بنی امیه؛ از تاسیس تا سقوط به دست ایرانیان!

بنی امیه یکی از خاندان‌های مخالف اسلام و پیامبر بود که با حیله‌گری زمام قدرت سرزمین‌های اسلامی را به دست گرفت. امویان از سال 41 ه.ق تا 132 ه.ق بر سرزمین‌های اسلامی که شامل ایران نیز بود، حکومت کردند.

بنی امیه، خلفا و ارتباطشان با پیامبر

یکی از حکومت‌هایی که توانست در اوایل تاریخ اسلام حکومت کند، بنی امیه نام داشت. در آستانه ظهور اسلام، امویان قبیله‌ای پرجمعیت، ثروتمند و دارای قدرت و نفوذ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بودند که توانستند برای ۹۱ سال متمادی بر سرزمین‌های اسلامی آن دوره حکومت کنند.

سال ۴۱ قمری آغازی بود برای سلسله امویان یا بنی امیه که قدرت و حکومت را به دست بگیرند. اولین حاکم و بنیان‌گذار این خاندان، معاویه بود. در سال‌های پس از تاسیس تا انتهای این حکومت، ۱۴ حاکم دیگر بر تخت نشستند.

امویان از خاندان‌هایی بودند که در زمان دعوت پیامبر اسلام، دست به مخالفت زندند و از هیچ گونه کاری برای جلوگیری و یا نابودی دعوت پیامبر امتناع نکردند. این خاندان سعی داشت تا از طریق فضای سیاسی و دینی حاکم بر مکه، مشروعیتی در میان مردم کسب کرده و ریشه‌های حکومت‌شان را تقویت کند.

 

بنی امیه چگونه به قدرت رسیدند؟

 

بنی امیه چگونه تاسیس شد؟

در زمان خلیفه اول یعنی عمر بود که معاویه به همراه برادرش یزید بن ابوسفیان به شام رفتند. عمر معاویه را به سمت شام فرستاد و او را زمامدار آن اعلام کرد و یزید بن ابوسفیان را نیز به عنوان زمامدار حکومت به اردن فرستاد. مرگ یزید در سال ۲۱ هجری قمری باعث شده تا برادرش معاویه هم در اردن و هم در شام به عنوان فرماندار قدرت را در دست بگیرد.

در زمان امام علی (ع) بود که معاویه بیعت او را نپذیرفت و در پی آن جنگ «صفین» را به راه انداخت. این موضوع تا زمان امام حسن (ع) نیز ادامه یافت. معاویه توانست با همدستی قبایل بزرگ و سران خیانت‌کار، امام حسن(ع) را خانه نشین کند.

امام حسن(ع) که چاره‌ای دیگر برای خود و شیعیان نمی‌دید، مجبور به امضای قرارداد با معاویه شد که البته معاویه بعدها که امام حسن(ع) را کاملاً خانه نشین کرد، آن قرار‌داد را نیز زیرپا گذاشت.

آغاز حکومت بنی امیه در واقع از همین زمان بوده و معاویه با زیرپا گذاشتن مفاد قرار‌داد، حکومت موروثی امویان را ایجاد کرد.

 

بنی امیه از نظر اهل سنت

در سرزمین‌های اسلامی این اعتقاد وجود دارد که اگر حکومتی مطابق به معیارها و موازین دین اسلام بالا نیاید، مشروع نخواهد بود. حکومت بنی امیه در ظاهر اسلامی و در باطن یک حکومت پادشاهی بیش نبود که فرقه وهابیت نیز آن‌ها را به مشروعیت می‌شناسند.

اهل سنت اما از همان ابتدای کار هیچ گونه مشروعیت و مقبولیتی را برای حکومت معاویه و امویان قائل نبودند. علمای اهل سنت از همان ابتدا حکومت معاویه را زورگو و مخالف با مبانی و شرع دین می‌دانستند. این حکومت از طریق ارعاب و تهدید مردم می‌توانست مشروعیت و مقبولیتی برای خود فرآهم کند.

یکی از علمای اهل سنت به نام محمد غزالی می‌نویسد: «شکل حکومت در زمان معاویه تغییر کرد و نظام جمهوری پنهان شد و جایش را نظام پادشاهی شناخته شده در کشورها گرفت، بیشتر مسلمانان در خطاکار بودن معاویه در این کار اتفاق نظر دارند».

