ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود، مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد یکی از قصاید بینظیر شیخ اجل سعدی شیرازی است. آنچنان این بیت در جان و دل مردم ایران زمین فرو رفته که به صورت ضرب المثلی آشنا به گوشه همگان رسیده است. حتی سخنوران انگلیسی زبان نیز معادلی برای این ضرب المثل بیان کردهاند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. اما مفهوم و معنی ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود چیست؟
متن قصیده نابرده رنج گنج میسر نمی شود
فضل خدای را که تواند شمار کرد؟
یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟
آن صانع قدیم که بر فرش کائنات
چندین هزار صورت الوان نگار کرد
ترکیب آسمان و طلوع ستارگان
از بهر عبرت نظر هوشیار کرد
بحر آفرید و بر و درختان و آدمی
خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد
الوان نعمتی که نشاید سپاس گفت
اسباب راحتی که نشاید شمار کرد
آثار رحمتی که جهان سر به سر گرفت
احمال منتی که فلک زیر بار کرد
از چوب خشک میوه و در نی شکر نهاد
وز قطره دانهای درر شاهوار کرد
مسمار کوهسار به نطع زمین بدوخت
تا فرش خاک بر سر آب استوار کرد
اجزای خاک مرده، به تأثیر آفتاب
بستان میوه و چمن و لالهزار کرد
این آب داد بیخ درختان تشنه را
شاخ برهنه پیرهن نوبهار کرد
چندین هزار منظر زیبا بیافرید
تا کیست کو نظر ز سر اعتبار کرد
توحیدگوی او نه بنی آدمند و بس
هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
شکر کدام فضل به جای آورد کسی؟
حیران بماند هر که درین افتکار کرد
گویی کدام؟ روح که در کالبد دمید
یا عقل ارجمند که با روح یار کرد
لالست در دهان بلاغت زبان وصف
از غایت کرم که نهان و آشکار کرد
سر چیست تا به طاعت او بر زمین نهند؟
جان در رهش دریغ نباشد نثار کرد
بخشندهای که سابقهٔ فضل و رحمتش
ما را به حسن عاقبت امیدوار کرد
پرهیزگار باش که دادار آسمان
فردوس جای مردم پرهیزگار کرد
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت
دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد
دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی
جای نشست نیست بباید گذار کرد
دارالقرار خانهٔ جاوید آدمیست
این جای رفتنست و نشاید قرار کرد
چند استخوان که هاون دوران روزگار
خردش چنان بکوفت که خاکش غبار کرد
ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت از او بماند
عادل برفت و نام نکو یادگار کرد
عیسی به عزلت از همه عالم کناره جست
محبوبش آرزوی دل اندر کنار کرد
قارون ز دین برآمد و دنیا برو نماند
بازی رکیک بود که موشی شکار کرد
ما اعتماد بر کرم مستعان کنیم
کان تکیه باد بود که بر مستعار کرد
بعد از خدای هرچه پرستند هیچ نیست
بیدولت آنکه بر همه هیچ اختیار کرد
وین گوی دولتست که بیرون نمیبرد
الا کسی که در ازلش بخت یار کرد
بیچاره آدمی چه تواند به سعی و رنج
چون هرچه بودنیست قضا کردگار کرد
او پادشاه و بنده و نیک و بد آفرید
بدبخت و نیک بخت و گرامی و خوار کرد
سعدی به هر نفس که برآورد چون سحر
چون صبح در بسیط زمین انتشار کرد
هر بندهای که خاتم دولت به نام اوست
در گوش دل نصیحت او گوشوار کرد
بالا گرفت و دولت والا امید داشت
هر شاعری که مدح ملوک دیار کرد
شاید که التماس کند خلعت مزید
سعدی که شکر نعمت پروردگار کرد
بیشتر بخوانید: معنی حکایت زیرکی به زبان ساده
معنی ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود
معنی ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود
- هیچ موفقیتی بدون تلاش و پشتکار بدست نخواهد آمد
- این ضرب المثل درباره افرادی است که با سخت کوشی به نتیجه دلخواه میرسند.
- بدون به جان خریدن رنج و زحمت چیزی حاصل نمیشود.
- موانع و سختیهای زیادی در مسیر رسیدن به موفقیت وجود دارد که با صبر و شکیبایی میتوان آنها را پشت سر گذاشت.
- برای رسیدن به جایگاهی و مقامی والا باید بهایی هزینه کرد، این هزینه شامل زمان، انرژی و فکر است.
همانطور که گفته شد این ضرب المثل اشاره به تلاش و کوشش برای بدست آوردن آنچه که نیاز داریم است. داستان زیر نیز درباره همین موضوع است.
داستان ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود
در روزگاران گذشته، سلطانی در ایران حکومت میکرد که به آموزش و پرورش اهمیت فراوان میداد. ولی افسوس که این آموزش را تنها برای فرزندش که قرار بود سالهای بعد جانشین او شود طلب میکرد. سلطان مدتها به دنبال معلمی با سواد و مناسب بود که پسرش با اطمینان کامل به او سپارد.
معلمهای مختلفی آمدند و رفتند تا اینکه شاه از میان این همه معلم، مردی را انتخاب کرد و به او قول داد، اگر بتواند پسرش را به خوبی تعلیم دهد ثروت قابل توجهی به او خواهد داد. معلم قبول کرد که خواستهی پادشاه را به بهترین نحو انجام دهد.
فقط به این شرط که معلم حق داشته باشد، سخت گیریهای لازم و حتی تنبیه به موقع را برای ولیعهد انجام دهد. پادشاه با اینکه خیلی پسرش را دوست داشت ولی آگاه بود که او باید برای سوادآموزی به سختی تلاش کند.
