزرگ، درست کرد و در اطراف این گودال ها گل های نرگس و بنفشه را پراکند؛ حشرات گوناگون، زنبورهای عسل و پروانه ها را روی گل ها و پرندگان را در دشت ها و جنگل ها در حال پرواز نشان داد؛ بلبل را روی شاخه، خرگوش را میان جنگل و غوک را در برکه نشانید.
معنی کلمات:
- برکه: جایی که آب جمع می شود
- آویخت: آویزان کرد
- غوک: قورباغه
- نشانید: گذاشت، قرار داد
- نیلی: رنگ آبی تیره
- پراکند: پخش کرد
کلمات همخانواده:
- اطراف: طرف
کلمات مخالف:
- کوچک ≠ بزرگ
- نخست ≠ آخر
- شروع ≠ پایان
اینجا بود که بهار با خود گفت: «بگذار خورشید به این تصویرهای زیبا نگاه کند و بگوید، منظرهای زیباتر از این، می توان ساخت؟» خورشید از پس ابر خاکستری رنگ، نگاهی انداخت و از دیدن منظره ی طبیعت بهار، لذت برد.
دومین نقاش، یعنی تابستان گرم، دست به کار شد. تابستان با رنگ سبز تیره، سراسر جنگل را رنگ آمیزی کرد؛ کنار جنگل را با بوته های انبوه تمشک زینت داد؛ بر شاخه های درختان میوه، آنقدر سیب گلگون و گلابی و میوه های دیگر آویخت که شاخه ها تاب نیاوردند و به سوی زمین، خم شدند؛ دشت را با خوشه های طلایی گندم پوشانید؛ مزارع را به رنگ زرد درآورد؛ رودخانه ها و دریاچه ها را آبی کرد. نقاشی تابستان هم بسیار زیبا از کار در آمد.
معنی کلمات:
- تیره: تاریک
- انبوه: زیاد
- زینت داد: زیبا کرد
- از پس: از پشت
کلمات همخانواده:
- طبیعت: طبیعی
- تصویر: تصاویر
- نقاش: نقش، نقشه
- منظره: ناظر، نظر
- مزارع: مزرعه، زراعت
کلمات مخالف:
- تیره ≠ روشن
- گرم ≠ سرد
خورشید جهان افروز از پشت ابرهای سفید، نقاشی تابستان را تماشا کرد؛ بسیار زیبا بود. نوبت نقاش سوم بود؛ پاییز برای کار خود، رنگ های آتشین انتخاب کرد و اول به سراغ جنگل رفت؛ بعضی از درختان را با رنگ زرد لیمویی پوشانید، برخی را به رنگ ارغوانی و بعضی دیگر را به رنگ قرمز روشن درآورد؛ به رنگ کاج ها و سروها و صنوبرها دست نزد؛ با خود گفت: «بگذار اینها همان طور که هستند، باقی بمانند»؛
معنی کلمات:
- ارغوانی: رنگ قرمز مایل به بنفش، به رنگ ارغوان
- روشن: روشنایی
کلمات مخالف:
- روشنایی ≠ تاریکی
با ابرهای خاکستری رنگ، آسمان را پوشانید و نشان داد که قطره های باران، برگهای درختان را جلا داده است؛ روی سیم های برق، دسته دسته، پرستوهای مهاجر نشانید. خورشید به تصویرهای نقاشی پاییز نگاه کرد؛ اما هر چه کرد، نتوانست چشم از آن بردارد. آن گاه زمستان، قلم به دست گرفت. او با خود گفت: «تا وقتی کارم را تمام نکرده ام، خورشید نباید نقاشی مرا ببیند»؛
معنی کلمات:
- جلا: براق کردن
کلمات همخانواده:
- مهاجر: مهاجرت
این بود که اول، ابرهای خاکستری رنگی در آسمان پهن کرد و زمین را از نظر خورشید، ناپدید ساخت. او در یک روز، تمام سطح زمین را به رنگ سفید درآورد؛ بر تن کوه ها و دشت ها، لباس سفید پوشانید؛ سطح رودخانه ها را با قشر نازکی از یخ، براق کرد؛ روی صنوبرها و کاجها پوشش سنگینی از برف پوشانید؛ روی برف ها نقش و نگارها و جای پاهای گوناگون، نقاشی کرد: جای پای خرگوش، کبک و آن دورها جای پای گرگ.
معنی کلمات:
- پهن: پهنا، پهناور
- پوشش: لباس
- پهن کرد: گسترد
- قشر: لایه، پوسته
کلمات همخانواده:
- پهن: پهنا، پهناور
کلمات مخالف:
- ناپدید ≠ پیدا، آشکار
- سنگین ≠ سبک
- زیبا ≠ زشت
- نازک ≠ کلفت، ضخیم
زمستان نیز نقش و نگارهای خود را بسیار زیبا و دل انگیز به پایان رساند. خورشید ابرها را کنار زد و نگاهی به تصویرهای نقاشی زمستان انداخت. در زیر نگاه پر مهر او دشت ها و جنگل ها و دره ها زیباتر خودنمایی می کردند.
هر یک از نقاشی ها بسیار زیبا بودند. داوری میان آنها دشوار بود. پس خورشید گفت: «ای نقاشان چیره دست! آنچه شما نقاشی کرده اید، بسیار زیباست. به نوبت، نقاشی کنید و اثر شگفت انگیز خود را به وجود آورید؛ بگذارید مردم نقاشی های شما را ببینند و از تماشای آنها لذت ببرند.»
«سعدی» می گوید:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
معنی کلمات:
- نگاه پر مهر: نگاه مهربان
- اثر: علامت
- چیره دست: ماهر
- معرفت: شناخت
- دل انگیز: زیبا، جالب
- خودنمایی: نشان دادن خود
کلمات مخالف:
- دشوار ≠ آسان، راحت