ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – ضرب المثل جوینده یابنده است یکی از ضرب المثل های فارسی است که مصراعی از یک بیت شعر است. در این مطلب توضیح کاملی درباره معنی این ضرب المثل، ریشه و داستان آن آمده است. با ما همراه باشید.
معنی ضرب المثل جوینده یابنده است
این ضرب المثل به طور خلاصه یعنی کسی که تلاش می کند به مقصودش می رسد. هر کس به دنبال چیزی باشد و دست از جستجو برندارد بالاخره آن را به دست می آورد؛ زیرا در برابر تلاش و پشتکار انسان هیچ چیز غیر ممکن و دست نیافتنی نیست. یافتن و به دست آوردن چیزی نصیب کسی میشود که در طلب آن چیز باشد و در این راه تلاش کند.
کاربرد این ضرب المثل همچون جمله ای انگیزشی است که میگوید در راه رسیدن به اهداف بزرگ باید سرزنش ها را نشنیده گرفت و ناامید نشد چرا که عاقبت جوینده یابنده است.
ریشه ضرب المثل جوینده یابنده بود
ریشه این ضرب المثل شعری از دفتر مثنوی مولوی است که با هم میخوانیم:
سایهٔ حق بر سر بنده بود
عاقبت جوینده یابنده بود
گفت پیغامبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
چون نشینی بر سر کوی کسی
عاقبت بینی تو هم روی کسی
چون ز چاهی میکنی هر روز خاک
عاقبت اندر رسی در آب پاک
جمله دانند این اگر تو نگروی
هر چه میکاریش روزی بدروی
همچنین در جای دیگر در حکایت مارگیر میگوید:
مارگیری رفت سوی کوهسار
تا بگیرد او به افسونهاش مار
گر گران و گر شتابنده بود
آنک جویندست یابنده بود
در طلب زن دایما تو هر دو دست
که طلب در راه نیکو رهبرست
داستان ضرب المثل جوینده یابنده است
در زمان حضرت داوود (ع) مردی فقیر بود كه همواره دعا می كرد تا بدون رنج ، خدا به او روزی برساند و او گفت : ای خدا چون من را تنبیل آفریده ای پس خودت رزق و روزی من را برسان. من مثل آن درازگوشی هستم كه پشتم زخم است و بنابراین نباید بارسنگینی را بر پشت او گذاشت :
روزیی خواهم به ناگه بی تعب
كه ندارم من ز كوشش جز طلب
در سالها این دعا را تكرار می كرد و دنبال كار كردن نمی رفت. مردم كه رفتارش را مشاهده می كردند شروع به تمسخر او نموده گفتند: آیا بدون رنج گنجی به دست خواهد آمد ؟ مردم برای اینكه عیب كار او را بیشتر برایش روشن سازند گفتند : به داود پیامبر نگاه كن . او با این كه صاحب معجزات بسیار است همچنان به كار و كوشش پرداخته است . او زره می بافد و روزی و رزق خودش را بدین ترتیب بدست می آورد .
با همه تمكین ، خدا روزیِ او
كرده باشد بسته اندر جستجو
بی زره بافی و رنجی روزیاش
مینباید با همه پیروزیاش
ولی آن مرد ، همچنان با اصرار بسیار از خداوند روزی بدون زحمت و رنج می طلبید .
تا كه شد در شهر ، معروف و شهیر
كو ز انبان تهی جوید پنیر
شد مثل در خام طبعی آن گدا
او از این خواهش نمی آمد جدا
اما از آنجا كه گفته اند (جوینده یابنده بود) دعای او سرانجام به اجابت رسید و حادثه ای رخ داد . روزی صبح زود مشغول آه و ناله و زاری بود كه گاوی دوان دوان آمد و با شاخ خودش چفت در را شكست و وارد خانه شد . آن مرد فوراً برخاست و پاهای گاو را بست و گلویش را برید و به سوی قصاب شتافت تا او را بیابد و پوستش را جدا كند .
كم نمی كرد از ادعا و ابتهال
كرد اجابت مستعان ذوالجلال
گر گران و گر شتابنده بود
عاقبت جوینده یابنده بود