پسر شاهزاده در سن پایین به این معلم سپرده شد تا مورد تعلیم و تربیت قرار گیرد. هر روز از طرف معلم تکالیفی به او سپرده میشد که او موظف بود آنها را انجام دهد و اگر انجام نمیشد معلم به شدت با او برخورد میکرد. در حیاط قصر درخت آلبالویی بود که همیشه یک شاخه از آن را معلم کنده بود و به شکل ترکهای در دست داشت اگر ولیعهد سؤالات معلم را به درستی پاسخ نمیداد، یک ترکه میخورد.
پسر شاه چندین بار از سختگیری معلم نزد پدرش شکایت کرده بود. ولی شرطی بود که قبل از شروع کار پدرش پذیرفته بود و نمیتوانست قولش را برهم بزند. البته پدر میدید که این سخت گیریها چقدر مفید بوده و پسرش در درس روز به روز پیشرفت بیشتری میکند. پسر که میدید نمیتواند پدرش را قانع کند تا معلمش را عوض کند همیشه از معلمش دلخور و ناراحت بود.
← ریشه و معنی ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود →
چندین سال گذشت تا کم کم پسر به سنین جوانی رسید. او تقریباً توانسته بود تمام علوم زمانه را از معلم خود بیاموزد، شاه که از عملکرد معلم خیلی راضی بود، ثروت قابل توجهی به معلم بخشید و او را راهی خانهاش کرد. ولیعهد با رفتن معلم سخت گیرش خیال میکرد از تعلیم خلاص شده. ولی مدتی نگذشته بود که به دستور شاه پسرش آماده آموزش اصول نظامی شد.
پسر اول خیلی ناراحت شد ولی کمی که گذشت متوجه شد آموزش نظامی با تنبیه همراه نیست. چون فرماندگان نظامی مراعات مقام و رتبهی او را در آینده میکردند و احترام خاصی برای او قائل بودند. این رفتار مهربانانهی آنها باعث شده بود او روز به روز کینهی بیشتری نسبت به معلم کودکیاش پیدا کند.
بعد از چند سال شاه مُرد و پسرش جانشین او شد. چند روزی از تاجگذاری نگذشته بود که یک روز وقتی شاه جوان در حیاط قصر در حال قدم زدن بود. ناگهان چشمش به درخت آلبالو افتاد و تمام ترکههای آلبالویی که در کودکی از معلمش خورده بود یادش آمد. شاه جوان با خود فکر کرد حالا که قدرت را در دست دارد تلافی کند و چند ضربه ترکه آلبالو به معلمش بزند و یکی از نگهبانان قصر را به دنبال او فرستاد.
نگهبان به منزل معلم رفت و گفت: شاه دستور فرمودند هرچه سریعتر خود را به قصر برسانید. معلم که خبر تاج گذاری پسر شاه را شنیده بود پرسید: شاه با من چه کار دارند؟ نگهبان پاسخ داد: نمیدانم. امروز که در باغ در حال قدم زدن بودند جلوی درخت آلبالو که رسیدند، نگاهی به درخت انداختند و به من گفتند بیایم و شما را به قصر ببرم. معلم که از کینه شاه جوان نسبت به خودش آگاه بود فهمید که شاه حالا که قدرت در دست اوست میخواهد تلافی کند.
← ریشه و معنی ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود →
معلم همین طور که به طرف قصر میرفت دید میوه فروشی آلبالوهای تازه و قرمز رنگی را برای فروش گذاشته مقداری خرید و در جیب خود ریخت. به قصر که رسید دید شاگرد دیروزش که حالا بر تخت سلطنت نشسته ترکهای در دست دارد و به او لبخند میزند. سلام کرد، شاه جوان پاسخش را داد و گفت: استاد کجا رفتید؟ چند سالی هست یکدیگر را ندیدهایم؟ بعد به ترکهی آلبالو اشارهای کرد و گفت: این را میشناسی؟ معلم پاسخ داد: چوب تازهی درخت آلبالوست، بله میشناسم.
شاه گفت: میدانی میخواهم با آن چه کار کنم. معلم که میدانست شاه میخواهد با آن ترکه چه بلایی سرش بیاورد، پیش دستی کرد و گفت: نمیدانم ولی بهترین کار این است آن را جایی بگذاری که همیشه پیش چشم تو باشد. شاه گفت: چرا آن را جلوی چشمهایم بگذارم؟
معلم آلبالوها را از جیبش درآورد و به طرف شاه گرفت و گفت: این آلبالوها را میبینی چقدر قشنگ هستند. اگر درخت آلبالو گرمای تابستان و سرمای زمستان را تاب نمیآورد نمیتوانست چنین آلبالوی خوبی محصول دهد. شما شاگرد قدیم من هم اگر آن همه تلاش و سختی را پشت سر نمیگذاشتید به این باسوادی و درک فهم امروز نبودید. شاه از این تشبیه خوشش آمد، لبخندی به معلم زد و از او خواست تا در دربار بماند و از وزیران شاه باشد.
← ترجمه و معنی ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود به انگلیسی →
ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود به انگلیسی
سخنوران انگلیسی زبان معادلی را برای این ضرب المثل مشهور سعدی بیان کردهاند. اصطلاح No Pain , No Gain دقیقا معدل ضرب المثل “نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزدآن گرفت جان برادر که کار کرد” است.
شما چه تجربهای مشابه این ضرب المثل دارید؟ آیا بدون تلاش و کوشش میتوان به آنچه که دلمان میخواهد دستیابیم؟ آیا مفهوم و معنی ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود را به خوبی درک کردهاید؟ لطفا نظرات و پیشنهادات خود را در انتهای همین مطلب با ما به اشتراک گذارید.
سوگل
کاشکی کاربرد هم داشت
سوری
ممنون عالیییی
❤❤❤❤❤
واقعا بایک دارید☺