بازنویسی حکایت در فواید خاموشی از گلستان سعدی (حکایت نگاری صفحه ۷۱ نگارش دهم)

حکایت نگاری صفحه 71 نگارش دهم، بازنویسی حکایت در فواید خاموشی است که با توجه به معنی حکایت گلستان باب چهارم در فواید خاموشی به زبان ساده امروزی نوشته می شود.

بازنویسی حکایت در فواید خاموشی

برای نوشتن یک انشا و متن بازنویسی حکایت در فواید خاموشی که در تمرین حکایت نگاری صفحه ۷۱ نگارش پایه دهم آمده است، می‌توانید یکی از تجربه های خود را درباره کسی که وسط حرف دیگران می پرد و نتیجه این کار بنویسید و با توجه به معنی حکایت فواید خاموشی که در باب چهارم گلستان سعدی آمده است، مفهوم آن را به زبان ساده و روان امروزی بازگردانید.  

 

بازنویسی حکایت در فواید خاموشی

 

متن حکایت صفحه ۷۱ پایه دهم یکی را از حکما شنیدم

یکی را از حکما شنیدم که می‌گفت: هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است، مگر آن کس که چون دیگری در سخن باشد، همچنان ناتمام گفته، سخن آغاز کند.

سخن را سر است ای خردمند و بن
میاور سخن در میان سخن

خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش
نگوید سخن تا نبیند خموش

 

بازنویسی حکایت در فواید خاموشی

 

بازنویسی حکایت در فواید خاموشی

در جمعی نشسته بودیم و داشتیم به صحبت های جالب یکی از دوستان که داشت از تجربه های سفر اخیرش می‌گفت گوش می دادیم. یکی دیگر از افراد جمع که کمتر می‌شناختیمش، چندین بار حرف او را قطع کرد و خودش شروع کرد به صحبت کردن و رشته کلام را قطع کرد. همه سکوت می کردیم و سعی می کردیم دوباره از دوستمان بخواهیم ادامه صحبتش را بگوید تا بتوانیم نتیجه حرف های او را بفهمیم، اما باز هم آن فرد با انداختن یک پارازیت میان صحبت و گفتن حرف های بی ربط همه چیز را به هم می ریخت.

دیگر همه جمع عصبانی شده بودند تا اینکه بلاخره دوست با فرهنگمان رو به آن شخص کرد و گفت: صحبت من همانطور که شروعی داشت، پایان هم دارد و هنوز تمام نشده. اگر به معنی حرف های من و خودت اهمیت می دهی، اجازه بده صحبت من تمام شود آن موقع ما به صحبت های تو هم گوش می‌کنیم. با پریدن میان حرف من، نه کسی به تو توجه می کند و نه حرف های من درست شنیده می شود. 

همه تایید کردیم و در واقع با این تایید، به آن شخص فهماندیم که با این رفتارش، به چشم ما فرد نادانی دیده می شود و بهتر است موقع صحبت دیگران ساکت باشد و وسط حرف دیگران حرف نزند. 

 

معنی حکایت گلستان باب چهارم در فواید خاموشی

از یک دانشمند شنیدم که می‌گفت: کسی که در میان صحبت دیگری می پرد و با قطع کردن حرف دیگران، خودش شروع به صحبت می کند، با این کار نادانی و حماقت خود را به همه اعلام می‌کند.

معنی شعر: ای آدم دانا! هر سخنی ابتدا و انتهایی دارد. پس تا سخنی به انتها نرسیده، در میان آن، شروع به صحبت نکن و آن کلام را قطع نکن. کسی که دارای فرهنگ و عقل و عاقبت اندیشی است، هرگز تا دیگران ساکت نشده اند شروع به سخن گفتن نمی‌کند.

معنی واژگان: حکما: حکیمان، دانشمندان / جهل: نادانی / اقرار: بروز دادن، آشکار گفتن / سر: ابتدا / بن: انتها / خداوند: صاحب / تدبیر:‌عاقبت اندیشی / فرهنگ: علم و دانش و عقل و خرد / خموش: ساکت

 

کاربران گرامی؛ در صورت تمایل شما می توانید ۴۰ حکایت از گلستان سعدی با زبان ساده از باب های هشت گانه را نیز در ستاره بخوانید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید