۱۷ اصطلاح و “ضرب المثل درباره پدر و بابا” به همراه معنی

پدر و مادر از جمله نعمت‌های بزرگی هستند که تا حضور دارند باید قدرشان را دانست. از قدیم الایام ضرب المثل‌های بسیاری در وصف والدین گفته شده که در این مجموعه قصد داریم انواع ضرب المثل درباره پدر یا اصطلاحاتی که در آن پدر و بابا بکار رفته‌اند را ارائه دهیم. چنانچه علاقه‌مند به این نوع مثل‌ها هستید می‌توانید سری به مجموعه ضرب المثل درباره مادر نیز بزنید.

 

ضرب المثل درباره پدر

پسر کو ندارد نشان از پدر

معنی: این ضرب المثل برگرفته از شعر فردوسی است:

پسر كو ندارد نشان از پدر
تو بيگانه خوانش مخوانش پسر

در این ضرب المثل نشان پدر به معنای رفتار و منش مناسب آن در زندگی است و به معنای صورت و ظاهر نیست. یعنی اگر پدر خصوصیات اخلاقی مثبت واضحی داشت، مثلاً خیلی سخاوتمند بود، پسر باید از این رفتار پدر پیروی کند.

گیرم پدر تو بود فاضل
از فضل پدر تو را چه حاصل؟

معنی: ارزش و اعتبار هر فرد به علم و هنر سرمایه وجودی خود اوست نه به فضائل پدر یا اصل و نسبش.

بايد پدرش را پيش چشمش آورد

معنی: هرگاه آدم نانجيب و بدذاتی با تكبر و سركشي و غرور خودنمايی كند و باعث آزار اين و آن بشود می‌گويند:

بايد باباشو پيش چشمش آورد تا آدم بشود.

تابستون پدر یتیمونه

معنی: آدم فقیر در سرما زجر بیشتری می کشد،از یک طرف احتیاج به لباس هایی دارد که او را گرم کند و از یک طرف سرپناهی گرم و نرم می خواهد که سردی هوا را با آن سر کند. در تابستان بینوایان محتاج جامه و خانه ی گرم نیستند.

 

 

ضرب المثل درباره بابا

باباش چی بود که بچه‌اش باشه

معنی: این ضرب المثل را بیشتر به صورت گله و شکایت از فرزند شرور و سر به هوای کسی به کار می برند که خودش هم در کوچکی چنین شرارت هایی را داشته و بعید نیست که فرزندش به او رفته باشد.

اگه باباشو ندیده بود ادعای پادشاهی می‌کرد

معنی: یعنی انقدر مغرور و متکبر است که حتی اصل و نسب خویش را هم فراموش می کند. بیشتر این افراد از خانواده هایی هستند که به اصطلاح ” تازه به دوران رسیده اند”

تره به تخمش ميره، حسنی به باباش

معنی: نسبت دادن فرزند به پدر.

بازی بازی با ریش بابا هم بازی

معنی: از روی شوخی کسی رو دست انداختن ، احترام کسی رو نگه نداشتن.

خانه بابا نان و انجیر، خانه شوهر چوب و زنجیر

معنی: آسایش و آرامش در خانه پدر است نه در خانه شوهر

 

ضرب المثل درباره احترام به پدر

جگرها خون شود تا یک پسر مثل پدرگردد.

معنی: توصیه به قدردانی از زحمات والدین و درنظر گرفتن زحماتی که شخصی برای به ثمر رساندن چیزی یا کسی متحمل شده است.

جنگ پدر، خوار و زار است و شوم

معنی: در نکوهش بی احترامی و درشتی کردن بر والدین. همچنین وعده تیره بختی وسیه روزی برای فردی که در پیشگاه والدین گستاخی کند توصیه‌ای است برای برحذر داشتن از عقوبت کار و مکافات عمل.

اولاد پیدا می شود، پدر و مادر پیدا نمی‌شود

معنی: اشاره به اهمیت و جایگاه پدر و مادر و مذمت شخصی که به فرزندان خود بیش ازپدر و مادرش توجه می‌کند.

پدر و مادر به اولاد بسته اند، اولاد به سگ

معنی: بیان اینکه فرزندان چنانکه باید قدر پدرومادر خود را نمی دانند .در واقع اشاره ای است به بی وفایی برخی فرزندان وحق ناشناسی آنها نسبت به والدین.

 

 

اصطلاح در مورد پدر

ارث پدر طلبکار بودن

معنی: چیزی را حق خود دانستن و مطالبه کردن

پدر عشق بسوزد

معنی: غم ها و دردسرهای عشق و عاشقی

بابای کسی را درآوردن (پدر درآوردن)

معنی: کسی را به عذاب دچار کردن

پدرسوخته

معنی: دشنامی است و مجازاً در تداول عامیانه بمردم خبیث و بدسرشت گویند.

از اینکه با مجموعه اصطلاح و ضرب المثل درباره پدر همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک گذارید.