بهترین اشعار مونا برزویی؛ متن ترانه های عاشقانه و زیبا

در این مجموعه اشعار مونا برزویی، متن زیباترین اشعار عاشقانه، معروف ترین شعرهای مونا برزویی برای شادمهر، شعر تقدیر، شعر سرسام، شعر خوشبختی، شعر کوه، شعر طرفدار و امپراتور مونا برزویی ترانه سرای جوان و موفق را می‌خوانید.

مونا برزویی

مونا برزویی شاعر و ترانه سرا ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۳ در تهران به دنیا آمد. از چهارده سالگی به شعر نوشتن روی آورد و ترانه هایش با صدای شادمهر عقیلی در میان مردم گل کرد. به جرات می توان گفت اشعار او و سایر ترانه سرایان زن معاصر مانند ترانه ها و اشعار ترانه مکرم و اشعار مریم حیدرزاده سهم زیادی از عاشقانه ترین ترانه های معاصر را به خود اختصاص داده اند. بسیاری از اشعار او مانند اشعار اهورا ایمان و ترانه های حسین صفا توسط خواننده های ایرانی مطرح داخل ایران (مثل مهدی یراحی، آرمان گرشاسبی، احسان خواجه امیری و …) و خارج از ایران اجرا شده اند. همکاری مونا برزویی با شادمهر، ابی، گوگوش، عارف و دیگر خوانندگان آنسوی مرزها، ممنوعیت هایی برای او به وجود آورده؛ اگر چه چیزی از شهرت و محبوبیت ترانه های او کاسته نشده است. در ادامه گلچینی از زیباترین و بهترین اشعار مونا برزویی را می‌خوانید. 

 

بهترین اشعار مونا برزویی؛ متن ترانه های عاشقانه و زیبا

 

اشعار عاشقانه مونا برزویی

یا تو زیباتر شدی یا چشام بارونیه
این قفس بازه ولی قلب من زندونیه

من پشیمون می‌کنم جاده رو از رفتنت
تو نباشی می‌پره عطرتم از پیرهنت

میخوام آروم شم تو نمیذاری
هر دو بی رحمن: عشق و بیزاری

همه دنیامو زیر و رو کردم
تو رو شاید دیر آرزو کردم

❀♬♪♩♬❀

شعر تلافی از مونا برزویی

قدمای آخرو آهسته‌تر بردار
واسه من کابوسه فکر آخرین دیدار

بغض این آهنگ مارو تا کجاها برد
شایدم تقدیرمو امشب به رحم آورد

به تلافی اون همه تلخی
گله‌هاتم طعم عسل شد

غم معصومانه‌ی چشمات
به تبسم تازه بدل شد

می‌شه با من هزار و یک سال
به بهانه قصه بمونی

همه مرثیه‌های سکوتم
به بهار تو باغ غزل شد

نفس کشیدن دل سپردن مثل دریا ماه من
از تو خوندن با تو موندن مقصد من راه من

همینه رویام آرزوهام سرگذشت آه من
نرفته برگرد که با تو شاید خدا گذشت از گناه من

تو مثل بارون غمو آسون می‌بری از یاد من
با تو خوبن بی‌غروبن خاطرات شاد من

زار و خسته دل‌شکسته بی‌نوا فرهاد من
مرغ آمین کی به شیرین می‌رسه فریاد من

❀♬♪♩♬❀

تقدیر

باید تورو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست

با اینکه بی تاب منی بازم منو خط میزنی
باید تورو پیدا کنم تو با خودت هم دشمنی

کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه

دل گیرم از این شهر سرد این کوچه های بی عبور
وقتی به من فکر میکنی حس میکنم از راه دور

آخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره
عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره

باید تو رو پیدا کنم هر روز تنهاتر نشی
راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی

پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی
محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی

پیدات کنم حتی اگه پروازمو پرپر کنی
محکم بگیرم دستتو احساسمو باور کنی

باید تورو پیدا کنم شاید هنوز هم دیر نیست
تو ساده دل کندی ولی تقدیر بی تقصیر نیست

باید تو رو پیدا کنم هر روز تنهاتر نشی
راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی

 

بهترین اشعار مونا برزویی؛ تقدیر

 

دیوار

اگه من عاشق دیوار بودم
ترک می‌خورد و یه پنجره میشد

اگه غم چشام‌و آینه می‌دید
دلش درگیر این منظره میشد

اگه تنهاییم‌و به شب می‌گفتم
همه شهرو برام بیدار می‌کرد

اگه با کوه درددل می‌کردم
صدام‌و لااقل تکرار می‌کرد

نشون میدی به من بی‌اعتنایی
تو رو می‌خوام ولی به چه بهایی!؟

شاید با مهربونی زیادم
خودم‌و اشتباه توضیح دادم!

منم اون‌که میون شب تیره
نتونست هیچ‌کی نادیده‌م بگیره!

همون‌که با نگاهش به تو فهموند
میشه مغرور بود اما نرنجوند!

میرم جایی که گریه‌م بی‌صدا شه
فراموش کردنم آسون نباشه

از این تقدیر می‌لرزه وجودم
من امتحانم‌و پس داده بودم

❀♬♪♩♬❀

برگرد به من

وقتی حالت بده روحت بی پناهه
می بینی هر کاری کردی اشتباهه
وقتی کم کم به کسی وابسته می شی
چون از شب بی نوازش خسته می شی
وقتی آروم شدنت خیلی بعیده
اینجا یکی هست که به حرفات گوش می ده
وقتی بجز شب هیچ رنگی تو چشات نیست
وقتی کسی اندازه ی تنهایی هات نیست
وقتی گم می شی و می ترسی دوباره
می فهمی هیچ کس مثل من دوست نداره
وقتی دلت به صد در بسته رسیده
اینجا یکی هست که تو دستش یه کلیده
برگرد به من؛ مثل پرنده ای که درختشو پیدا کنه
برگرد به من؛ مثل کسی که شبونه هوس دریا کنه…

❀♬♪♩♬❀

درد من با اجرای گوگوش

جرم من نیست اگه ترانه هام درد زندانی و زندانبانه
اگه گفتم که فراموشت کرد شک نکن اینا همش بهتانه
هر طنابی که نجاتم میده یاد گرفتم که خودم پاره کنم
تو غمار عشق برام آسونه خودمو یک شبه بیچاره کنم
چرا از چشمای من میترسی منی که نقابمو برداشتم
نگاه کن شبیه اون کسی شدم که میگفتم دوسش نداشتم
درد من یه اعتراف ساده بود دردی که کشتمو پایان نگرفت
اونی که دزدید دنیای منو منو حتی به گرو هم نگرفت
اونی که با من بی رحم تره تویی یا شکنجه وجدانم
اینهمه ناسازگاری مو ببخش اگه دائم شب پر طوفانم
چرا از چشمای من میترسی منی که نقابمو برداشتم
نگاه کن شبیه اون کسی شدم که میگفتم دوسش نداشتم

 

بهترین اشعار مونا برزویی؛ متن ترانه های عاشقانه و زیبا

 

امپراطور

ناراحتت کردم دم رفتن، خواستم که ناامید بشی از من
این عادلانه نیست میدونم، ازم نپرس چطور میتونم

یکم واست لازمه بیرحمی دلیلشو حالا نمیفهمی
به بغض وادارم نکن انقدر، این گریه ها باشه برای بعد

تو قلب من یه امپراطوره، تسلیم میشه چون که مجبوره
برو نباید مال من باشی، خواهش نکردم این یه دستوره

نفرین به این وجدان ِ بیهوده‌م، ای کاش من خودخواه تر بودم
غرور من اینبار حق داره، دنیا به من خیلی بدهکاره

سکوت یعنی مرده فریادم، باید تورو از دست میدادم
از من به تو پنجره ای وا نیست، وقتی که خوشبختیت اینجا نیست

تو قلب من یه امپراطوره، تسلیم میشه چون که مجبوره
برو نباید مال من باشی، خواهش نکردم این یه دستوره

❀♬♪♩♬❀

فکر ميکنی ميبخشمت؟
وقتی که خونه ی منو وقف حريق ميکنی!؟
وقتی که داری خودتو ازم دريغ ميکنی!
وقتی که جا ميذاريمو غره از اين آرامشی
تنهام مث عروسک گم شده تو اسباب کشی
فکر ميکنی ‏فکر ميکنی ميبخشمت!؟
وقتی مث درخت خشک صدامو قطع ميکنی
‏وقتی که سرزمينای جديد و فتح ميکنی
‏وقتی دمِ دروازه ی دنيای تو واميستم
‏اسممو پاک ميکنی… ثابت کنی که نيستم ‏
فکر ميکنی ميبخشمت؟
‏وقتی به رخم ميکشی چقد قديميم، کمم! ‏
نشنيده ميگيری منو که با تو حرف ميزنم
‏وقتی غرور ِ وحشيمو تو جمع خاموش ميکنی
‏وقتی مثِ يه اشتباه منو فراموش ميکنی 
فکر ميکنی ميبخشمت؟
‏وقتی که از تاراج ِ تو دستام انقد خاليه
‏وقتی تمام سهمت از شکستنم خوشحاليه
‏ “تقدير” نميدونم چرا از من گرفته انتقام ‏
فکر ميکنی ميبخشمت حتی اگه خودم بخوام؟

❀♬♪♩♬❀

طلوع میکنم با اجرای مهدی یراحی

طلوع میکنم، اگر منتظر شنیدنی
اگرچه بعد زخم‌ها، نمانده از منم منی
طلوع میکنم، که تو از این خراب‌تر شوی
اگر چه دور رفته ای، بلرزی و خبر شوی

طلوع میکنم، میان گله های گرگ تر
در آتش ترانه ای، مهیب تر بزرگ‌تر
اگر تقاص پس گرفت، اگر به سازمان نساخت
اگر که روزگار بد، مرا دوباره بد شناخت

گریز ناگزیر من، از این خزان بهانه بود
خود انتخاب کرده ام، مفر من ترانه بود

چنان کنار مرگ خود، شکنجه را قدم زدم 
که هرکه کینه داشته از، گذشته ام ببخشدم
لعنت به این صدای من، میخواست حاشایم کند
هربار گفتم محکمم، لرزید رسوایم کند

طلوع میکنم، میان گله‌های گرگ‌تر 
در آتش ترانه ای، مهیب تر بزرگ‌تر
اگر تقاص پس گرفت، اگر به سازمان نساخت
اگر که روزگار بد، مرا دوباره بد شناخت
طلوع می‌کنم، طلوع میکنم، طلوع میکنم

 

شعرهای مونا برزویی با صدای مهدی یراحی

 

سال درد با اجرای مهدی یراحی

یه شب باورامو یه جوری شکستن، که فکر کردم، حتی خدا قهره با من
حالا اشک شوقم، دارم میدرخشم، تو برگشتی تا من خدارو ببخشم

چرا از همه آدما میگذری، که دنیارو با من تماشا کنی
تو که میتونستی برای خودت، یکی بهتر از منو پیدا کنی
کجا بودی تو این همه سال درد، که من زندگی کردم این مردنو
تو پاداش صبر و سکوت منی، چرا دیر شنیدی صدای منو

باید قصه‌مونو به دنیا بگم، به اونا که به عشق بدبین شدن
به اونا که میترسن از اعتماد، اونا که به تنهایی نفرین شدن
من از باور مرگ دارم میام، تو واسم مثل فرصت آخری
به چشمای متروکه ی من بگو:

چرا از همه آدما میگذری، که دنیارو با من تماشا کنی
تو که میتونستی برای خودت، یکی بهتر از منو پیدا کنی
کجا بودی تو این همه سال درد، که من زندگی کردم این مردنو
تو پاداش صبر و سکوت منی، چرا دیر شنیدی صدای منو

❀♬♪♩♬❀

سرسام

قاضی زیاد می‌شود وقتی عدالت نیست
ما حق به جانب همه شاکیان هم هستیم
ما چشم میدوزیم به اعدام یکدیگر
غافل از اینکه روز دیگر متهم هستیم
از این همه صدای بد اخبار بد انگار
هر گوشه بگریزیم هم سرسام میگیریم
من دارم از خودم و از تو سخت میترسم
مایی که از ناکامی هم کام میگیریم
قاضی زیاد می شود وقتی عدالت نیست
با چشم های کاملا وامانده کوریم
دیوار های دورمان حکم عصای ماست
دستان یکدیگر نمیگیریم یک دریا
ما قطره های منزوی این ماجرای ماست
من دارم از خودم و از تو سخت میترسم
مایی که از ناکامی هم کام میگیریم
قاضی زیاد می شود وقتی عدالت نیست

❀♬♪♩♬❀

خوشبختی

می‌خواستم بهت بگم چقد پریشونم
دیدم خودخواهیه دیدم نمی‌تونم

تحمل می‌کنم بی تو به هر سختی
به شرطی که بدونم شاد و خوشبختی

به شرطی بشنوم دنیات آرومه
که دوسش داری از چشمات معلومه

یکی اونجاست شبیه من یه دیوونه
که بیشتر از خودم قدرتو می‌دونه

چیکار کردی که با قلبم، به خاطر تو بی‌رحمم
تو می‌خندی چه شیرینه، گذشتن تازه می‌فهمم

تورو می‌خوام تموم زندگیم اینه
دارم میرم ته دیوونگیم اینه

نمی‌رسه به تو حتا صدای من
تو خوشبختی همین بسه برای من

چیکار کردی که با قلبم، به خاطر تو بی‌رحمم
تو می‌خندی چه شیرینه، گذشتن تازه می‌فهمم

❀♬♪♩♬❀

کوه

من این پایین نشستم سرد و بی روح
تو داری میرسی به قله ی کوه…

داری هر لحظه از من دور میشی
ازم دل میکنی… مغرور میشی…

تا مه راهو نپوشونده نگام کن
اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم
من این پایین نمیتونم بمونم

خودم گفتم که تلخه روزگارت
منو بیرون بریز از کوله بارت…

دلم میمرد و راه بغضو سد کرد
به خاطر خودت دستاتو رد کرد…

برو بالا تر از اینی که هستی…
تو بغض هر دوتامونو شکستی

با چشم تر اگه تو مه بشینی
کسی شاید شبیه من ببینی…

منم اونکه تو رو داده به مهتاب…
کسی که روتو میپوشونه تو خواب

کسی که واسه دنیای تو کم نیست…
میخوام یادم بره… دست خودم نیست

تا مه راهو نپوشونده نگام کن
اگه رو قله سردت شد صدام کن

یه رنگ مرده از رنگین کمونم
که این پایین نمیتونم بمونم

♬♪ با اجرای علی لهراسبی ♩♬

 

اشعار مونا برزویی برای شادمهر عقیلی

 

طرفدار

چی تو چشاته که تو رو انقد عزیز می‌کنه؟
این فاصله داره منو بی تو مریض می‌کنه

اینکه نگات نمی‌کنم یعنی گرفتار توام
رفتن همه ولی نترس! من که طرفدار توام!

هرچی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاشت
بدون تو، دنیای من انگار تماشاگر نداشت

منو نمیشه حدس زد با این غرور لعنتیم
هیچ وقت نخواستم ببینیم تو لحظه‌ی ناراحتیم

می‌خواستم نبخشمت یکی ازت تعریف کرد
دیدن تنهایی تو منو بلاتکلیف کرد

بیا و معذرت بخواه از جشنی که خراب شد
از اونکه واسه انتقامم از تو انتخاب شد

 

سخن آخر

شما کدام اشعار مونا برزویی را بیشتر دوست دارید و به نظر شما کدام خواننده اجراهای زیباتری از ترانه های او داشته است؟ در پایان به شما پیشنهاد می‌کنیم بیوگرافی یغما گلرویی شاعر و ترانه سرای پرحاشیه را نیز در ستاره بخوانید. 

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

  • همه شعراشون قشنگه ولی تقدیرباروح آدم بازی میکنه وهرکس برای اولین باراین آهنگوگوش کنه حتمااون لحظش خاطره میشه

  • انصاری

    تقدیر تقدیر تقدیر

نظر خود را بنویسید