 

بنی امیه از نظر اهل سنت

 

ماجرای حمله بنی امیه به مکه

پس از واقعه عاشورا در سرتاسر سرزمین‌های اسلامی قیام‌های زیادی علیه حکومت یزید بن معاویه صورت گرفت. بیشتر این اعتراضات در جهت خون‌خواهی برای امام حسین (ع) و یارانش بود. یکی از این قیام‌های در مدینه اتفاق افتاد.

یزید برای فرونشاندن این قیام، سپاهی به فرماندهی مسلم بن عقبه به مدینه فرستاد. در حین درگیری سپاهیان یزد در مدینه بود که عبدالله بن زبیر در مکه نیز مردم را بر علیه یزید فراخواند و قیام مکه شکل گرفت. مسلم بن عقبه در راه مکه برای فرونشاندن قیام بود که در‌گذشت و حصین بن نمیر جایگزین او شد.

جنگ سپاهیان یزید با سپاهیان عبدالله بن زبیر در خارج از مکه مدتی ادامه یافت، اما با شکست‌های پی در پی، عبدالله بن زبیر به داخل مکه پناه آورد. شهر مکه توسط حصین بن نمیر برای دو ماه محاصره شد و در همین حین بود که خانه کعبه هدف منجنیق‌های سپاهیان یزید قرار گرفت.

این محاصره با مقاومت عبدالله بن زبیر و مرگ یزید به پایان رسید و در سال ۶۴ هجری قمری بار دیگر مکه آزاد شد.

 

خلفای بنی امیه از ابتدا تا انتهای حکومت

دوره قدرت و زورگویی حکومت امویان به طور کلی ۹۱ سال به طول انجامید که در طی آن ۱۴ خلیفه به قدرت رسیدند. اولین خلیفه و بنیان‌گذار این خاندان، معاویه بود و در زمان حکومت مروان نیز این خاندان به سمت نابودی کشیده شد. 

در ادامه نام حاکمان بنی امیه به ترتیب آورده شده است:

  • معاویه بن ابی سفیان (۶۰-۴۱)
  • یزید بن معاویه (۶۴-۶۰)
  • معاویه بن یزید (۶۴-۶۴)
  • مروان بن حکم (۶۵-۶۴)
  • عبدالمک بن مروان (۸۶-۶۵)
  • ولید بن عبدالملک (۹۶-۸۶)
  • سلیمان بن عبدالملک (۹۹-۹۶)
  • عمر بن عبدالعزیز (۱۰۱-۹۹)
  • یزید بن عبدالملک(۱۰۵-۱۰۱)
  • هشام بن عبدالملک (۱۲۵-۱۰۵)
  • ولید بن یزید (۱۲۶-۱۲۶)
  • یزید بن ولید (۱۲۶-۱۲۶)
  • ابراهیم بن ولید (۱۲۷-۱۲۶)
  • مروان بن محمد (۱۳۲-۱۲۷

تمام خلفای بنی امیه به دو دسته تقسیم می‌شوند که سفیانیان و مروانیان نام دارند. همه حاکمان دیگر به جز معاویه بن ابی سفیان بن حرب بن امیه، یزید بن معاویه و معاویه بن یزید که تنها چهل روز حکومت کرد در بین سفیانیان و ما بقی در دسته مروانیان قرار می‌گیرند.

خلفایی که نسبت خونی آن‌ها به حکم بن ابی‌العاص بن امیه می‌رسد به دلیل نام اولین خلیفه‌شان یعنی مروان، به مروانیان معروف شدند. این خلفا از سال ۶۴ هجری قمری تا پایان حکومت یعنی ۱۳۲ هجری قمری، زمام قدرت را به دست داشتند.

 

خلفای بنی امیه از ابتدا تا انتهای حکومت

 

نسبت بنی امیه با پیامبر و دلیل دشمنی با بنی هاشم

برای آشنایی با خاندان بین امیه و ارتباطی که با پیامبر داشتند، لازم است اطلاعات مختصری در مورد شجره‌نامه آن‌ها داشته باشید. بنا به روایاتی که در این زمینه وجود دارند، ریشه بنی امیه به «امیه اکبر» بازمی‌گردد. در مورد امیه اکبر نیز روایات مختلفی وجود دارد که قوی‌ترین آن‌ها، او را پسر عبدالشمس بن عبدمناف می‌دانند.

 

ارتباط امویان با پیامبر و دلیل دشمنی با بنی هاشم

 

عبد‌مناف دو فرزند داشت که در زمان تولد به هم چسبیده بودند. (انگشت هاشم به پيشانی برادرش، عبدشمس چسبيده بود) آن‌ها هاشم و عبدالشمس نام داشتند. در تاریخ فرزندان هاشم به«بنی هاشم» و فرزندان عبدالشمس به «بنی امیه» شناخته می‌شوند. امیه فرزند عبدالشمس بوده و از همان ابتدا به عموی خود هاشم، حسادت می‌ورزید و بنیانی بر دشمنی این دو خاندان نهاد.

با توجه به مواردی که بررسی شدند، می‌توان نقطه تلاقی دو خاندان بنی امیه و بین هاشم را «عبدمناف» بدانیم. ارتباط پیامبر با بنی امیه نیز از همین موضوع برخاسته است. در واقع عبدمناف به عنوان جد سوم پیامبر اسلام شناخته می‌شود.

دلیل دشمنی بنی امیه با بنی هاشم

با مطالعه تاریخ و روایات مختلفی که موجود هستند، می‌توان نشانه‌های عداوت و دشمنی خونین را بین بنی امیه و بنی هاشم مشاهده کرد. یکی از بارزترین این موارد را می‌توان واقعه عاشورا و خونریزی تاریخی آن دانست.

پیامبر اسلام خود از قبیله قریش برخاسته بود، اما بزرگ‌ترین دشمنان او و دعوت اسلامی‌اش هم از همین خاندان بودند. چه در زمان پیامبر و چه پس از رحلت ایشان، بنی امیه از هیچ کارشکنی و دشمنی در مقابل دستورهای اسلام، کوتاهی نکردند.

به طور کلی در تاریخ خاندان بنی هاشم هیچ جنگ و خونریزی رخ نداده، مگر آن که در طرف مقابل آن‌ها امویان قرار داشته باشند. چه سال‌های پیش از اسلام و چه سال‌های ابتدایی آن، بنی امیه دست از دشمنی خود برنداشته و مسبب شروع جنگ‌ها و خونریزی‌های بسیاری شدند.

 

دشمنی بنی امیه با ایرانیان و پایان حکومت آنها

شروع این دشمنی در زمان یزید، دومین خلیفه امویان بود. یزید با رقم زدن واقعه کربلا باعث نفرت از دید مردم ایران شد. پس از این نیز خلفای دیگر، ایرانیان را بنده خود می‌دانستند و اهانت‌های بسیاری از جانب آن‌ها به ایرانیان می‌شد.

اوج فشار و زورگویی خلفای امویان در دوران عبدالملک بن مروان بود. در دوران او تعداد زیادی از ایرانیان کشته می‌شدند و تمام قیام‌های آزادی خواهانه آن‌ها سرکوب می‌شد. ایرانیان در زمان خلافت امویان توانسته بودند در مناسب حکومتی وارد شوند و برخی از مهم‌ترین آن‌ها را در دست داشتند. همین موضوع بر میزان دشمنی بنی امیه با ایرانیان افزوده بود.

سقوط بنی امیه

سرانجام این عداوت و دشمنی کارساز شد و سردار بزرگ ایرانی به نام ابومسلم خراسانی به حکومت فاسد امویان، پایان داد. در سال  ۱۳۲ هجری قمری بود که عباسیان با تکیه با سپاهیان ابومسلم خراسانی توانستند امویان را از صحنه روزگار محو کنند.

با این وجود که ابومسلم خراسانی و عباسیان توانستند به حکومت امویان در سرزمین‌های اسلامی پایان دهند، اما یکی از خلفا اموی به نام عبدالرحمن بن معاویه معروف به عبدالرحمن داخل توانست به اندلس بگریزد. او توانست در اندلس حکومتی تشکیل دهد که به امویان اندلس معروف بود.

 

سخن آخر در مورد حکومت بنی امیه

 

سخن آخر

بنی امیه از همان ابتدا خاندانی مخالف با اسلام بودند که با حیله‌گری توانستند به حکومت سرزمین‌های اسلامی دست پیدا کنند. در قرآن نیز احادیثی وجود دارد، مبنی بر شجره ملعونه که محققان آن را به بنی امیه نسبت می‌دهند.  

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید