بررسی مفهوم و معنی حکایت بوعلی و بانگ گاو

با مفهوم و معنی حکایت بوعلی و بانگ گاو از کتاب چهار مقاله همراه ما باشید. کتاب چهار مقاله از نظامی عروضی سمرقندی شاعر قرن ششم است.

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – حکایت بوعلی و بانگ گاو برگرفته از کتاب چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی است. نظامی عروضی نویسنده و شاعر قرن ششم بوده و با حکیم نظامی گنجوی معروف متفاوت است. حکایت بوعلی و بانگ گاو در کتاب فارسی پایه پنجم آورده شده است.

 

معنی حکایت بوعلی و بانگ گاو

 

معنی حکایت بوعلی و بانگ گاو

فردی از بزرگان بیمار شده بود و فکر می‌کرد که به گاو تبدیل شده است. هر روز داد و فریاد می‌زد و به دیگران می‌گفت مرا بکشید و از گوشت من غذا درست کنید که خوب و خوشمزه خواهد شد. بیماری آن فرد آنقدر ادامه پیدا کرد که دیگر غذا نمی‌خورد و پزشکان از درمان او ناتوان شده بودند. سرانجام ابوعلی سینا را به پیش او آوردند تا او را درمان کند.

ابوعلی سینا قبول کرد و گفت گاو کجاست تا او را بکشم؟

فرد بیمار مانند گاو فریادی زد به این معنی که من اینجا هستم.

ابن سینا گفت او را به وسط اتاق بیاورید و دست و پایش را ببندید و بخوابانید

بیمار وقتی این را شنید دوید و جلو آمد و بر پهلوی راست خود خوابید و حاضرین دست و پایش را محکم بستند.

ابوعلی سینا بالای سر بیمار نشست. چاقو بر چاقو کشید و دست بر پهلوی بیمار گذاشت (قصابان به هنگام ذبح قربانی دست بر پهلوی حیوان می‌گذارند)

ابن سینا گفت این چه گاو لاغری است این گاو از آنجایی که بسیار لاغر است نمی‌توان کشت. به او علف دهید تا چاق شود.

خواجه از اتاق بیرون آمد و به حاضرین گفت دست و پایش را باز کرده و آنچه که من می‌گویم به عنوان غذا به او بدهید. به او بگویید که بخور تا چاق شوی

اطرافیان کارهایی را که خواجه گفته بود انجام دادند و غذاها را پیش بیمار می‌بردند. شخص بیمار به امید چاق شدن هر روز غذا می‌خورد.

پس از یک ماه به دلیل خوردن غذاهای مقوی خواجه بیمار کاملا صحیح و سالم شد.

معنی کلمات:

  • تصور کردن: فکر کردن
  • بانگ می‌کرد: فریاد می‌زد
  • هریسه: نوعی غذا (آش)
  • نیکو آید: خوب شود
  • اطبا: جمع طبیب (پزشکان)
  • علاج: درمان
  • خفت: خوابید
  • سخت ببندند: محکم ببندند
  • کارد به کارد مالیدن: چاقو به چاقو کشیدن
  • فربه: چاق
  • صحت: سلامتی

 

مفهوم این حکایت با کدام مثل تناسب دارد؟

۱. قدر عافیت، کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.

۲. بخور تا توانی به بازوی خویش

۳. هر سخن جایی و هر نکته، مکانی دارد.

۴. عقل سالم در بدن سالم است.

۵. بخور بخواب، کار من است؛ خدا نگاه دار من است.

این حکایت با ضرب المثل شماره ۴ یعنی عقل سالم در بدن سالم تناسب دارد.

 

از اینکه با معنی و مفهوم حکایت بوعلی و بانگ گاو همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب برای ما ارسال نمایید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید