به نظر میرسد انسانهایی که زودتر تسلیم وسوسههایشان میشوند و همان خریدهایی را انجام میدهند که از پس پرداخت آن بر نمیآیند، آنهایی که تصمیمات مالی غیرعاقلانه میگیرند، و از تکنیکهای ناردست فرزندپروری استفاده میکنند، همانهایی هستند که از رفاه مالی برخوردار نیستند. نویسندگان کتاب فقر احمق می کند، در این کتاب به طور مفصل به این مسائل پرداختهاند، در ادامه به مروری بر خلاصه این کتاب میپردازیم.
معرفی اجمالی کتاب
کتاب فقر احمق می کند، اثر الدار شفیر و سندهیل مولاینیتن است که در آن به موضوع کمبود و کمیابی در زندگی و اثر آن بر مردم پرداختهاند. آنها استدلال میکنند که فقر در واقع یک موضوع ناشی از اراده و تصمیمات نادرست است، اما اینطور نیست که انتخابهای احمقانه شما را فقیر کند در واقع اثرات فقر بر ذهن منجر به انتخابهای نادرست میشود. زندگی با رفاه مالی محدود، آسیبهای روانی زیادی را به ما وارد میکند، قدرت تصمیمگیری ما را کاهش میدهد و عملکرد ذهنمان را کند میکند، به همین دلیل موقعیت مالی ما را بد و بدتر میشود.
در کتاب فقر احمق می کند، بیان میشود که فقر، چرخه معیوبی ایجاد میکند، و هرچه پول نداشته باشی هزینهها و مخارج بیشتری برایت بهوجود میآید. کارمزد بالای وامهای بانک، جریمههای سنگین دیرکرد بازپرداخت، هزینههای اضافی خریدهای قسطی، همه و همه باعث میشوند که هرروز بیشتر فقیر شوید.
یکی از نکات نگران کننده که نویسندگان در کتاب فقر احمق می کند، به آن اشاره کردهاند، این است که چگونه کمبود و کمیابی ذهن را کاملا در اختیار میگیرند. یک مطالعه توسط نویسندگان نشان میدهد که صرفاً درخواست از افراد فقیرتر برای فکر کردن به یک تعمیر خودرو فرضی ۱۰۰۰ پوندی، عملکرد آنها را در تستهای هوش به اندازه کمبود یک خواب شبانه مختل میکند و ضریب هوشی آنها را تا حدود ۱۳ یا ۱۴ پائین میآورد.
در مطالعه دیگری، کشاورزان نیشکر هندی قبل از برداشت، زمانی که پول کمتری دارند، عملکرد بدتری نسبت به پس از برداشت داشتند. شفیر و مولاینیتن توضیح میدهند که کمیابی ذهن را تسخیر میکند و به ما بینشی میدهد تا بتوانیم روی بحران تمرکز کنیم، اما بصیرت، آیندهنگری و کنترلگری ما را کاهش میدهد. به همین دلیل فرد فقیر تصمیمهای عاقلانهای در دراز مدت نخواهد گرفت.
جالبترین ادعای نویسندگان کتاب فقر احمق می کند این است که همان تأثیرات، نه فقط در شرایط کمبود پول بلکه در هر شرایط کمبودی وجود دارد، البته پیامدهای این کمبودها به اندازه کمبود مالی نیست. برای مثال افراد پرمشغله که از کمبود وقت رنج میبرند، عملکردهای ضعیفی دارندو انتخابهای شکست خوردهای انجام میدهند یا افرادی که تنها هستند و از کمبود تماس اجتماعی رنج میبرند، بیش از حد بر تنهایی خود متمرکز میشوند و رفتارهایی دارند که آنها را بیش از پیش تنها میکند.
نتیجه کلی کتاب فقر احمق می کند، انسانی و بسیار خوشایند است. پیام روشن برای کسانی که دارای منابع پول، زمان، یا هر چیز دیگری هستند، ، این است که درباره افرادی که فقیر هستند قضاوت نکنند، چرا که اگر آنها هم با کمبود مواجه شوند همان اشتباهات را مرتکب می شوند. البته ممکن است همین الان هم در برخی از بخشیهای زندگیشان (نه مالی) عملکرد ضعیفی داشته باشند.
