روضه امام عسکری | متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

فرارسیدن ایام شهادت امام حسن عسکری را به تمام شیعیان جهان تسلیت می‌گوییم. در این مطلب، متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) را به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت این امام بزرگوار گردآوری کرده‌ایم.

 حسن بن علی بن محمد (ع) مشهور به امام حسن عسکری، (۲۳۲-۲۶۰ق) یازدهمین امام شیعیان اثناعشری است که به مدت ۶ سال امامت شیعیان را بر عهده داشت. او فرزند امام هادی(ع) و پدر امام زمان(عج) است. امام حسن عسکری در هشتم ربیع‌الاول سال ۲۶۰ق، در ۲۸ سالگی در سامرا به شهادت رسید و در کنار مرقد پدرش دفن شد.

بسیاری از شیعیان این امام در این روز عکس با انتخاب عکس پروفایل شهادت امام حسن عسکری فرا‌ٰسیدن این روز را به دوستداران آن حضرت تسلیت می‌گویند یا با خواندن متن نوحه شهادت امام حسن عسکری از فضائل این روز بیشتر بهره‌مند می‌شوند.

 

متن روضه شهادت امام حسن عسکری - حاج منصور ارضی
متن روضه شهادت امام حسن عسکری

 

متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

هشتم ربیع الاول یکی از روزهای تلخ و شیرین شیعه است. روز شهادت جانسوز یازدهمین اختر تابناک امامت و ولایت و پس از آن تاج گذاری آقا امام زمان حضرت ولی عصر است. با مجموعه‌ای از متن‌های سوزناک روضه امام حسن عسکری به همراه فایل صوتی هر روضه همراه همیشگی ستاره باشید.

 

حاج منصور ارضی

صَلَّ الله عَلیکُم یا اهلَ البَیتِ النُّبوَه

بمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالمُِ دینِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا

خیرِ بیمارِ زمین خورده اگر تسکین است
بغلم کن که مرا مَرهَم و تسکین این است

مهربانیِ بقیه به مَذاقم تلخ است
جان به قربانِ تو ! دعوایِ تو هم شیرین است

کَنده ام از همه جا تا که به تو رو بزنم
بده در راه خدا ، پشتِ درت مسکین است

بِشِکَن بغضِ مرا تا که سبک تر بشوم
بغضِ مانده به گلویم چقدر سنگین است

همه جا خیر دعای تو نجاتم داده
گرچه این نوکرِ بد مُستحقِ نفرین است

باز هم پیشِ تو شرمنده می آیم آقا
باز هم پیشِ تو ای دوست، سَرم پایین است

هرکسی کرببلایی ست ، تو امضا کردی
کربلا رفتنِ من ، از کَرَمت تضمین است

من اگر کافر و گمراهم اگر شیخِ طَریق
قبله ام رویِ حسین است و همینم دین است

یکم روضه بگم ، برای آروم شدنِ دلِ آقام بخونم … شب شهادتِ ای کاش سامرا بودیم … چه سامرایی درست کردن … چه صحن و سرایی .. ببخشیدگفتم یا امام حسن عسکری .. قربونت برم .. این مردمِ ایران ، چه صحن و سرایی برای شما و پدرتون و همسرتون و عمه جانتون حکیمه خاتون درست کردن .. گفتم یا امام حسن : ماهم یه امام حسن داریم ، تو بقیع نه چراغی نه قبری …

گفتم آی قربونت برم ، ببین ، کنارت عمه تون خوابیده و قبرش کاملا مشهودِ ، من سوال میکنم؟! آیا جلو چشمتون این عمه تون رو زدن .. !! نه والا .. این حکیمه خاتون … یه نفر نبود بی احترامی کنه .. گفتم نگاه کن .. یا امام عسگری ، وقتی رو کردم به سرداب حضرت حجت گفتم ببین ، مادرتم اینجا خوابیده ، نرجس خاتون .. چه قبری چه بارگاهی ..

من نشنیدیم..!! و نه دیدمم تو کتاب ..!! که مادرت را زده باشن .. ولی اینو میدونم مادرمون زهرا را زدن … روضۀ امام حسن عسکری همیناس .. وگرنه خیلی ساده اس .. روضۀ حضرت میدونی چیه ؟امام زمان علیه السلام اومد آب بهش بده

حضرت که این زهر تو بدنش اثر کرد میلرزید ، این دوندونهاش میخورد به این ظرف … آب میریخت نمیتونست بخوره ..

هر کاری کرد آب نتونست بخوره .. همین روضه ش هست .. ۲۸ سالش هم بوده .. دردم هم داره .. نمیگم درد نیست ، با سختی هم جون داده آقا .. خیلی امام زمان تنهایی گریه کرده .. ولی .. ولی هر چی بود آب به لبش رسید .. لذا روضۀ امام عسکری همینه ..

عمه تون رو زدن .. نه ..!
مادرتون زدن .. نه ..!
پدرتون زدن .. نه ..!

وقتی میری تو سامرا اصلا می مونی .. !! چهار قبر ، مردم دورش میگردن .. اونجام میری میگی حسین … دَمِ در ،رفقا اگر دیدی یه جا یه کسی از دنیا رفته باشه ، اومدی احترام کنی ، اینقدر صاحب عزا خوشحال میشه .. امشب امام زمانت رو خوشحال کردی …

پا از گلیم ، بیشتر انداخته گدا
وقتی به خاکِ‌ پات سَر انداخته گدا

اطرافِ صحن بال و پر انداخته گدا
گر سویِ گنبدت نظر انداخته گدا

دارد شبیه کربُبَلا عشق می کند
با گنبد جدیدِ شما عشق می کند

در پیشگاه لطفِ تو عنوان مهم نبود
انسان رسیده یا که نه حیوان مهم نبود

سائل مسیحی است و مسلمان مهم نبود
این چیزها برای کریمان مهم نبود

بر پایِ سفرۀ تو نشستیم یا حسن
ما اهلِ سامرایِ تو هستیم یا حسن

هر چند ابری است هوایِ زیارتت
دلها به حسرت است برای زیارتت

لب ها گرفته اند دعایِ زیارتت
یادیِ کنیم از شهدای زیارتت

قربان زائرانِ تو که در سفر خوشند
راه تو پر خطر شده و با خطر خوشند

ای کاش نیمه جان نشود مثلِ تو کسی
از دیده ها نهان نشود مثلِ تو کسی

راهیِ پادگان نشود مثل تو کسی
بیمار و ناتوان نشود مثلِ تو کسی

اطراف خانۀ تو چه شب ها به خط شدند
سرباز ها مزاحم آرامشت شدند

 

دانلود فایل صوتی روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

متن روضه شهادت امام حسن عسکری - حاج مهدی رسولی
متن روضه شهادت امام حسن عسکری – حاج مهدی رسولی

 

حاج مهدی رسولی 

سامرا ، باز با صفا شده ای
درحریمت برو بیا داری
اربعین پا به پایِ کرببلا
زائر و دسته ی عزا،داری
باز هم گنبدِ طلائی تو
مثلِ مشهد ز دور معلوم است
همه دانند زیرِ این گنبد
مدفن دو امام معصوم است
معرفت حکم میکند اینجا
وقتِ گریه به رسمِ جود و کرم
همه یادی کنیم این شبها
از تمام مدافعانِ حرم
تا ابد یادمان نخواهد رفت
راهِ ما در مسیرِعاشوراست
در کنارِ دعایِ صاحبمان
امنیت زیرِ سایه ی شهداست
همه ی دلخوشیِ ما این است
لااقل یک حسن حرم دارد
صبح و ظهر و غروب سفره به پاست
بسکه صاحب حرم ، کرم دارد

 ۲۸ سالش بود شهید شد…

اهلِ بیت رسول این ایام
به غم وغصه ها اسیر شدند
راستی بین بچه هایِ علی
این حسن ها چه زود پیر شدند

چشم خود باز کرد و باگریه
پسرِ خویش را نگاهی کرد
دست انداخت دورِ گردنِ او
لبِ او را رویِ لبش آورد
زیرِ لب گفت : الوداع پسرم
بعداز این موسم جدائی هاست
این بیابان نشینی ماها
همه اش ارث مادرت زهراست
بعد از آنکه زدند مادر را
جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد
شادی از خانواده ی ما رفت
بیت الاحزان شبی که ویران شد
تشنه ی قدری آب بودم من
لب عطشانِ من تکان می خورد
کی به پیش نگاهت ای بابا
لب من چوبِ خیزران می خورد

مهدی جان! پسرم ببین عمه ت حکیمه خاتون هست….مادرت نرجس خاتون هست….
بله بابا….چرا؟!*

عمه ات هست و مادرت هم هست
نه میانِ نگاههای حرام
وای از ماجرایِ بزم شراب
وای از ازدحام شهرِ شام
آستین ها حجاب سر میشد
بین آن گیر و دار در بازار
چه کسی دیده است دعوایِ
زن و یک نیزه دار در بازار

عمه جانم….عمه جانم…عمه جان قد کمانم….عمه جانم….

 

دانلود فایل صوتی روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

متن روضه شهادت امام حسن عسکری - سید مجید بنی فاطمه
متن روضه شهادت امام حسن عسکری – سید مجید بنی فاطمه

 

سید مجید بنی فاطمه

هر شب به دلِ غمزده، غوغای تو دارم
نقشی به دل از قامتِ رعنای تو دارم

گر پیشِ نظر باشی و در قلب هویدا
اما چه کنم میلِ تماشایِ تو دارم

نادیده مجسّم شده ای در بر چشمم
آن سان که نظر، بر رخ زیبای تو دارم

ای یوسف زهرا! سَرِ بازار محبّت
با رشته کلافی سَرِ سودای تو دارم

یابن الحسن! نکنه بمیریم نبینیمت آقا…از قدیم یه بیتی دَرِ گوشمون همیشه گفتن…

لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
نوکر رُخِ ارباب نبیند سخت است

آجرک الله یا صاحب الزمان! ….شب شهادتِ بابای مظلومش،هرجا نشستی صداش بزن:یابن الحسن…اللهم عجل لولیک الفرج

آنکه بر محضر شما نرسد
مطمئناً که تا خدا نرسد

بهتر است اینکه زیر خاک رود
آن سری که به سامرا نرسد

عطرِ سرداب را نفهمیده
آنکه بر سُرَّ مَن رَآی …نرسد

چشم برخاکِ آن اگر بکشیم
آسمان هم به گرد ما نرسد

سامرا رفته ها به من گفتند
هیچ جایی به کربلا نرسد

از کفن کردنی دوباره بخوان
تا که روضه به بوریا نرسد

با حسینیم با حسن هستیم
ما گدایِ دوتا حسن هستیم

نام ما را که از قدیم نوشت
از گدایان این حریم نوشت

تا خدا حال و روز ما را دید
بعدِ نام حسن،کریم نوشت

تا که پیش تو دردِ دل کردیم
نام ما را خدا کلیم نوشت

دل ما را اسیر کرد آنکه
بال جبریل را گِلیم نوشت

رفته بودیم مشهد و آقا
باز هم روزیِ عظیم نوشت

سامرا واجبیم ، امام رضا
نه کبوتر که یا کریم نوشت

با حسینیم با حسن هستیم
ماگدای دوتا حسن هستیم

این طرف صحن صاحب کرم است
آن طرف یک غریب بی حرم است

این طرف هرچه هست زائر هست
آن طرف بی چراغ بی علم است

این طرف احترام می بینی
آن طرف ناسزا که دم به دم است

سامرا شد خراب فهمیدم
چقدر روضه ها شبیه هم است

مادری اند هر دوتا آقا
موسپید است هر که غرق غم است

پیش هر دو به گریه می شنوی
روضه ی پهلویی که محترم است

با حسینیم با حسن هستیم
ما گدای دوتا حسن هستیم

کاش پلکت کمی تکان بخورد
به زمین ورنه آسمان بخورد

پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد

لحظات آخر بود،آخری ها همه ی ائمه یا یاد مادرشون افتادن یا یاد جد غریبشون حسین…امام عسکری هم گاهی می گفت:جگرم.. گاهی می گفت:مادرم…

پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد

ظرف آبی به دستهایش تا
پدر آبی نفس زنان بخورد

 

دانلود فایل صوتی روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

متن روضه شهادت امام حسن عسکری - سید مهدی میرداماد
متن روضه شهادت امام حسن عسکری – سید مهدی میرداماد

 

سید مهدی میرداماد

بیا که آتشِ دل خانه از بنا سوزاند
بیا که چشمِ مرا سیلِ گریه ها سوزاند

هنوز پیرُهنِ مشکی ات عوض نشده
که داغ هایِ پدر آمد و تو را سوزاند

تو را کنار خودش خواند و گفت میسوزم
بیا که زهر مرا بی تو بی صدا سوزاند

نفس نمانده که آتش کشیده بر جگرم
جگر نمانده که با هر نفس مرا سوزاند

بگیر بر سر دامانِ خود سرم را باز
که ذره ذره مرا یاد کربلا سوزاند

همۀ اهل بیت ما لحظۀ آخر به وصال رسیدن ، وصال اینه که آدم عزیزش سرشُ بغل کنه راحت جون بده ، اهل بیت ما همه لحظه هایِ آخر پسراشون سرشون بغل کردن ، غیر از امام مجتبی … که برادر سرشُ بغل کرد …

رسم اینه پسر سر بابا را بغل کنه ، اما بین همه یه استثنا وجود داره ، کربلا رسمِ عالمُ عوض کرد ، فقط یه بابا سراغ دارم خودش سر پسرش بغل گرفت ، نه ببخشید اشتباه گفتم ، اصلاح می کنم، یه بابا سراغ دارم خودش سر پسراشُ بغل کرد … یه بار سرِ علی اکبرُ بغل کرد ….

«مُنْتخب طُرَیْحی»می نویسه ، «مَعالِی السّبْطَیْن فی أحْوالِ السّبْطَیْنِ الاِمامَیْن الحَسَن و الحُسَیْن» نقل می کنه؛ میگه وقتی تو مجلس عبیدالله اون ملعون یه نگاه به سر کرد ، صدا زد : حسین من تو رو قبلِ کربلا دیده بودم ، اینقدر پیر نبودی حسین … چی شده همه موهات سفید شده … میگن تا این حرفُ زد ، زینب بلند شد ، گفت : من میدونم داداشم کجا پیر شد ، داداشم کنارِ علی اکبر پیر شد … تا سر علی بغل کرد ، اما این یه سر عزیز بود بغل کرد ، با همۀ مصیبت و سختیش اما سخت تر از این هم حسین داشت ، این اوجش بود ، جنگیده بود ، اما وقتی قنداقه شو رو دست گرفت سر علی اصغر رو با تیر زدند ، امام باقر میگه سر علی اصغر آویزان شد به پوست … جد ما خونها رو به آسمان …

آی حسین …..

پسرات باید سرتو بغل می کردن اما تو سر پسراتو بغل کردی … اما کربلا رسم عوض شد ، به جایی که پسرا سر باباشون بغل کنن ، یه دختر سر بابا رو بغل کرد … اما این دختر تو خرابۀ شام سر بابا رو بغل کرد … دید همۀ رگ ها پاره شده … همه دندونا شکسته … لب ها ترک خورده … موها سوخته …

آی حسین …..

 

دانلود فایل صوتی روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

متن روضه شهادت امام حسن عسکری - حاج مهدی سلحشور
متن روضه شهادت امام حسن عسکری (ع) – حاج مهدی سلحشور

 

حاج مهدی سلحشور

“یا وَلِیَّ اللّهِ ! إنّ بَیْنى وَ بَیْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا یَأْتى عَلَیْها إلّا رِضاكُمْ”

“یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه”

آنقدر آمدند و گرفتارتان شدند
خاک شما شدند و هوادارتان شدند 

زیباترین اهالی دنیای عشق هم
یوسف شدند و گرمی بازارتان شدند 

لطف شماست این که تمامیِ انبیا
بالاتفاق سائل دربارتان شدند 

آن ها که پای منت چشم کریمتان
بی سر شدند تازه بدهکارتان شدند 

نفرین به آنکه مهر تو را سرسری گرفت
یا هرکه حاجت از حرم دیگری گرفت

 ای جلوه ی خداییِ بی انتها حسن
خورشیدِ روشنِ سحرِ سامرا حسن

امشب عروج زخمی بال مرا ببر
تا سامرا ، مدینه ، نجف ، کربلا ؛ حسن 

در بین خانواده ی زهرای مرضیه
باید شوند تمام علی زاده ها ؛ حسن 

زنجیره ی مُحبت زهراست دینِ من
با یک حسین و چار علی و دو تا حسن 

آن که مرا فقیر حرم میکند تویی
یک التماسِ پشت درم میکند تویی 

آن که در این زمانه ی بی اعتبارها
با یک سلام معتبرم میکند تویی 

آن که تو را همیشه صدا میکند منم
آن که مرا همیشه کرم میکند تویی

شکرخدا گدای امام حسن شدم
خاکی ترین کبوتر بام حسن شدم

درِ خونه ی اون آقایی بریم، که عُمدتاً عمرش رو در زندان گذراند، تحت نظر گذراند، بیست و هشت سال بیشتر عمر نکرده…

یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست

سامرائی شده ام ، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده از دست شما نان کم نیست

قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست

به خدا قسم اگه روضه هر چیزی غیر از این بیت بود تحملش برا آقا راحت بود، آقارو تازیانه بزنند، در غل و زنجیر بکنند، تحت نظر و مراقبت باشه، اما این بیت نباشه تحملش برا آقا سخت نیست…

پیش چشمان تو دشنام به مولا دادند
تا بگویند در این شهر مسلمان کم نیست

زخم دندان تو و جام پر از خون آبه
ماجرائی است که در ایل تو چندان کم نیست

بوسه ی جام به دندان تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضه ی دندان کم نیست

 شاعر: سید حمید رضا برقعی

یه شربتی است آقا فرمود برا من آماده کنید، تا این شربت رو برا آقا آوردند، آقا تا کنار دهانش بیاره، اما دستان مبارک بلرزه، نتونه این شربت رو میل کنه، لحظاتی بعد صدا زد: مهدیم رو بگید بیاد. تا چشمش به جمال مهدیش روشن شد، هی داره قربون صدقه مهدیش میره،پسرم! میخوام از دست تو آب بنوشم، آقامون برای پدرشون ظرف آبی آوردند…چقدر لذت بخشِ برای یه بابا از دستان فرزندش آب بخوره،اما عرضم اینِ آقا جان! کربلا کار برعکس شد،دیدن پسر از وسط میدان صدا زد: ” یَا أبَه ! الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی”…آی حسین…

پاشو داره جونم بالا میاد
پاشو عمه از خیمه ها میاد

پاشو تو رو جون زهرا پاشو

جون به لبم کردی…
کاش خیمه برگردی…

مُراعات حالم کن
بیا استقبالم کن

بذار دلخوش باشم من
بخند و خوشحالم کن

تو نباشی اُف به دنیا

ای علی جان…

باز نگاهی کن به بابا

ای علی جان….

ولدی علی….

علی! شده غرق خون گیسویت
علی! همه جا پیچیده بویت

علی! امان از زخم پهلویت
علی! چشمم شده دریا

بابا بگو بابا….

با چشمان کم سویم
تو را هر جا میجویم

ببین لشکر میخندد
که میلرزد زانویم

ای جوانم! ای شهیدم! ای علی جان!
کرده داغت، مو سفیدم، ای علی جان!

ولدی علی….

 

دانلود فایل صوتی روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

مطیعی
متن روضه امام حسن عسکری (ع) – حاج میثم مطیعی

 

حاج میثم مطیعی

عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا
دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا

نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم
نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا

به گریه مردم عابر جواب میدادن
برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها

*حسن جان …. حسن جان … قربونِ غریبیت برم آقا … زائر کم داره ، امشب درسته شبِ تاج گذاری امامِ زمانِ ، ولی از ادب دورِ وقتی حجت ابن الحسن امشب چشمانش اشک باره ما شادی کنیم ، ما خوشحالیم ولی شادیمون رو فردا بروز میدیم ” امشب خدا یه فرصتی داده برا بابات گریه کنیم … بهت تسلیت بگیم آقا … مجلسِ ختم منعقد است به نامِ نامیِ امامِ عسکری … آقا ، بینِ ما اینطور رسمِ مجلسِ ختمِ پدر ، اگه پسر زنده باشه دمِ در می ایسته … همه بهش سر سلامتی میگن ، تسلیت میگن … خدا بهتون صبر بده ، غم نبینید … صاحب عزا هم تشکر میکنه میگه خوش اومدی زحمت کشیدید … آقا ما انتظارِ تشکر نداریم اما اومدیم امشب بهت تسلیت بگیم …اونایی که اربعین امسال روزیتون نشد برید حرمش … این آقا موسس و بنیانگذارِ سفرِ اربعینِ …*

عزیزِ فاطمه ای مهربانِ بی همتا
دوباره سائلی آمد درِ حرم بگشا

نشانِ خانه تان را ز هرکه پرسیدم
نشانِ سیدی از خانوادۀ زهرا

به گریه مردم عابر جواب میدادن
برو به کوچۀ رحمت ، محلۀ طاها

کسی به دادِ دلِ من نمی رسد جز تو
بگیر دست مرا خورده ام زمین آقا …

اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم

*امشب ما رو زائرِ خودت حساب کن … دلم برایِ سامرا تنگ شده … آقا حرمت داره آباد میشه الحمدالله … اون روزی که گنبدت رو خراب کردن با خودم گفتم ای کاش خونۀ ما خراب میشد … به به چه گنبدِ زیبایی رونمایی شده … اما حرمِ حسنِ فاطمه هنوز ساخته نشده …*

حسن جان …

اگر اجازه دهی داخلِ حرم بشوم
کنار سفرۀ فضلت نشینم ای مولا

بزرگ زاده چه مهمان نواز و خون گرمی
گذاشتی دهنم زود لقمۀ خود را

مگر سرای تو دارالنَعیم عشاق است؟
هزار لیلی و مجنون نشسته اند این جا

امام عسگری ای تکیه گاه امروزم
رها نمی کنمت تا قیامت فردا

دعا کنید که همسایۀ شما باشم
جوار چشمۀ تسنیم جنتُ الاعلی

اگر بهشت بیایم ، بدان که بنشینم
به زیر سایۀ مهرت ، نه سایۀ طوبی

هوای سامره دارد دلِ هوایی من
بده برات سفر ،جانِ مادرت زهرا …

برایِ کربُبَلا خرجی سفر بدهید
به حقِ چادر خاکیِ زینب کبری

مدینه گر بروم تا سحر دعا خوانم
برایِ مهدی تان زیر گنبدِ خضرا

یگانه غایت خلقت وجودِ مادر توست
کجاست مرقد او؟ خاک بر سر دنیا

شنیده ام که غروب مدینه دلگیر است
شبیه حال و هوایِ غروب عاشورا

شنیده ام که نباید ز مَشک حرفی زد
به خاطرِ دل پر درد مادرِ سقا …

*روضه بخونم برا امامِ عسکری بلند گریه کنیم … شیخِ طوسی در الغیبة نقل کرده ، چنان زهر به بدنِ امامِ عسکری اثر کرد ۲۸ بهار فقط از عمرش گذشته بود … براش ظرفِ آب آوردن ، آقایِ ما تشنه شد ، ظرف رو بلند کرد روایت میگه انقه دستاش میلرزید … این ظرف مرتب به دندان هاش اصابت میکرد … ظرف رو رویِ زمین گذاشت ، خادم رو صدا زد درون حجره بیا ، مهدیِ من مشغولِ نمازِ ، سر به سجده گذاشته صداش بزن …

