معرفی کتاب بابا لنگ دراز اثر جین وبستر

کتاب بابا لنگ دراز اثر جین وبستر و ترجمه محسن سلیمانی، رمانی است درباره دختر یتیمی که با همه سختی‌های زندگی‌اش همچنان برای ساختن دنیای خود تلاش می‌کند و به مرد خیری که به او کمک کرد تا درس بخواند نامه می‌نویسد.

معرفی کتاب بابا لنگ دراز

اگر به دنبال رمانی زیبا و ساده هستید که با هربار مطالعه معنای جدیدی از آن دریافت کنید، کتاب بابا لنگ دراز، شگفت انگیزترین انتخاب است که در هر سن و سالی می‌تواند شما را به وجد بیاورد. در ادامه به بررسی و بیان خلاصه‌ای از کتاب می‌پردازیم؛

 

معرفی کتاب بابا لنگ دراز
معرفی کتاب بابا لنگ دراز

 

معرفی اجمالی کتاب

کتاب بابا لنگ دراز اثر جین وبستر، داستان دختر جوانی به نام جودی ابوت را روایت می‌کند که در یک یتیم خانه بزرگ شده است. او که قدیمی‌ترین دانش‌آموز است، مجبور است برای حقوق خود سخت کار کند و به مراقبت از بچه‌های دیگر کمک کند. او با وجود زندگی غم انگیز و خسته کننده‌ای که دارد، فردی بشاش و خلاق است و استعداد نویسندگی دارد.

روزی یکی از متولیان یتیم خانه، یکی از مقالاتی را که جودی برای مدرسه نوشته است را می‌خواند. در آن مقاله در مورد زندگی خود در دوران کودکی خود صحبت می‌کند و آنقدر متولی یتیم خانه را تحت تأثیر قرار می‌دهد که تصمیم می‌گیرد برای رفتن او به دانشگاه هزینه کند و معتقد است که او پتانسیل نویسنده شدن را دارد. اما او شرط عجیبی را برای جودی تعیین می‌کند: جودی باید هر ماه نامه‌ای برای او بنویسد و در مورد زندگی و تحصیلش به او بگوید، اما هرگز نباید در ازای آن انتظار نامه‌ای از او داشته باشد.

جودی فقط یک بار این شانس را داشته است که این مرد مرموز را از پشت ببیند و تنها چیزی که در مورد او به طور قطع می‌داند این است که قد او بسیار بلند است. فقط با دانستن این حقیقت که تخیلی قوی جودی را نمایان می‌کند، تصویری از نیکوکارش در ذهن خود ایجاد می‌کند، و همچنین یک نام مستعار محبت آمیز برای خطاب به او ایجاد می‌کند: بابا لنگ دراز.

با گذشت زمان بابا لنگ دراز به محرم شادی‌ها و غم‌های جودی تبدیل می‌شود و به گفته او کمکی تلویحی برای مبارزه با “خطرات کوچک روز” می‌شود. بابا لنگ دراز هرگز توسط شاگردش دیده نمی‌شود، او هرگز به جودی نامه نمی‌نویسد، اما هر بار که او به او نیاز دارد راهی برای حضور پیدا می‌کند.

در نهایت، کتاب بابا لنگ دراز با یک سوپرایز بزرگ برای جودی به اتمام می‌رسد، جودی می‌تواند بابا لنگ دراز خود را ببیند اما همه چیز با تصوراتش متفاوت است.

کتاب بابا لنگ دراز احتمالا شبیه کتاب‌هایی است که قبلا خوانده‌اید اما وجه تمایزش با سایر رمان‌ها این است که هیچ دیالوگ دراماتیک، خشونت آمیز و عاشقانه‌ پرشوری وجود ندارد. یکی از سخت‌ترین کارها برای یک نویسنده این است که راهی پیدا کند تا شخصیت‌ها را باورپذیر و واقعی کند و صدای خودشان را به آن‌ها بدهد. جین وبستر داستان را تقریباً به طور کامل از نامه‌های جودی به بابا لنگ دراز نوشته است، به این معنی که ما می‌توانیم چیزها را از دیدگاه جودی ببینیم، و چه منظره‌ای!

ما جودی شخصیت اصلی کتاب بابا لنگ دراز را، دختری پر از رویا و آرزو می‌یابیم که می‌خواهد علیرغم همه مشکلات پیشرفت کند و به بهترین شکل ممکن تبدیل شود. او حس شوخ طبعی زیادی دارد و می‌تواند دیگران را بخنداند. جودی خوشبین است و اعتقادات قوی دارد. اما مهم‌تر از همه، او شخصیتی است که همه ما می‌توانیم با او همذات پنداری کنیم: دختری که سعی می‌کند جایی برای خود در دنیا بسازد و تا جایی که می‌تواند با مشکلاتش خودش روبرو می‌شود.

نویسنده سعی کرده ما تلاش‌های جودی برای جا افتادن در مدرسه، دوستی‌هایش، تلاش‌های او برای توسعه مهارت‌های نوشتاری‌اش، اولین تجربه‌ عشقی‌اش را ببینیم و همه با لحنی معصومانه و سرگرم‌کننده بیان می‌شوند. همه این موارد باعث می‌شود که مطالعه کتاب بابا لنگ دراز برای ما لذت‌بخش و جالب باشد. با گذشت زمان در داستان، ما کم کم متوجه تغییراتی در نامه‌های جودی می‌شویم که نشان‌دهنده تاثیرات تحصیلات و زندگی اجتماعی بر جودی است. او به سرعت در حال بزرگ شدن است و دارد به دختری جوان مستقل تبدیل می‌شود.

همچنین متوجه می‌شویم که جین وبستر در این داستان اعتقاد اصلی خود را بیان می‌کند: اینکه هر کس، صرف نظر از اینکه ریشه‌اش چیست، می‌تواند موفقیت و خوشبختی را در زندگی بیابد. گاهی اوقات، تنها چیزی که یک فرد به آن نیاز دارد بروز یک شانس است.

 

جین وبستر نویسنده کتاب بابا لنگ دراز
جین وبستر نویسنده کتاب بابا لنگ دراز

 

درباره جین وبستر نویسنده کتاب

 جین وبستر رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس آمریکایی در سال ۱۸۷۶ چشم به جهان گشود. او در خانواده‌ای تحصیل‌ کرده و با استعداد ادبی بزرگ شد، مادرش خواهر زاده نویسنده مشهور ساموئل کلمنس (با نام هنری مارک تواین) بود و پدرش مدیر تجاری کلمنس بود و بعدا ناشرش نیز شد. اوضاع خانه آن‌ها بعد از مرگ پدرش دگرگون شد و مدیریت به دست زنان خانه افتاد که از او یک فمنیست ساخت.

او در مقطع کارشناسی ارشد زبان انگلیسی و اقتصاد تحصیل کرد و به دلیل نگرانیش درباره زندگی مردم فقیر به روزنامه نگاری مشغول شد. جین وقتی در کالج بود شروع نوشتن بابا لنگ دراز کرد که جزء اولین آثار هنری بود که به وضعیت زنان در دانشگاه پرداخته بود.

او در ۱۹۱۵ ازدواج کرد اما دیری ن‍پایید که در ۱۹۱۶ بعد از زایمان فرزندش از دنیا رفت.  او آثار برجسته‌ای چون کتاب بابا لنگ دراز و دشمن عزیز را به ‌رشته تحریر درآورده ‌است. کتاب بابا لنگ دراز مورد توجه فیلم‌سازان و انیمیشن سازان دنیا قرار گرفت و چند نسخه آن را معرض نمایش قرار دادند.

 

بهترین ترجمه کتاب بابا لنگ دراز

کتاب بابا لنگ دراز که جزء رمان های عاشقانه کلاسیک پرفروش آمریکایی قرار دارد، در سال ۱۹۱۲  در آمریکا به انتشار رسیده است و تا کنون توسط مترجمان زیادی در ایران به فارسی برگردانده شده است که می‌توان به: ترجمه محسن سلیمانی و انتشارات افق، ترجمه مهرداد مهدویان و انتشارات قدیانی، ترجمه میمنت دانا و انتشارات چلچله، ترجمه مهدی علوی و انتشارات دبیر اشاره کرد. در این میان ترجمه محسن سلیمانی از محبوبیت بیشتری برخوردار می‌باشد.