درباره الدار شفیر و سندهیل مولاینیتن نویسندگان کتاب
الدار شفیر استاد دانشگاه پرینستون است، جایی که تصمیم گیری، علوم شناختی و اقتصاد رفتاری را مطالعه و تدریس میکند. او یکی از بنیانگذاران و مدیران علمی آزمایشگاه غیرانتفاعی تحقیق و توسعه علوم اجتماعی است، که در آن افراد با استعداد بینش رفتاری را برای تبدیل جهان به مکانی بهتر به کار میگیرند.
الدار رئیس سابق انجمن قضاوت و تصمیم گیری، عضو میزگرد اقتصاد رفتاری بنیاد راسل سیج و عضو ارشد موسسه تحقیقات پیشرفته کانادایی است. اودر سابقه خود مشاوره در کاخ سفید و وزارت خزانهداری دارد. با توجه به استعدادهای باشکوه افراد، او شکستهای آنها را قابل توجه و چالش برانگیز می داند و به عنوان یکی از ۱۰۰ متفکر برجسته جهانی مجله فارین پالیسی در سال ۲۰۱۳ انتخاب شد.
دکتر الدار شفیر برنده بورسیه گوگنهایم شد و به عضویت آکادمی هنر و علوم آمریکا درآمد.
سندهیل مولاینیتن استاد هندی اقتصاد دانشگاه هاروارد است. علاقه اصلی او اقتصاد رفتاری است، یعنی درک آنچه که مردم را وادار به انجام کاری میکند، خواه یک مدیر ارشد در نیویورک باشد یا یک کشاورز در روستایی دورافتاده. مولاینیتن از نوشتن لذت می برد، اما در نوشتن ذهنیتی متفاوت دارد. او همچنین به تأسیس یک سازمان غیرانتفاعی کمک کرد تا علوم رفتاری را به کار گیرد و در دولت نیز فعالیت داشته است.
سرگرمیهای او شامل بسکتبال، گوگل و تعمیر دستگاههای اسپرسوساز کلاسیک است. سندهیل همچنین از صحبت کردن در مورد خودش به عنوان سوم شخص لذت میبرد، اما در زندگی روزمره کمتر از آن استفاده میکند. سندهیل مولاینیتن دریافت کننده جایزه “نابغه” مک آرتور نیز میباشد.
ترجمه فارسی کتاب فقر احمق می کند
کتاب فقر احمق می کند نخستین بار در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، به سرعت جایگاهش را در میان خوانندگان پیدا کرد و شهرت آن از آمریکا هم فراتر رفته است. این کتاب در طی سالهای گذشته به چندین زبان از جمله زبان فارسی ترجمه شده است.
این کتاب در ایران توسط سید امیرحسین میرابوطالبی، مترجم جوان برای انتشارات ترجمان علوم انسانی به فارسی برگردانده و منتشر شده است.
سرفصلهای اصلی کتاب
نویسندگان کتاب فقر احمق می کند، مقدمهای مفصل برای کتاب درنظر گرفتهاند تا بعد از خواندن آن ذهن مخاطب آمادگی لازم برای قسمت اصلی کتاب را داشته باشد. به طور کلی کتاب از سه بخش اصلی تشکیل شده است؛
- بخش اول: ذهنیت کمیابی
- بخش دوم: کمیابی، کمیابی میآورد
- بخش سوم: طراحی برای کمیابی
پس از بخشهای اصلی کتاب قسمت پینوشت برای ارائه توضیحات تکمیلی و ذکر مراجع و منابع آمده است.
قسمتهایی از متن کتاب
کتاب فقر احمق می کند توانسته است به کتابی کارآمد تبدیل شود و توجه بسیاری از افراد که دغدغههای زیادی دارند را به خود جلب کند. در ادامه به مرور بر قسمتهایی از متن کتاب میپردازیم؛
-
در طول نیم قرن گذشته، دانشمندان علوم اجتماعی، آثار اضطراب و حواس پرتی روی توجه و کنترل را به خوبی کاویدهاند. این مفهوم در سازوکار مغز نیز دیده میشود: در زمان اضطراب و کارهایی که نیاز به کنترل فرد روی خودش دارد، سطح گلوکوز در قشر جلویی مغز کاهش مییابد. این منطقه به توجه، برنامهریزی و انگیزه مربوط است.
-
اقتصاد نوکلاسیک سالها بر این باور بود که افراد، کنشگرانی عقلایی و خودخواه هستند که همواره تصمیمات را طوری میگیرند که بهترین وضعیت ممکن برایشان پدید آید. اما در سال ۱۹۷۹، دنیل کانمن۴ از دانشگاه پرینستن و آموس تورسکی۵ از دانشگاه استنفورد، مقالهای پیشگامانه در رابطه با تصمیمگیری نوشتند که باعث شد این دیدگاه آرام آرام به عقب رانده شود. مطالعۀ آن ها مدعی بود که شکل ارائۀ گزینهها به اندازۀ ارزش چیزهای مختلف نزد افراد، در تصمیمگیری دخیل است.
-
اگرچه دانشمندان علوم اجتماعی از مسائل اقتصادی مرتبط با فقر به خوبی مطلعاند؛ دربارۀ آثار روانی که در هر گروه از افراد ایجاد میکند، اطلاعات چندانی ندارند. آنطور که مولاینیتن میگوید، اهمیت این دانش اجتماعی به اندازۀ دانش تکنولوژیکی است که سیاست گذاران برای حل مشکلات به آن تکیه میکنند. دانشمندان منابع گسترده ای را صرف توسعۀ داروها، فناوری های تصفیۀ آب، ابزار مالی و خدمات اجتماعی میکنند که برای کمک به افراد نیازمند طراحی شدهاند؛ اما واداشتن افراد به استفاده از این فناوری ها نیازمند فهم ذهن و روان آنهایی است که از این ابزارها استفاده میکنند. سیاست گذاران باید این نوع پژوهشها را در اولویت قرار دهند.
-
اگر ذهن بر روی یک چیز متمرکز باشد، دیگر تواناییها و مهارتها مثل توجه، کنترل فرد روی خودش و برنامه ریزی بلندمدت مختل میشود.
-
کسانی که خود را در چرخهٔ کمیابی مییابند ناگزیر عملکردشان دچار نقصان میشود؛ تمرکزشان پایین میآید، برنامههای بلندمدت جایش را به خاموش کردن کوتاه مدت آتش مشکلات مالی میدهد و مشکلات دیگری را به وجود میآورد.
-
یک لحظه فکر کنید که این موضوع تا چه حد جالب توجه است. برطبق اصول اولیهی حسابداری حتما پای بدهبستان درمیان است. هرقدر هم که ثروتمند باشید، پولی که در اختیار دارید محدود است. اگر ۱۰ دلار را خرج یک چیز کنید، ۱۰ دلار کمتر برای چیزی دیگر باقی خواهد ماند (حتی اگر آن چیز دیگر ارثی باشد که برای فرزندتان به جا میگذارید). بالاخره آن ۱۰ دلار باید از جایی بیاید. اما افراد معمولا چنین احساسی ندارند.
-
بسیاری از ما خریدهای ۱۰ دلاری را به صورتی انجام میدهیم که انگار خبری از بده بستان نیست. برای انجام این خرید لازم نیست خرید دیگری را فدا کنیم. شاید حتی بتوان گفت احساس میکنیم که موجودی نامحدودی از اسکناسهای ۱۰ دلاری در بودجهمان داریم. البته در نهایت میدانیم که اینطور نیست، اما رفتارمان به همین صورت است.
کلام آخر
کتاب فقر احمق می کند بینشی جدید از مساله فقر و کمیابی ارائه میکند. به نظر میرسد نوشته شدن چنین کتابهایی میتواند نگاه ما را به مقوله فقر بازتر کند، همچنین کتابهایی با موضوعات فقر زمانی و اجتماعی نیز میتواند به شدت کاربردی و موثر باشد. شما میتوانید با مراجعه به مقاله نکات مهم مدیریت زمان ایدههای خوبی برای جلوگیری از کمبود زمان در زندگی خود دریافت کنید.