میگه وارد حجره شدم ، آقا پدرتون حالشون خوب نیست ، مهدیِ فاطمه آمد … امامِ عسکری فرمود ای آقای خاندانِ من به پدرت آب بده … ظرف رو بلند کرد به لب هایِ بابا آب گذاشت … من بمیرم امام عسکری موسسِ زیارتِ اربعین … من یه آقایی رو کوفه می شناسم ، مسلم ابن عقیل … قبل از شهادتش آب طلب کرد ، آب رو به سمتِ دهانش برد ، دندانش داخلِ ظرفِ آب افتاد ظرفِ آب خونی شد ، آب رو نخورد … یه آقایِ دیگه هم می شناسم به لبهایِ مبارکش آب نرسید … ظرفِ آب به دندان هایِ مبارکش نخورد … اما اون نامرد چوبِ خیزران رو بلند کرد … به لبُ دندانِ پسرِ زهرا میزد .. یه وقت زینب صدا زد : …. یا یَزید لا تَشَل ، مُنتَحیاً علی ثَنایا ابی عَبدالله علیه السّلام ….* ای حسین …..

 

دانلود فایل صوتی روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

حجت الاسلام میرزامحمدی
متن روضه امام حسن عسکری (ع) – حجت الاسلام میرزامحمدی

 

حجت الاسلام میرزامحمدی

تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
*کسی تو سامرا به آقامون تسلیت نگفتا*

تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن

*میدونی دل آدم کجا میره؟یه مرتبه یاد گودال افتادم …”اونجام به یتیمان ابی عبدالله کسی تسلیت نگفت …”*

زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن

*معمولا فامیلا جمع میشن ، عمو،دایی، عمه و دیگر بستگان؛ نمیزارن بچه یتیم کنار پیکر پدربی تابی کنه” اما برا امام زمان ما این اتفاق نیفتاد …” حتی کربلا هم اینجوری نبود … اونجا عمه ی امام زمان بچه های ابی عبدالله رو سرپرستی کرد …*

قلب باب ت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پاتا به سر یابن الحسن

طفل بودی،پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تونگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن

*آخ دلم یه جایی رفت،نگی امشب چرا داره پریشون خوانی میکنه…” به خدا دست من نیست؛دلم با این یه بیت رفت کوچه بنی هاشم*

حسین جان …

طفل بودی پیش چشمت دست بابا بسته شد

تو نگه کردی و قنفذ ……

کودک ۶ ساله بودی بر پدر خواندی نماز
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن

قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن

مادر؛کاش بودم تا علی را یار بودم
من جای تو بین در و دیوار بودم

مادر شنیدم بارها از پا فتادی
دیدی علی تنها بود باز ایستادی

یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا
تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن

*فرمود عقیل برو به اون کودکی که تو حجره هست ،بگو بیاد …” اومدم دیدم یه ماه شب چهارده گوشه ی هجره مشغول عبادته” آقامون حجت ابن الحسن بود تا پیغام رو دادم سراسیمه اومد؛ سر بابا رو بغل گرفت … تا امام عسکری اونو دید نفرمود پسرم،فرمود یا سید أَهْلَ الْبَیْتِ اسْقِنَا المَاءٍ ….” یعنی تشنمه به من آب بنوشان ….. اسْقِنَا المَاءٍ …. (آخ بمیرم …) هر طوری بود نزاشت بابا لب تشنه از دنیا بره …. امام جوادم یه کودک ۶،۷ ساله بود نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده …“اما لایوم کیومک یااباعبدالله …..حسین ……بمیرم،هر چی صدا زد جماعت جگرم داره میسوزه ….”جی جوری آبش دادن ؟؟ فَلَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّیُوفِ …..حسین ……..

 

دانلود فایل صوتی روضه شهادت امام حسن عسکری (ع)

 

کلام آخر

امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد. شما می‌توانید با مطالعه احادیث امام حسن عسکری هر چه بیشتر دنباله رو راه آن حضرت باشید. همچنین در این رابطه مطالعه مطلب چگونگی شهادت امام حسن عسکری را به شما توصیه می‌کنیم..

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید