معنی درس هفت خان رستم فارسی ششم با آرایه های ادبی و معنی کلمات

در کتاب فارسی ششم، پنجمین درس درباره هفت خان رستم است. معنی درس هفت خان رستم ششم و معنی کلمات و بیت های این درس را به همراه آرایه های ادبی درس هفت خان رستم ششم ابتدایی و نکات دستوری آن بخوانید.

معنی درس هفت خان رستم ششم

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – درس ۵ فارسی پایه ششم ابتدایی، درباره هفت خان رستم است. رستم برای نجات دادن کیکاووس، پادشاه ایران، به همراه اسبش رخش، به مازندران می‌رود و با دیوها می‌جنگد. رستم در این سفر، هفت مرحله ی سخت و دشوار را طی می‌کند که به آن هفت خان رستم می‌گویند.

 

معنی درس هفت خان رستم با آرایه ها و معنی کلمات

 

معنی درس هفت خان رستم

۱.

خروشید و جوشید و برکَند خاک
ز سُمّش زمین شد همه، چاک چاک

(رخش اسب رستم) چنان شیهه ای کشید و از شدت خشم چنان جست و خیزی کرد که خاک زمین کنده شد و به هوا برخاست و سمش را به نشانه‌ی حمله چنان به زمین کوفت که زمین زیر پایش ترک خورد.

آرایه های ادبی: در این بیت بطور کلی آرایه مبالغه به کار رفته است: درباره خشم رخش، اغراق شده است.

 

بیشتر بخوانید: بازنویسی و معنی شعر خروشید و جوشید و برکند خاک به نثر ساده

 

۲.

بزد تیغ و بنداخت از بَر، سرش
فرو ریخت چون رود، خون از بَرش

رستم با شمشیر، سر اژدها  را از تن جدا کرد و خونِ فراوانی از تن اژدها جاری شد.

آرایه های ادبی: تشبیه خون به رود (خون: مشبّه، رود: مشبّهٌ به) / در توصیف ریخته شدن خون، مبالغه شده است.

 

۳.

بینداخت چون باد، خَمّ کمند
سر جادو آورد ناگه به بند

رستم با سرعت بسیار، طناب را به سمت جادوگر پرتاب کرد و سرش را بلافاصله با ریسمان بست و او را اسیر کرد.

آرایه های ادبی: چون باد ← تشبیه / مثل باد کاری را کردن کنایه از سرعت بسیار / بیت مبالغه دارد.

 

۴.

میانش به خنجر به دو نیم کرد
دل جادوان زو پُر از بیم کرد

با خنجر، جادوگر را از کمر، نصف کرد و تمام جادوگران از این اتّفاق ترسیدند.

آرایه های ادبی: میان: مجاز از کمر 

نکته دستوری: «زو» مخفف «از او» / به خنجر = با خنجر، به وسیله ی خنجر

 

۵.

چو رستم بدیدش برانگیخت اسب
بدو تاخت مانند آذرگشسب

وقتی رستم او را دید، اسبش را به حرکت درآورد و مانند آتش تندی، به سرعت به سمت او (ارژنگ دیو) روانه شد.

نکته دستوری: «چو» در مصراع اوّل به معنی «وقتی که، زمانی که» است، بنابراین نباید با حرف ربط «نشانه‌ی تشبیه یا همان ادات تشبیه» اشتباه گرفته شود.
«بدو» مخفف «به او» / مرجع ضمیر «او» ارژنگ دیو است. 
آرایه های ادبی: مانند آذرگشسب: تشبیه / تاختن مانند آذر گشسب: کنایه از تند و سریع حرکت کردن

 

۶.

سر و گوش بگرفت و یالش دلیر
سر از تن بکندش به کردار شیر

رستم سر و گردن ارژنگ دیو را گرفت و مانند شیری شجاع و قدرتمند سرش را از تن جدا کرد.

آرایه های ادبی: به کردار شیر : مانند شیر ← تشبیه / سر و گوش و یال و تن: تناسب

 

۷.

ز بهرِ نیایش، سر و تن بشُست
یکی پاک‌جای پرستش بجُست

رستم برای راز و نیاز با خداوند، خودش را شُست و مکان پاکی را برای عبادت کردن پیدا کرد.

نکته دستوری: نیایش: متمّم / سر و تن: مفعول / پاک‌جای: ترکیب وصفی مقلوب = جایِ‌ پاک / یکی پاک‌جایِ پرستش: گروه مفعولی

 

معنی درس هفت خان رستم با آرایه ها و معنی کلمات

 

۸.

از آن پس نهاد از برِ خاک، سر
چنین گفت: کای داورِ دادگر!

پس از آن مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار شد و گفت: ای خداوند بزرگ و عادل!

