معنی ضرب المثل درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری و شعر آن

معنی ضرب المثل درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را که ریشه در یک شعر از ناصر خسرو قبادیانی دارد، درباره اهمیت علم آموزی و تلاش برای آموختن دانش بیشتر است که منجر به قدرت و تسلط به دنیا و روزگار می‌شود.

ضرب المثل بر اساس حروف الفبا
ضرب المثل درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر – یکی از بهترین اشعار درباره علم و دانش که تبدیل به ضرب المثل شده، بیتی است از ناصر خسرو قبادیانی شاعر بزرگ ایرانی قرن پنجم. در این مطلب معنی ضرب المثل درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را و شعر آن را می‌خوانید. این مثل یکی از انواع ضرب المثل درباره درخت است.

 

معنی ضرب المثل درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را

این ضرب المثل اهمیت دانش آموختن و علم آموزی را بیان می‌کند. یعنی اگر علم و دانش بیاموزی، می‌توانی حتی آسمان (گردش روزگار) را تحت تسلط خود درآوری.

مفهوم کلی این ضرب المثل آن است که با علم و دانش می‌توان دنیا را تحت فرمان گرفت و قدرت یافت و پیشرفت کرد. 

کاربرد ضرب المثل درخت تو گر بار دانش بگیرد … همچون یک جمله انگیزشی و تشویق کننده عمل می‌کند که می‌تواند سرمشق هر انسانی باشد تا برای آموختن بیشتر تلاش کند و بیهوده روزگار نگذراند. 

نکته: چرخ نیلوفری به معنای آسمان آبی، استعاره از «روزگار» است.

 

مفهوم درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیرآوری چرخ نیلوفری را
معنی ضرب المثل درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری …

 

متن شعر درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری

نکوهش مکن چرخ نیلوفری را
برون کن ز سر باد خیره سری را

بری دان از افعال چرخ برین را
نشاید ز دانا نکوهش بری را

همی تا کند پیشه ، عادت همی کن
جهان مر جفا را ، تو مر صابری را

هم امروز از پشت ، بارت بیفگن
میفگن به فردا مر این داوری را

چو تو خود کنی اختر خویش را بد
مدار از فلک چشم نیک اختری را

اگر تو از آموختن سر بتابی
نجوید سر تو همی سروری را

بسوزند ، چوب درختان بی بر
سزا خود همین است مر بی بری را

درخت تو گر بار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را

نگر نشمری، ای برادر، گزافه
به دانش دبیری و نه شاعری را

بلی، این و آن هر دو نطق است لیکن
نماند همی سِحر ، پیغمبری را

اگر شاعری را تو پیشه گرفتی
یکی نیز بگرفت خنیاگری را

تو بر پایی آن جا که مطرب نشیند
سزد گر ببُری زبان جری را

صفت چند گویی به شمشاد و لاله
رخ چون مه و زلفک عنبری را

پسنده است با زهد عمار و بوذر
کند مدح محمود مر عنصری را

من آنم که در پای خوکان نریزم
مر این قیمتی در لفظ دری را

«ناصر خسرو قبادیانی»

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید