متن شعر لطف حق به صورت داستان

شعر لطف حق به صورت داستان، روایت گونه ای از داستان زندگی حضرت موسی است که به وسیله مادر خود و به فرمان خداوند در رود نیل رها گردید.

شعر لطف حق از پروین اعتصامی، اشاره به داستان حضرت موسی علیه السلام دارد که قرار بود چون نخست زادگان دیگر، توسط فرعون به قتل برسد. اما اگر شعر لطف حق به صورت داستان را بخوانید، این قصه آشنا را به نثر خواهید خواند که مادر موسی به فرمان پروردگار، او را داخل سبدی گذاشته و در رود نیل روانه کرد. چون موسی به نیل روانه شد، خداوند به مادر ایشان وحی نازل کرد که محافظ فرزند او بوده و وی را از خطرات نجات خواهد بخشید. در زیر به متن شعر لطف حق پروین اعتصامی و معنای آن به شکل داستانی، می‌پردازیم.

 

شعر لطف حق به صورت داستان + متن شعر

 

شعر لطف حق پروین اعتصامی

مادر موسی چو موسی را به نیل
در فکند از گفته رب جلیل

خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه
گفت کای فرزند خرد بی گناه

گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی ناخدای

وحی آمد کاین چه فکر باطل است
رهرو ما اینک اندر منزل است

ما گرفتیم آن چه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی

در تو تنها عشق و مهر مادری است
شیوه ما عدل و بنده‌پروری است

سطح آب از گاهوارش خوشتر است
دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است

رودها از خود نه طغیان می‌کنند
آن چه می‌گوییم ما آن می‌کنند

ما به دریا حکم طوفان می‌دهیم
ما به سیل و موج، فرمان می‌دهیم

به که برگردی به ما بسپاریش
کی تو از ما دوست‌تر می‌داریش

 

شعر لطف حق به صورت داستان + متن شعر

 

معنی شعر شعر لطف حق به صورت داستان

خداوند به مادر حضرت موسی (علیه السلام) فرمان داده بود که فرزند خود، یعنی حضرت موسی را در رودخانه نیل رها سازد و او را به جریان آب بسپارد. مادر حضرت موسی که در ساحل رودخانه ایستاده بود، به گهواره رها شده در آب کودک خود نگاه می‌کرد و با خود می‌گفت که ای کودک بی گناه من که در آب رها شده‌ای، چه بر سر تو خواهد آمد و این امواج تو را به کجا می‌برند و افسوس می‌خورد.

او می‌گفت اگر خداوند تو را به فراموشی بسپارد و نظری به تو نیفکند، چطور می‌توانی از این کشتی بی‌ناخدا و این گهواره رها شده در آب، نجات پیدا کنی؟

در همین لحظه از سوی پروردگار، وحی نازل شد که این افکار باطل و اشتباه را به سر راه نده. کودک تو (حضرت موسی) همین الان در خانه خویش است و ما به او نظر داریم.

وحی ادامه داد که شک و تردید به دل و قلب خود راه نده که این شک و تردید مانع از دیدن حقیقت می‌شود. حقیقت این است که تو در این عمل خویش به جای زیان، سود کرده و فرزند خویش را از خطر مرگ رهانیده‌ای. به شکلی خداوند به مادر حضرت موسی اطمینان می‌بخشید که نگهدار فرزند اوست و موسی را از خطرات حفظ خواهد کرد.

تو تنها از جهت عشق و محبت مادری خود به این ماجرا نگاه می‌کنی و تنها این احساسات در تو جای دارند، اما ما بندگان خود را مورد لطف قرار داده، عدالت را میان آنان اجرا می‌کنیم.

به خواست ما سطح آب این رودخانه از گهواره برای این کودک، بهتر و امن‌تر است. سیلاب رودخانه برای او حکم دایه را داشته و موج‌های آب نیز برایش نقش مادر را بازی می‌کنند. (این خواست خداوند است.)

رودخانه‌ها به اختیار خود طغیان نمی‌کنند و تحت فرمان ما هستند و هیچ ذره‌ای در آب خارج از فرمان ما (خداوند) جا به جا نخواهد شد.

ما به دریا حکم می‌کنیم که چه زمان دچار طوفان شود و به سیل و و موج نیز ما هستیم که فرمان حرکت خواهیم داد و هیچ یک خارج از فرمان ما حادثه‌ای نخواهند داشت.

بهتر است که به خانه خود بازگردی و این کودک را به امان ما بسپاری. مگر تو می‌توانی او را بیشتر از آن چه ما دوست داریم، دوست داشته باشی؟

 

سخن پایانی

داستان پیامبران دارای درس‌ها بسیاری است که با هر بار خواندن آن‌ها، نکته جدیدی را می‌آموزیم. داستان زندگی حضرت موسی نیز از زمان نوزادی تا بزرگسالی و مرگ، پر از نکات عبرت‌آموز و آموزنده است. شما چه نکاتی از  این داستان آموخته و چه چیزهایی بیشتر از آن می‌دانید؟ در بسیاری از اشعار و متون ادبی فارسی، از اعتماد و ایمان به خداوند سخن رانده شده است. در این زمینه می‌توانید گزیده ای از بهترین اشعار درباره یاد خدا را بخوانید. همچنین می‌توانید شعر امید به صورت داستان را نیز که شعری با همین مضمون از پروین اعتصامی است در ستاره بخوانید. 

ده فرمان حضرت موسی (ع) به قومش را نیز در ستاره بخوانید.
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • به نظر من این سایت ستاره عالی هست من هر چیزی که می خواهم در اینجا پیدا می کنم

  • نظر من خیلی خیلی ممنون از شما و از داستان خوب بود و بد نیست

  • بدون نام

    می شه داستان بند های کمتری داشته باشد

نظر خود را بنویسید