 

کتاب بابا لنگ دراز
کتاب بابا لنگ دراز

 

قسمت‌هایی از متن کتاب

کتاب بابا لنگ دراز، کتاب جذاب، ساده و دلنشینی است که هیچ گروه سنی مشخصی ندارد و همه افراد می‌توانند از خواندن آن بهرمند شوند. در ادامه به مرور قسمت‌هایی از متن نامه‌های جودی ابوت می‌پردازیم؛

  • باباجون آنقدر که تفریح ‎های دانشکده برای من ناراحت کننده است درس‎ های آن مشکل نیست. بیشتر اوقات من نمی‎‌فهمم دخترها چه می‌گویند و برای چه می‎ خندند. شوخی‌های آن‌ها مربوط به گذشته است که همه کس جز من در آن سهیم است. احساس می‎‌کنم در این دنیا بیگانه هستم و زبان مردم را نمی‌فهمم. در اینجا کسی نمی‌داند که من در یتیم‎ خانه بزرگ شده‌ام. من به سالی گفتم که پدر و مادرم فوت کرده‌‎اند و یک آقای مسنی مرا به دانشکده فرستاده است. نمی‌دانید چقدر دلم می‌خواهد مثل سایر دخترها باشم ولی خاطره «موسسه خیریه ژان گریر» که دورنمای دوران طفولیت من است بزرگترین تفاوت بین من و آنهاست.
  • بابالنگ دراز عزیز از عیدی کریسمس تشکر می‎کنم. من از پوست روباه، گردنبند و… خوشم می‌آید ولی از همه بیشتر شما را دوست دارم. ولی بابا شما نباید مرا اینطور لوس کنید. وقتی شما مرا به لذائذ زندگی عادت می‌‌دهید چطور انتظار دارید که بتوانم حواسم را جمع کنم و برای زندگی آینده‌ام زحمت بکشم؟ حالا می‌‎توانم حدس بزنم چه کسی بستنی روز یکشنبه و درخت عید کریسمس را به مؤسسه ژان گریر می‌فرستاد. به خدا حق این است که در پرتو این اعمال خیر همه عمر سعادتمند باشید.
  • بابا لنگ دراز عزیزم، شب گذشته به رختخواب رفتم و فکر کردم هیچ وقت به چیزی نخواهم رسید. اما شما چه فکر می‌کنید؟ من امروز صبح با طرحی زیبا در سر بیدار شدم، من در تمام طول روز برنامه‌ریزی شخصیت‌هایم را انجام دادم، همانطور که می‌توانم خوشحال باشم. هیچکس نمی‌تواند من را به عنوان بدبین بودن متهم کند! اگر روزی شوهر و دوازده کودک داشتم که با یک زمین لرزه بلعید می‌شدند، صبح روز بعد لبخند می‌زدم و شروع به دنبال کردن مسیری دیگر می‌کردم.

  • من فکر می‌کنم که کیفیت لازم برای هر فردی، تخیل است که باعث می‌شود مردم بتوانند خود را در جایگاه دیگری قرار دهند. همچنین باعث می‌شود آنها مهربان، دلسوز و فهمیده باشند.

  • ترس چیزی که به شما برسد، مثل سایه‌ای بر قلب من است. همیشه می‌توانستم ناامیدانه و بی‌رحم باشم، چون هیچ چیز ارزشمندی برای از دست دادن نداشتم. اما اکنون من باید بزرگ‌ترین نگرانی بقیه زندگی‌ام را داشته باشم. هر زمان که از من دور می شوی، باید در حال فکر کردن به تمام اتومبیل‌هایی که ممکن است از رویت رد شوند، تخته چوبی که بر روی سرت افتد و یا از میکروب‌هایی که ممکن است بر هر دلیلی وارد بدن شوند و هزاران چیز دیگری باشم.

 

کلام آخر

درست است که انیمه برگرفته از کتاب بابا لنگ دراز برای ما محبوبیت بیشتری دارد، اما تجربه ثابت کرده است که همیشه کتاب‌ها بیشتر از فیلم‌هایی که از روی آن‌ها ساخته شده‌اند حرفی برای گفتن دارند. توصیه می‌شود که یک بار هم نسخه کتاب این داستان را تهیه کنید و در شب‌های خلوت خود بخوانید، کتاب کوتاهی است اما شما را غرق در فضای عاشقانه خود خواهد کرد.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید