صفات خداوند در دعای روز عرفه

برای خداوند متعال صفات زیادی در قرآن کریم، دعای جوشن کبیر و… ذکر شده است. در این مقاله قصد داریم تا شما را با صفات خداوند در دعای روز عرفه آشنا کنیم. با ما همراه باشید.

صفات خداوند در دعای روز عرفه

بحث اسماء‌الحسنای الهی، يکی از مباحث مهم در قرآن، و ادعيه و روايات است. در آيات قرآنی، در ۴ آيه بحث اسماء‌الحسنای الهی مطرح شده است. در روايات هم، ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ خود را به عنوان اسماء‌الحسنای الهی معرفی کرده‌اند. اسم‌هايی که در ادعيه به‌ویژه در دعای شب عرفه آمده گوشه‌ای از اسماء و صفات الهی است. اسماء و صفات الهی نامحدود و دارای مراتب هستند و هر صفت نيکی که شايستگی پروردگار را دارد، در بالاترين درجه‌اش در خداوند وجود هست و خداوند همان‌طور که مبرّا و منزّه از همه نقص‌ها و بدی‌ها است، دارنده و دهنده همه خوبی‌ها و کمالات است. در ادامه شما را با صفات خداوند در دعای روز عرفه آشنا خواهیم کرد.

صفات خداوند در دعای روز عرفه

دعای روز عرفه، يکی از ادعيه‌ای است که دارای مضامين بسيار والای عرفانی است و در آن اسماء‌الحسنای الهی ذکر شده است که به برخی از پرتعدادترین آن‌ها می‌پردازیم:

شاهد

خداوند، شاهد است يعني هيچ چيزی بر ذات اقدس الهی مخفی نيست. حقيقت شهادت عبارت است از کشف و رفع حجاب بين شاهد و آن چه مشهود اوست. خدا شاهد هر نجوا، و بيننده و خواننده هر فکری است که ما داریم.

موضع کل شکوی

يعنی هر کسی هر مشکل و گرفتاری دارد مرجع و محل حل آن خداوند است و همه امور به خدا بازمی‌گردد.

صفات خداوند در دعای روز عرفه

عالم کل خفيّة

خداوند به هر نهانی، عالم است. عالم يعنی بسيار دانا، هميشه آگاه، دانای همه چيز و عين مطلق دانايی. علم خدا عين ذات اوست و علم خدا بدون کم و کاست و بدون تغيير و ازلی و ابدی است.

منتهی کلّ حاجت

خداوند چون خير و کمال مطلق و قادر و توانا بر برآوردن نيازهای همه مخلوقات است، بنابراین نهايت هر حاجتی است و همه حوائج به سوی او است.

مبتدئاً بالنعم علی‌العباد

سرچشمه همه نعمت‌ها از خداوند است و اوست که به بندگان نعمت‌هايی داده که بسياری از آن‌ها برای ما شناخته شده نيست. بسياری از نعمت‌ها را خدا در بدن انسان قرار داده که ما از آن‌ها بی‌خبريم و اوست که آغازگر نعمت‌ها بر بندگان است.

کريم

يعنی تمام بودن چيزی بر حسب مرتبه‌ای که دارد و اين صفت برای غير خدا هم به عنوان صفت آمده است. مثل «رسولٌ کريم» و «زوج کريم» و «کتاب کريم».

جواد

يعنی بسيار بخشنده. عطای خدا بهترين عطا است چون بی‌منت و بلاعوض عطا می‌کند. خداوند قبل از خواستن عطا می‌کند و عطايش دائمی است.

غافر

خدا گناهان را می‌بخشد، به همین دلیل هم به او غافر می‌گويند. خدا غفّار‌الذنوب است. او تنها موجود مقتدر، شايسته و بزرگواری است که در صورت توبه بنده، هر گونه گناه، بی‌توجهی و سرکشی را می‌بخشد.

سبّوح

سبوح یعنی بسيار مهربان و منزّه از هر گونه آلودگی و ناخالصی. ترکيب سبحان، پاکيزه و بی‌غل و غش بودن اشاره دارد به اوج صفا، شفافيت، زلالی محض و درخشانی فوق تصور. فساد و تباهی در او راه ندارد و عمل ناروا و ناشايست از ساحت مقدسش به دور است.

قُدّوس

قدّوس، مشتقّ از قدس و به معنای طهارت است. قدوس يعنی خدا منزه است از هر صفتی از اوصاف کمال که مردم آن را گمان می‌کنند چرا که خلق بر خويشتن می‌نگرند و صفات خويش را می‌شناسند و صفات کمال و نقصان را بر همین اساس می‌سنجند.

علامه ابن فناری، قدّوس را به معنی منزه دانستن خدا از هر گونه صفت نکوهيده مثل دروغ معنی کرده است. قدّوس يعنی در نهايت کمال، پاکی و صفا. خدا قدوس است يعنی او ذات کامل پاکيزه و به دور از هر گونه آلودگی است.

دعا به درگاه خداوند

وهّاب

چون عطای خدا بدون عوض و اين يک امر ذاتی برای خداست، به او وهّاب می‌گويند. وهاب يعنی بسيار بخشنده نعمت‌ها به بندگان.

رازق

چون خداوند رزق همه موجودات را می‌دهد به او رازق می‌گويند.

ديّان

خدا ديّان يعنی جزادهنده معطی و عاصی است. يعنی جزادهنده و ادا کننده دِین‌ها به جای بندگان، بسيار اداکننده قرض‌ها، حسابدار بسيار دقيق در همه چيز و در تمامی شرايط و زمان‌ها.

قادر و قدير

قدير و قادر هر دو به يک معنی است يعنی اشياء نمی‌توانند از او دور باشند و نمی‌توانند مانند او باشند. قدير يعنی قادر متعال و مقتدر توانمندی که در اوج هيچ‌گونه ضعف و درماندگی و ناتوانی نيست.

سامع

سامع يعنی شنونده، سميع يعنی بسيار شنوا. شنوای دقيق هر گونه صوت، فکر، نيّت و اشاره، و شنوای دعای مردمان. اسم سميع از اسماء‌الحسنای الهی است که ۴۷ بار در قرآن آمده و جزو صفات ذات خداست چرا که خدا به ذات شنوا است.

واحد

اسم أحد و واحد، مضاف است به ذات الهی از جهت ازليت آن. حضرت علی ـ عليه السلام ـ می‌فرمايد: خداوند واحد است اما نه واحدی که انسان با آن واحد است. زيرا انسان در حالی که دست و پا و اعضاء و جوارح دارد نمی‌تواند واحد باشد. خون او با گوشت و رگ و ديگر اجزائش اختلاف دارد. در حالی که خدا در معنی، واحد است و غير از او کسی واحد نيست. در خدا اختلاف، تفاوت، زيادی و نقصان راه ندارد.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید