ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – سعدی شیرازی شاعر و سخنوری است که از هر جملهاش میتوان پند و اندرز بسیار گرفت. متنهای زیر برگرفته از گلستان سعدی بوده و با عنوان درس ادب از که آموختی در کتاب فارسی پایه چهارم آورده شده است. با معنی درس ادب از که آموختی و پاسخ به سوالات این درس همراه ستاره باشید.
معنی درس ادب از که آموختی
دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند: یکی آنکه اندوخت و نخورد و دیگر آنکه آموخت و نکرد
علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی
معنی: دو دسته از انسانها هستند بیهوده رنج میبرند و بیفایده تلاش میکنند: یک دسته افرادی که به جمع کردن پول و ثروت میپردازند ولی از آن استفادهای نمیکنند و دسته دیگر اشخاصی که علم فراوان یاد گرفته ولی به آن عمل نمیکنند.
هر چقدر هم که علم بیاموزی، وقتی به آن عمل نکنی، با فرق نادان فرقی نخواهی داشت.
معنی کلمات:
- اندوخت: جمع کرد، پس انداز کرد
- آموخت: یاد داد، یاد گرفت
- چندان: هر مقدار، هر اندازه
✿✿✿
یکی را گفتند عالم بی عمل به چه ماند؟ گفت به زنبور بی عسل
معنی: از شخصی پرسیدند: دانشمندی که به دانش خود عمل نمی کند به چه چیزی شبیه است؟ گفت: شبیه به زنبوری است که عسل ندارد.
✿✿✿
لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بی ادبان، هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از آن پرهیز کردم.
معنی: به لقمان گفتند: از چه کسی ادب آموختی؟ گفت: از بی ادبان، هر کاری که از افراد بی ادب در نظرم زشت و بد بود، از آن دوری کردم.
معنی کلمات:
- ناپسند: نامناسب
- پرهیز کردن: دوری کردن، خودداری کردن
✿✿✿
مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید. دانا چون طبله عطار است، خاموش و هنرنمای؛ و نادان چون طبل غازی، بلند آوازه و میان تهی.
معنی: مشک خوب آن مشکی است که خودش بوی خوبی داشته باشد، نه آنکه عطر فروش از آن تعریف کند.
انسان دانا مانند صندوقچه عطرفروش است، بدون سر و صدا هنرش را نشان می دهد و انسان نادان مانند طبل جنگجو، پر سر و صدا و توخالی است.
معنی کلمات:
- مشک: ماده روغنی بسیار معطر و خوشبو
- عطار: عطر فروش
- طبله: صندوقچه
- غازی: جنگجو
بیشتر بخوانید: هفت داستان کودکانه از گلستان سعدی
واژگان هم خانواده
- صبح – صبحگاه – صبحانه
- جوی – جوینده
- روشن – روشنایی
- بقیه – باقی
- هنرمند – هنرنما – هنر
- طبیعت – طبع – طبیعی
- سطح – مسطّح – سطوح
- اثر – تأثیر – موثر
- معرفت – عرفان – تعریف – معروف
- تصویر – مصوّر – تصاویر – صورت
- مزارع – مزرعه – زراعت – زرع
- مهاجر – مهاجرت – هجرت
- نقش – نقاش – نقشه
- هوش – هوشیار – باهوش – هوشمند
- قشر – اقشار
- زینت – تزیین
- نخست – نخستین
- پهن – پهنه – پهناور
- منظره – نظر – ناظر – نظارت
- انتظار – منتظر
واژگان متضاد
- هست = نیست
- متصّل = جدا
- سوال = جواب
- دیدم = ندیدم
- آهسته = سریع
- نهان = آشکار
- نیکی = بدی
- روشنایی = تاریکی
درست و نادرست
۱. میتوانیم از بی ادبان، ادب بیاموزیم.
۲. هر کسی که از کار خود تعریف میکند، داناست.
جمله اول صحیح است.
درک مطلب
سوال: منظور از عبارت «آموخت و نکرد» چیست؟
جواب: دانش را فرا گرفت ولی به آن عمل نکرد.
سوال: چرا سعدی، عالم بی عمل را به زنبور بی عسل شبیه کرده است؟
جواب: زنبور بی عسل هیچ سود و فایدهای برای محیط اطراف خود ندارد. عالمی هم که از علمش استفاده نکند نمیتواند برای جامعه مفید باشد.
سوال: سعدی، دانا و نادان را به چه مانند کرده است؟
جواب: دانا مانند مشکی است که خود بو و عطر زیاد دارد و نادان مانند طبل جنگی است که فقط سر و صدا دارد و از درون خالی است.
سوال: در عبارت پایانی درس منظور از «بلند آواز و میان تهی» چیست؟
جواب: منظور از این عبارت طبل جنگی است. طبلها صدای زیادی دارند ولی درون آنها خالی است.
دانش آموز گرامی از اینکه با بررسی نکات ادبی و معنی درس ادب از که آموختی کتاب فارسی پایه چهارم همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب برای ما ارسال نمایید.