مجموعه‌ای از بهترین متن و شعر برای سنگ قبر پدر

غم از دست دادن پدر و مادر، غم بزرگی‌ست؛ غمی بی‌اندازه که زبان از بیان آن قاصر است. بسیاری از افراد غم و دردی که از مرگ عزیزانی مانند پدر مهربان خود دارند را به شکل متن برای پدر از دست رفته و شعر درباره پدر فوت شده در قالب پست یا استوری با دیگران به اشتراک می‌گذارند؛ علاوه بر این متن و شعر سنگ قبر و آگهی ترحیم یکی دیگر از موضوعاتی است که در ایام برگزاری مجالس ختم و تهیه سنگ قبر به آن نیاز خواهید داشت. جملاتی یا اشعار در برگیرنده شعر در مورد مرگ و حتی اشعار پرواز هستند که گاهی به خوبی می‌توانند این غم جان‌سوز را بیان کنند.

اگر به دنبال انتخاب شعر برای سنگ قبر پدر هستید، می‌توانید مجموعه‌ای از شعر و متن مناسب برای سنگ قبر و فوت پدران را در ادامه مطلب بخوانید. با ستاره همراه شوید.

 

مجموعه شعر برای سنگ قبر پدر با محتوای احساسی

پدر در همه‌ی خاطره‌هایم پیداست
پدرم یک غزل خسته ولی پرمعناست

✶♥✶♥✶

پدرم؛ برخیز که تاب و توان من بردی
برخیز که داد از امان من بردی

تو را قسم به خدا به پا خیز و بنگر
چگونه روح مرا با خود کَندی و بردی…!

✶♥✶♥✶

پدرم نام تو را بر لوح زر باید نوشت
نام نیکوی تو را بر تاج سر باید نوشت

من که نتوانم کنم حقت اَداء بابای من
در مقامت مثنوی با صد گوهر باید نوشت

✶♥✶♥✶

پنهان به خاک گشت چو قد رسای تو
غمگین مباش، در دل ما هست جای تو

از مرگ ناگهانیت ای نازنین پدر
بیگانه سوخت تا چه رسد آشنای تو

✶♥✶♥✶

دلم پر ز غم و درد است ای وای
هوای خانه‌مان سرد است ای وای

پدر رفت و از او جز قاب عکسی
نمانده، در کنارم نیست ای وای

✶♥✶♥✶

غم مرگ پدر غم کمی نیست
جگر می‌سوزد و درد کمی نیست

پدر زیبا گل باغ وجود است
که بی او زندگی جز ماتمی نیست

✶♥✶♥✶

پدر در سوگ تو دل‌های ما پیوسته می‌گرید
سراسر همچو شمعی بی‌نفس آهسته می‌گرید

تویی در خاطر ناشاد ما تا آخرین لحظه
به یادت چشم ما، چون ساغر بشکسته می‌گرید

✶♥✶♥✶

پدر ای آیت عشق خدایی
گل خوشبوی باغ آشنایی

از آن روزی که رفتی در دل خاک
دلم می‌سوزد از درد جدایی

✶♥✶♥✶

آن گنج نهان در دل خانه پدرم
هم تاج سرم بود همی بال و پرم بود

هر جا که زِ من نام و نشانی طلبیدند
آوازه نامش سند معتبرم بود

✶♥✶♥✶

درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست
اشک‌هایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست

بر دل غم‌زده و بغض پر از فریادم
بجز آن لطف نگاه پدرم مرهم نیست

✶♥✶♥✶

ناگهان رفت از برم، هرگز نباشد باورم
تا بمیرم از فراقت، دل بسوزد پدرم

همچو شمعی سوختی، با کَس نگفتی درد دل
پیش رویم جان سپردی، کی رود از خاطرم؟

✶♥✶♥✶

گشته از سیلاب غم چشمان من دریا پدر
من چه گویم بی تو از فردا و فرداها پدر

تکیه‌گاهی بودی و تنها امید و آرزو
بی تو این دنیا ندارد رنگ شادی، ای پدر

✶♥✶♥✶

ای پدر ای عارف نیکو خصال
ای که قدرت را ندانستیم ایام وصال

خوش بخواب این‌جا که این دنیای دون
چون تو گوهر کم دهد از خود برون

✶♥✶♥✶

این که خفته است در این مرقد پاک
پدر خوب و فداکار من است

طلب مغفرت از درگه حق
بهر او روز و شبان کار من است

✶♥✶♥✶

دلتنگ‌تر از هر شب و هر روز شدم من
بی‌مهر پدر، شمع پر از سوز شدن من

تقدیر مرا بی‌سر و سامان و سپر کرد
محروم زِ دیدار گل روی پدر کرد

سخت است که دیدار رود تا به قیامت
رویاست پدر آید از این در به سلامت

شب را به خیالش به سحرگاه رسانم
از حکمت الله دگر هیچ ندانم

✶♥✶♥✶

روشنی‌بخش دل هر با هنر باشد پدر
بهترین سرمایه از بهر پسر باشد پدر

کَس نمی‌داند مقامش را بجز یزدان پاک
آسمان زندگانی را قمر باشد، پدر

✶♥✶♥✶

شب آخر چه صمیمانه نگاهی کردی
من صمیمانه دلم سوخت و تو آهی کردی

بین خوبان جهان هیچ‌کس مثل تو نیست
پدرم هیچ زمان، هیچ‌کسی مثل تو نیست

✶♥✶♥✶

در کنارم شب و روز بی‌تاب بود
غافل از او چشم من در خواب بود

تا شدیم بیدار و مشتاق پدر
او به خواب و چهره‌اش در قاب بود

✶♥✶♥✶

صد بار خدا مرثیه‌خوان کرد مرا
در بوته‌ی صبر امتحان کرد مرا

هرگز نشکست پشتم از هیچ غمی
جز مرگ پدر که ناتوان کرد مرا

✶♥✶♥✶

بنال ای دل که من بابا ندارم
به سر آن سایه طوبی ندارم

بنال ای دل شدم تنهای تنها
انیس و مونس شب‌ها ندارم

بنال ای دل که شادی از دلم رفت
چو غنچه خنده بر لب‌ها ندارم

✶♥✶♥✶

پدرم بارش باران خدا بود
پدرم حاکم پیمان وفا بود

پدرم جلوه ایمان و رضا بود
پدرم بر سر ما مرغ هما بود

پدرم در همه حال کارگشا بود
پدرم آیت آینده ما بود

✶♥✶♥✶

آسمان امروز ببار، این‌جا گلی پژمرده گشت
از غم داغ رخش، یک محفلی افسرده گشت

آسمان امروز ببار، ما صد جگر سوزانده‌ایم
چون پدر از بین ما رفت، قلب ما هم مرده گشت

✶♥✶♥✶

رفتی ولی مهر و وفایت ماندنی شد
همیشه در دل ما خاطراتت ماندنی شد

یقین هرگز نگردد، زحمت و رنجت فراموش
تو را رحمت، که راهت رهنمای زندگی شد

✶♥✶♥✶

قلبم شده غم‌خانه زِ هجران تو بابا
فکرم شده همواره پریشان تو بابا

هر روز کنم آرزوی روی تو افسوس
دستم شده کوتاه زِ دامان تو بابا

✶♥✶♥✶

بی تو هرگز زندگی شوری ندارد، پدرم
بی تو هرگز شمع دل نوری ندارد، پدرم

جای اشک از دیدگان خون می‌فشانم
باز هم بی تو هرگز زندگی شوری ندارد، پدرم

✶♥✶♥✶

همیشه مونس و یاورم پدر بود
به وقت رنج غم‌خوارم پدر بود

چو پروانه اگر بال و پرم سوخت
ولی شمع شب تارم پدر بود

✶♥✶♥✶

پدرم دست اجل زود تو را پرپر کرد
مادرم گریه‌کنان خاک بر سر کرد

اهل منزل همگی در غم تو محزونند
اشک چشم همگان خاک مزارت تر کرد

✶♥✶♥✶

از ملک جهان رفت به جنت پدر ما
برداشته‌شد سایه لطفش زِ سر ما

رفت از سر ما سرور ما تاج سر ما
زحمت‌کش مظلوم خدایا پدر ما

افسرده نمی‌خواست دل همسر و فرزند
افسوس فلک کرده پر از غم جگر ما

✶♥✶♥✶

پدرم تاج سرم چشم به راهت بودم
همه دم عاشق لبخند نگاهت بودم

ای فلک از چه زدی آتش غم بر جگرم
کاش جای پدرم من سر راهت بودم

✶♥✶♥✶

پدرجان یاد آن شب‌ها که ما را شمع جان بودی
میان ناامیدی‌ها چراغ جاودان بودی

برایت زندگی کردن اگرچه رنج و سختی بود
بنازم همتت بابا صبور و مهربان بودی

✶♥✶♥✶

سایه‌ای بود و اگر پناهی بود، پدر بود
شانه را گر تکیه‌گاهی بود، پدر بود

سخت دلتنگم، کسی چون من مباد
سوگ حتی قسمت دشمن مباد

باورم شد، گرچه من ناباورم
روی دوشم من پدر را می‌برم!

گفتنش تلخ است و دیدن تلخ‌تر
«هست» ناگه «نیست» گردد در نظر

✶♥✶♥✶

گردش دور قمر را نه تو دانی و نه من
وقت اعلام سفر را نه تو دانی و نه من

تا که هست سایه پر مهر پدر بر سر ما
به خدا قدر پدر را نه تو دانی و نه من

✶♥✶♥✶

یاد ایامی که ما هم روزگاری داشتیم
هم پدر بالای سر هم سایه‌بانی داشتیم

ای صد افسوس به اعلا رفت و ما تنها شدیم
بعد مرگش العجب ماتم‌سرایی داشتیم

✶♥✶♥✶

باورم نیست پدر رفتی و خاموش شدی
ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی

خانه را نوری اگر بود زِ رخسار تو بود
ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی

✶♥✶♥✶

آن کَس که مرا روح و روان بود، پدر بود
آن کس که مرا فخر زمان بود، پدر بود

افسوس که رفت از سرم ان سایه رحمت
آن کس که برایم نگران بود، پدر بود

✶♥✶♥✶

زمانی بود روز و روزگاری
چه زیبا بود گل‌های بهاری

بهاران رفت و گل رفت و وفا رفت
پدر رفت و صفا رفت و وفا رفت

✶♥✶♥✶

روح پاکت با امیر المومنین محشور باد
خانه قبرت زِ الطاف خدا پر نور باد

ای چراغ زندگانی، ای پدر یادت به خیر
خاطرت در باغ فردوس برین مسرور باد

✶♥✶♥✶

گفتم که پدر رسم بزرگی نه چنین بود
گفتا چه توان کرد که تقدیر چنین بود

گفتم نه وقت سفرت بود چنین زود
گفتا که مگو مصلحت حق چنین بود

✶♥✶♥✶

ز فراق هجر رویت غم سینه‌سوز دارم
پدرم قسم به مهرت نه شب و نه روز دارم

ز تنم نشانه غم ز لبم ندای زاری
ز دلم صبوری خونین گله از زمانه دارم

✶♥✶♥✶

خانه‌مان تاریک شد بی نور رویت، ای پدر
دستمان کوتاه شد از جست‌وجویت، ای پدر

نیست باور پدرجان از چه کندی ز ما
بعد از این از که گیریم عطر و بویت، ای پدر

✶♥✶♥✶

روزگاریست که ما حال پریشان داریم
در غم مرگ پدر دیده گریان داریم

بود اخلاق خوشش ورد زبان همگان
اعتباری که به ما هست ز ایشان داریم

✶♥✶♥✶

چه شب‌ها تا سپیده در کشیدی
ندای یاعلی یارب کشیدی

بخواب آرام پدرجان در مزارت
که پایان شد تمام دردهایت

✶♥✶♥✶

گفتم که فراق تو نبینم، دیدم
آمد به سرم هر آن‌چه می‌ترسیدم

✶♥✶♥✶

پدر سنگ مزارت را به آه و ناله می‌بوسم
به عشق و زحمت چندین و چندین ساله می‌بوسم

اگر دنیا شود گلشن، گلی جز تو نمی‌یابم
ز چشمم زاله می‌ریزد، تو را چون لاله می‌بوسم

✶♥✶♥✶

پدرم یاد تو هرگز نرود از دل ما
مگر آن روز که در خاک شود منزل ما

 

 

گلچینی از بهترین جمله و متن برای سنگ قبر پدر

آهسته؛
پدر خوابیده‌است

✶♥✶♥✶

کمی آرام‌تر!
شاید این حوالی یکی
پدر ندارد…

✶♥✶♥✶

پدر از آسمان چه خبر؟
مهمانی خدا تمام نشد برگردی؟

✶♥✶♥✶

پدرم
دلم برای صدایت، بوی تنت، یک لحظه در آغوش کشیدنت پر می‌زند…

✶♥✶♥✶

گاهی مرگ فقط جدا شدن روح از بدن نیست
دختر باشی و پدر برود،
تو برای همیشه مردی…

✶♥✶♥✶

دلتنگ حضورت هستیم
ای کاش تصویرت نفس می‌کشید
پدر

✶♥✶♥✶

بیزارم از تقویمی که روز پدر دارد،
انگار که حواسش نیست که شاید کسی
پدر نداشته‌باشد

✶♥✶♥✶

درک نبودنت واسه من آسون نیست؛
بابا

✶♥✶♥✶

دلم برای کسی تنگ شده‌است که هیچکس جای خالی‌اش را برایم پر نمی‌کند…
هیچ‌چیز مرا از هجوم خالی او نمی‌رهاند.
با او خاطراتی دارم که تمام نمی‌شوند بلکه تمامم می‌کند…
چقدر دلم برای تو تنگ شده‌است؛ پدرم…

✶♥✶♥✶

پدرم؛
فراموش کردن هنر می‌خواهد،
و من…
بی‌هنرترین انسان عالمم…

✶♥✶♥✶

پ مثل پناه
پ مثل پدر، همان که نبودنش مرگ غرورمان را رقم زد
و جای خالی‌اش اندوه‌بار بر سرمان هوار می‌کشد
کاش ما هم پدر داشتیم تا به‌جای خیرات هدیه می‌خریدیم
و به‌جای روزت مبارک نمی‌گفتیم روحت شاد
پدرم، روحت شاد که مسیر چگونه زیستن را به من آموختی

✶♥✶♥✶

دلم برای روزهایی تنگ شده‌است که می‌دانم باز نخواهند گشت…
برای پدرم که دیگر حضورش را احساس نخواهم‌کرد…
به راستی که چه زود دیر می‌شود…

✶♥✶♥✶

ای پدر مهربانم، گرچه به کنارم نیستی
اما وجود تو را همیشه در کنارم حس می‌کنم
و می‌دانم همیشه مواظبم هستی…
دوستت دارم و همیشه دلتنگت که فقط یک‌بار دیگر دستانت را بگیرم.

✶♥✶♥✶

پدر عزیزم…
چندی است که دخترک همیشه شادت دیگر از ته دل نخندیده،
بابای مهربانم…
نبودنت را کم آورده‌ام،
غم فراق تو بهترینم به اندازه آواری سنگین است.

✶♥✶♥✶

پدرجان
دکترها نیز مرا جواب کردند
هیچکس علت بی‌خوابی‌ام را نفهمید
هیچکس ندانست یاد تو هر شب از سقف اتاقم چکه می‌کند

✶♥✶♥✶

برای گفتن کلمه بابا دلم پر می‌کشه…

✶♥✶♥✶

پدرم که رفت، شهر خالی شد
پدر، مگر تو چند نفر بودی؟

✶♥✶♥✶

من تاج سر ندارم
دیگر پدر ندارم
می‌سوزم از هجران بابا
ز تن شده قرارم
که من پدر ندارم
جانم شود قربان بابا

✶♥✶♥✶

پدر خوبم
تو مسافر امتداد زندگیمان بودی که بار سفر را بی‌خبر بر دوش خسته‌ات نهادی و رفتی
سایه‌ای بودی و پناهی
و ما مغرور به داشتن تو

✶♥✶♥✶

مرگ یاران همه سخت است عزیزان،
اما ماتمی سخت‌تر از مرگ پدر نیست که نیست

✶♥✶♥✶

حرمت هستی ما ای پدر از نام تو بود
تو مپندار که رفتی و فراموش شدی

✶♥✶♥✶

بابای خوبم چه زود رفتی…

✶♥✶♥✶

با موهای سپیدش
پاکی قدومش
در جذبه محرابی
گستره وسیع جنت بود
صفای وجودش
سنگینی سکوتش
نجابت و غرورش
با زمزمه کلامش
و ما فقط پدر می‌خواندیمش

 

جمع‌بندی

امیدواریم از این مجموعه متن و شعر راضی بوده‌باشید. برای خواندن نوشته‌های بیشتر در وصف غم از دست دادن پدر می‌توانید به مطلب متن سالگرد فوت پدر مراجعه کنید.