ستاره | سرویس بازی و سرگرمی – جوکها موضوعات مناسبی برای سرگرمی و دورهمیها هستند. حال اگر فضا کمی صمیمی نباشد بهتر است که از جوک های مودبانه استفاده کنید. در ادامه مجموعهای زیبا از جوک مودبانه را برای شما گرداوری کردهایم.
جوک های مودبانه زیبا و خنده دار
یه نفر تو مسابقه بیست سوالی شركت میكنه، قبل از مسابقه بهش میگن: ببین جواب ژاندارمریه ولی همون اول نگی كه ضایع بشه، یه چند تا سوال اولش بكن بعد جوابو بگو. مسابقه شروع میشه، یارو میپرسه: جانداره؟ مجریه میگه: نه. یارو میگه: مِریه؟ میگه: نه. یارو میگه: جاندارمریه؟
∴∞∴∞∴∞∴
غضنفر میره قهوه خونه و تا میتونه چایی میخوره… ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا. صاحب قهوه خونه عصبانی میشه و میگه: ای بابا خسته نشدی این همه چایی خوردی؟ غضنفر میگه: آره والا، راست میگی… پس بیزحمت قربونت بگو یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در بره
∴∞∴∞∴∞∴
← جوک مودبانه →
فالگیر: متاسفانه فردا شوهرتون میمیره
زن: اینو که خودم میدونم. بهم بگو گیر پلیس میافتم یا نه؟!
∴∞∴∞∴∞∴
معلم به شاگرد میگه: پنج تا حیوان درنده نام ببر شاگرد میگه: ۲ تا ببر ۳ تا شیر!
∴∞∴∞∴∞∴
به یارو میگن از قفل فرمونت راضی هستی؟ میگه: آره فقط سر پیچ ها یه کمی اذیت میکنه!
∴∞∴∞∴∞∴
← جوک مودبانه →
از طرف میپرسن: برای زلزله زدهها چه کمکی کردی؟ میگه: خیلی شرمندم، دستم خالی بود… انشاءالله زلزله بعدی جبران میکنم!
∴∞∴∞∴∞∴
یارو میخواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه، هرچی میزده کبریت روشن نمیشده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! یارو میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد!!!
∴∞∴∞∴∞∴
از یارو میپرسن: اگه گفتی کی به همه محرمه؟ یکم فکر میکنه میگه: سوپر مارکت سر محله! میگن: چرا؟ میگه: چون به همه شیر میده!
به یارو میگن متاسفم باید یه خبر بد بهت بدم، متاسفانه بابات مرده میگه نه بابا اصلا امکان نداره، میگن والله مرده، یارو میگه تا حالا اصلا سابقه نداشته!!!
∴∞∴∞∴∞∴
غضنفر میره سیگار فروشی میگه آقا ببخشین سیگار برگ دارین؟ یارو میگه خیر. غضنفر میگه پس بیزحمت یک بسته سیگار کوبیده بدین
∴∞∴∞∴∞∴
← جوک مودبانه →
یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا میخواستم. فروشنده میگه به نام…؟ یارو میگه آخ آخ ببخشید… به نام خدا، یه پیتزا می خواستم!
∴∞∴∞∴∞∴
یارو میره جبهه فرداش بر میگرده میگن چرا برگشتی؟ میگه پدر سوختهها به قصد کشت تفنگ بازی میکردن!
∴∞∴∞∴∞∴
← جوک مودبانه →
یارو یه تیکه یخ گرفته بود تو دستش و داشت تو آفتاب متفکرانه نگاش میکرد… بهش گفتند داری چیکار میکنی؟ یارو گفت من هنوز نفهمیدم این یخه کجاش سوراخه که ازش آب میچکه!!!
∴∞∴∞∴∞∴
یه روز یه نفر کاغذی پیدا میکنه که روش یه شماره تلفن نوشته بود. زنگ میزنه به همون شماره و میگه: آقا من شماره تون رو پیدا کردم آدرس بدید بیارم خدمتتون!
∴∞∴∞∴∞∴
یارو ریش پروفسوری داشته میره پیش رفیقاش و بهشون میگه: هر سوالی دارین امروز بپرسین فردا میخوام ریشهامو بزنم
∴∞∴∞∴∞∴
یکی مهم میشه زیرش خط میكشن، تو امتحان میاد!
∴∞∴∞∴∞∴
من انسان موفقی هستم
دوست داری بدونی رمز موفقیتم چیه!؟
اینه!
۱۲۳۲۱۳۴۰۳۲۱۴۵۹۱۸۲۶۶۵۱۹۲۳۴۶۰۹۸۷۱۲-۴۰۵
به کسی نگیا!!
∴∞∴∞∴∞∴
یارو داشته جلو پمپ بنزين سيگار ميكشیده بهش ميگن آقا اينجا پمپ بنزينه سيگار نكش ميگه برو بابا من جلو بابامم سيگار میكشم!
∴∞∴∞∴∞∴
← جوک مودبانه →
یارو اسم بچه شو میزاره حسین، بعد هر دو دقیقه یه بار ازش میپرسه: حسین جان بابا، تشنهات نیست؟!
∴∞∴∞∴∞∴
یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر… وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی میگفتن لنگرو بندازین تو آب؟
∴∞∴∞∴∞∴
یارو میخواسته هواپیما دزدی کنه. میره به خلبانه میگه برو لندن خلبانه میگه نمیرم. یارو میگه خب برو دبی، خلبانه میگه نمیرم. یارو میگه پس برو شمال خلبانه میگه نمیرم یارو میگه بابا حد اقل بده یه بوق بزنیم!
بدون نام
از کتاب قلقلک و قهقه کمک بگیرید. این جوری جک هاتون سرگرم کننده تر میشه