گسترش ضرب المثل و مثل نویسی آدم ترسو هزار بار میمیرد

ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – یکی از جالب ترین ضرب المثل های فارسی، جمله ای است که می‌گوید آدم ترسو هزار بار می میرد. یکی از فعالیت های مهارت نوشتاری کتاب نگارش یازدهم، نوشتن انشا بازآفرینی ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد است. از این رو ما در این مطلب به معنی و گسترش ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد پرداخته ایم تا شما با خواندن آن، ایده های بیشتری برای نوشتن بگیرید. با ما همراه باشید.

کاربرد و معنی ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد

این ضرب المثل یعنی اگر از هر خطری که نهایتش مرگ است، بیش از حد بترسید، به جای یک بار مردن، با هر بار ترسیدن رنجی شبیه به مردن را تجربه می‌کنید. در واقع این ضرب المثل در مواردی به کار می‌رود که افراد از ترس‌شان اقدامی نمی‌کنند و یا با وسواس و هراس، زندگی را به کام خود و اطرافیانشان تلخ می‌کنند. پیام این ضرب المثل این است که با رعایت احتیاط، باید اقدام کرد و نترسید تا فرصت های زندگی از دست نرود و با فکر و خیال های واهی، سلامت روح و جسم از دست نرود. 

ضرب المثل انگلیسی معادل آدم ترسو هزار بار می میرد

A coward dies a thousand times before his death. The valiant never taste of death but once

ترسو پیش از مرگش هزار بار می‌میرد ولی شجاع به جز یک بار طعم مرگ را نمی‌چشد.

گسترش ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد ؛ انشا درباره ترس

مقدمه

همه ما می دانیم که آخر هر وضعیت وحشتناکی مرگ است. برای همین وقتی به یک آدم ترسو بر می‌خوریم به او می‌گوییم: نمی‌میری که… خب البته ممکن هم هست که در بعضی موارد بمیریم ولی این درست نیست که از ترس مردن، زندگی را از دست بدهیم! برای درک بهتر این موضوع چند تا مثال لازم است. 

بدنه

اگر کمی به دور و بر خود نگاه کنیم آدم های زیادی را می بینیم که مصداق بارز ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد هستند. دانش آموزی که از ترس امتحان و به دلیل غلبه استرس فراموشی می‌گیرد و امتحانش را خراب می‌کند. مرد یا زنی که از ترس از دست دادن همسرش، با او بدرفتاری می‌کند و باعث جدایی و از دست دادنش می‌شود! آدم ترسویی که از ترس بیمار شدن، مدام حالت‌های بیماری مثل سردرد، بدن درد و حتی حالت تهوع را تجربه می‌کند. زن ترسویی که از ترس پیر شدن خودش را به عمل های جراحی می‌سپارد که او را زشت تر می کند. مرد ترسویی که از ترس ورشکسته شدن، سرمایه اش را به جریان نمی‌اندازد و درجا می‌زند. حتی یادم می‌آید یک بار خواهر کوچکم از ترس اینکه مجبور شود برش کیک تولدش را با کسی شریک شود، خواست که آن را روی بلندترین طبقه یخچال بگذارد اما کیک وارونه شد و افتاد و یک ذره اش هم نصیبش نشد! از همه آشناتر، رفتاری است که اکثر ما آن را در زندگی روزمره خود تجربه کرده ایم؛ ترس از شکست خوردن در هر چیز کوچک و بزرگ که باعث می‌شود هیچ اقدامی نکنیم و اصلا چیزی به دست نیاوریم که ممکن باشد بعدها از دستش بدهیم! 

نتیجه

با مرور کردن مثال هایی از ترس های بی مورد متوجه احمقانه بودن این موضوع می‌شویم. اگر کمی با خودمان صادق باشیم می‌بینیم که همه ما کم و بیش دچار ترس‌های بی موردی هستیم که فرصت های خوبی را در زندگی از ما گرفته اند. بنابراین بهتر است بنشینیم و تکلیف ‌مان را با خودمان روشن کنیم. ما در زندگی قرار است یک بار زندگی کنیم و یکبار هم بمیریم. باید ترس ها را دور بریزیم و با عقل و احتیاط زندگی و رویاهای خود را بسازیم.