نکته دستوری: «داور دادگر» ترکیب وصفی است و نقش منادا دارد. / کای: مخفف «که ای»
آرایه های ادبی: سر بر خاک نهادن: کنایه از فروتنی و فرمانبُرداری کردن. در این درس یعنی راز و نیاز کردن./  این بیت موقوف المعانی است و با بیت بعد کامل می‌شود.

 

۹.

ز هَر بد، تویی بندگان را پناه
تو دادی مرا، گُردی و دستگاه

خداوندا! در برابر تمام بدی ها، تو پناهگاه بندگانت هستی و تو هستی که به من پهلوانی، قدرت و عظمت داده ای.

نکته دستوری: «را» در مصراع اوّل، نشانه مفعولی نیست و حرف اضافه است (بندگان را پناه = پناهِ بندگان) / «را» در مصراع دوم، به معنی حرف اضافه «به» است. (مرا = به من) 

 

معنی کلمات درس هفت خان رستم فارسی ششم به ترتیب سطرها و بیت ها

  • هفت خان: نام هفت مرحله از جنگهای رستم
  • رخش: نام اسب رستم؛ در لغت به معنی رنگ سرخ و سفید مخلوط شده
  • مرحله: فاصله بین دو منزل که مسافر طی می‌کرده است، قسمت
  • زابلستان: نام شهری در استان سیستان و بلوچستان
  • اهریمن: شیطان و ابلیس
  • قوی پنجه: زورمند، توانا
  • کیکاووس: پادشاه نادان و بیارادهی ایرانی
  • سخت: پُر از رنج و زحمت
  • دیوان: جمع دیو، موجودات خیالی و ترسناک
  • تیمار کردن: مراقبت کردن، خدمت کردن، رسیدگی به آب و خوراک حیوان.
  • نخجیر: شکار، حیوانی را که شکارش می‌کنند.
  • بند: طناب، ریسمان، اسارت
  • فرجام: پایان، آخرکار، عاقبت کار
  • اژدها: جانور افسانه ای بزرگ به شکل سوسمار که اغلب دو سر دارد.
  • دیده: چشم
  • پیکار: جنگ
  • پرخاش: جنگ و ستیزه جویی، دُرشتی
  • نبرد: جنگ
  • سُم: قسمت انتهایی انگشتان حیوانات که مثل کفش برای آنهاست.
  • چاک‌چاک: پاره پاره
  • آذر گُشسب: آتش تند و تیز، در شاهنامه کنایه از هرچیز مورد نیایش آمده و نیز اسم یکی از پهلوانان است.
  • سهمگین: خوفناک، ترس آور، ترسناک
  • یال: موهای بلند پشت گردن اسب
  • بَر: سینه، تن
  • دلیر: شجاع، در اینجا منظور رستم است.
  • بدینسان: به اینگونه
  • دیو سپید: نام دیو خان هفتم 
  • قصد: خواست و اراده برای انجام کاری
  • ز بهر: به خاطر
  • حیله: مکر و فریب
  • نیایش: راز و نیاز کردن با خداوند
  • چیره: غالب: پیروز (چیرگی: پیروزی)
  • داور: انصاف دهنده، خدای تعالی
  • خَم: در این درس به معنی حلقه‌ی طناب
  • دادگر: کسی که با عدالت رفتار میکند.
  • کمند: طناب، بند، ریسمان
  • گُردی: پهلوانی، دلیری
  • بیم: ترس
  • اُولاد: نام دیوی است که در خان پنجم، رستم با او و سپاهیانش مواجه می‌شود و آنها را تار و مار می‌کند.
  • دستگاه: شکوه، قدرت، عظمت
  • ارژنگ دیو: نام یکی از سرداران دیو سپید است. خان ششم، جنگ رستم با ارژنگ دیو است.
  • از هفت خان رستم گذشته است: به کنایه یعنی توانسته مراحل دشواری را پشت سر بگذارد و به موفقیّت برسد.
  • دیوها را از پای درمی‌آورد: به کنایه یعنی دیوها را نابود می‌کرد.
  • رخش به تنگ می‌آید: به کنایه یعنی رخش، خسته می‌شود.

 

خودارزیابی با جواب

۱- منظور از عبارت «از هفت خان گذشتن» چیست؟
همانطور که رستم برای نجات دادن پادشاه ایران از دست دیوان سختی های زیادی را پشت سر گذاشت وقتی کسی کاری را با سختی و دشواری زیادی انجام دهد این عبارت را به کار می برند .

۲- رستم در هفت خان چه مراحلی را پشت سر گذاشت؟

  1. نبرد رخش با شیر
  2. گذر از بیابان و گرفتار شدن در آن
  3. نبرد با اژدها
  4. نبرد با جادوگران
  5. نبرد با اولاد دیو
  6. نبرد با ارژنگ دیو
  7. نبرد با دیو سپید

۳- به نظر شما چه نیرویی باعث شد رستم بتواند هفت خان را با موفقیّت پشت سر بگذارد .
اعتقاد به خداوند و توکل به او و نترسیدن از مشکلات پیش آمده

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید