جوک درباره رانندگی خانم ها و آقایان!

ستاره |‌ سرویس بازی و سرگرمی – اگرچه در بسیاری از موارد رانندگی آقایان تعریفی ندارد! اما همواره رانندگی خانم‌ها بوده است که به صورت جوک و طنز درآمده است! با این حال ما در این مطلب مجموعه زیبایی از جوک درباره رانندگی، جوک درباره رانندگی خانم ها، جوک درباره راهنمایی رانندگی و جوک درباره رانندگی آقایان را برای شما آماده کرده‌ایم! از این جوک ها می‌توانید به عنوان جوک های جدید و خنده دار برای خانوداده و جمع های فامیلی نیز استفاده کنید. با ما همراه باشید.

 

 

جوک درباره رانندگی خانم ها و آقایان!

موقع آموزش رانندگی اینقدر تند میرفتم

استاده بهم گفت پسرجان پشت ماشین نوشته تحت تعلیم نه تحت تعقیب

 

∨∧∨∧∨∧

← جوک درباره رانندگی →

 

جعفر از كلاس راهنمایی و رانندگی میاد بیرون بهش میگن:

بابات رو مار زده مُرده

میگه: از پشت زده؟

میگن: آره

میگه: مار مقصره

 

∨∧∨∧∨∧

 

رفتم آزمون رانندگی  سوار ماشین شدم گفتم بسم الله رحمان الرحیم و راه افتادم  به حرکت

 ماشین زارت خاموش شد، افسره گفت صدق الله العلی العظیم، گمشو پائین

 

∨∧∨∧∨∧

 

وسعت دید خانم‌ها:

دیدن یک تار موی شرابی روی کت شوهر!!!

ندیدن تیر برق موقع رانندگی!!!

وسعت و دقت دید اقایون

ندیدن تغییر رنگ موی خانم هاشون از مشکی پر کلاغی به بلوند

دیدن خراش یک سانتی روی رنگ ماشین زیر گلگیر سمت راست

 

∨∧∨∧∨∧

 

یکی از معجزات رانندگی دخترا اینه که

کافر هم تو ماشینشون یاد خدا میفته…

 

∨∧∨∧∨∧

← جوک درباره رانندگی خانم ها →

 

‏رفیقم هنوز گواهینامه نگرفته و رانندگی بلد نیست پرادو خریده.

بابا خودِ سلیمانم اول با پادری پرواز میکرد دستش که روون شد قالیچه گرفت

 

∨∧∨∧∨∧

 

از دوستم پرسيدن تعليم رانندگی چطور بود؟

ميگه فضا، فضای معنوی بود

به هر سمتی می‌پيچيدم همه داد ميزدن يا علی، يا ابوالفضل

 

∨∧∨∧∨∧

← جوک درباره رانندگی آقایان →

 

یکی از مربیای آموزشگاه رانندگی تعریف میکرد

برای خانمی دور دوفرمون رو توضیح دادم

خانمه هم با کلی دقت گوش میداد

منم خوشحال شدم

گفتم

خانم متوجه شدین؟

گفت بله فقط برای دور

دو فرمون اون یکی فرمون کجاست؟

دوستان، بازگشت همه به سوی اوست…

 

∨∧∨∧∨∧

 

روز اول رفتم آموزش رانندگی یارو گفت اول از روشن کردن ماشین شروع میکنیم…

روشن کردم تو دنده بود خورد به ماشین جلویی!

گفت خب اول از خسارت دادن شروع میکنیم

 

∨∧∨∧∨∧

← جوک درباره رانندگی →

 

مورد داشتیم دختره تو امتحان رانندگی

میخواسته دنده عقب بره

 به جای اینکه دستشو بندازه پشت صندلی،

 انداخته گردنِ افسر

گواهينامه پايه يك اومده در خونشون تا ٥ سال هم جريمه نميشه…

والا ميگن از محبت خارها گل ميشود!

 

∨∧∨∧∨∧

← جوک درباره رانندگی خانم ها →

 

پلیس راهنمایی رانندگی برای چندمین بار اعلام کرد

بانوان عزیز برای آزمون راهنمایی رانندگی احتیاج نیست ناشتا باشید

لطفاً سوال نفرمایید

 

∨∧∨∧∨∧

← جوک درباره راهنمایی رانندگی →

 

دو خصوصیت فقط و فقط تو رانندگی بانوان دیده میشه

۱ – راه نمیرن!

۲ – راه نمیدن

 

∨∧∨∧∨∧

 

مورد داشتیم….

دختره رفته امتحان رانندگی بده

افسره پرسیده آیینه کجاست؟

دختره گفته تو کیفمه…

بدمش؟

وایسا دنیا…

من میخوام پیاده شم

 

∨∧∨∧∨∧

← جوک درباره رانندگی →

 

رفته بودم امتحان رانندگی بدم…

چهار نفری سوار شدیم و من زودتر از همه نشستم پشت رول تا افسر بیاد…

خلاصه افسر اومد و منم شروع کردم به تنظیم آینه و صندلی و …

زدم تو دنده را افتادم… یه چند صد متری رفتیم برگشتم افسرو نیگا کردم دیدم چیزی نمیگه..!!

بهش گفتم: جناب سروان من همینجوری مستقیم برم؟؟

یارو با تعجب گفت: جناب سروان؟؟ من مسافرم!!! شما مگه تاکسى خطى نیستی؟؟؟

از تو آینه نیگا کردم دیدم یکی با پرونده داره میدوئه دنبال ماشین..!!

ترمز دستیو کشیدم در ماشینو وا کردم دِ فـــــــرار!!!

گفتم الان بیام توضیح بدم منو به جرم سرقت اموال پلیس دستگیرم میکنن!!

 

∨∧∨∧∨∧

 

خانومه تو اتوبان رانندگی میکرد که یه ماشین با سرعت ازش سبقت میگره و اینه بغلشو میبره، از قضا راننده اون ماشین هم یه خانوم بود

میزنه کنار زنگ میزنه پلیس بزرگ راه شکایت میکنه

مامور میاد میگه ماشین چی بود؟

پلاکش چند بود؟ رنگش چی بود؟

میگه والله نمیدونم ولی یه خانم بود سی ساله، موهاش مش بود، رنگ چشش عسلی،

سینه ریز طلا، بینی عمل کرده، ونامزد نداشت چون حلقه دستش نبود!

 

∨∧∨∧∨∧

 

دختره داشته با ماشین آموزشگاه رانندگی دنده عقب میرفته

سرعتش که زیاد شده از مربی پرسیده حالا بزارم دنده دو عقب؟؟

میگن دنده عقب استعفاشو گذاشته رو کاپوت! نوشته خستم بزارید برم.

افسره هم میگن داره عقب عقب راه میره تا کربلا گفته تا رو مین نرم ول نمیکنم

 

∨∧∨∧∨∧

 

زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.

ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد:

مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز

وای خدای من، خیلی زیاد درست کردی

حالا برش گردون  زود باش

باید بیشتر کره بریزی…

وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟

دارن می‌سوزند مواظب باش، گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرف‌های من گوش نمی‌کنی هیچ وقت! برشون گردون  زود باش! دیوونه شدی؟ عقلتو از دست دادی؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی

نمک بزن … نمک …

زن به او زل زده و ناگهان گفت:

خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! چرا خل بازی درمیاری فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟

شوهر به آرامی گفت:

فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری!