کیمیاگر داستان جوانی متفکر است که در معرض تأثیرپذیری از اطراف قرار دارد. او در طول مسیر مهمی که آغاز میکند ابتدا با یک زن کولی، سپس مردی که خود را پادشاه مینامد و بعد مرد کیمیاگر آشنا میشود.
آیا واقعاً مرد اول پادشاه است؟ چه کسی را باید باور کند؟ مرد کیمیاگر چطور؛ آیا واقعاً کیمیاگری است که میتواند آهن را به طلا تبدیل کند؟
مفهوم کتاب کیمیاگر
“وقتی واقعاً چیزی را میخواهید، جهان همیشه به نفع شما عمل میکند.”
ابن جمله کلیدیترین مفهوم کتاب کیمیاگر است. در کتاب کیمیاگر نویسنده با سبک نوشتاری رویایی و متفکر، مفاهیم حکیمانه متعددی را در خط داستان میپیوندد که یک فیلسوف میتواند سالها در مورد آن فکر کند. ایدههای روشنگرانه در مورد سرنوشت خود، در مورد عبور از شکست، در مورد وحدت جهان و… همه چیزهایی هستند که کوئیلو در بیان نسبتاً ساده برای مخاطب بیان می کند.
برای هر کسی که نه تنها برای فرار از واقعیت، بلکه برای درک واقعیت کتاب میخواند، کیمیاگر میتواند بهترینهای هر دو جهان را ارائه دهد. چرا که میتوان همه نشانههای موجود در کتاب را در واقعیت زندگی یافت، آنها را دنبال کرد و در مسیر رسیدن به گنجی که برای ما مشخص شده است قدم برداشت.
معرفی اجمالی کتاب
کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو، در سبک سورئال و نزدیک به رئالیسم جادویی نوشته شده که از بسیاری جهات خیره کننده است. این سبک به سادگی خوانده میشود و در عین حال حاوی احساسات قدرتمند، شخصیتهای جالب و عمیق، پیچشهای طرحها و حکمتهای الهام بخش است.
یک پسر چوپان اندلسی به نام سانتیاگو در جستجوی گنجی که در اهرام دفن شده است، از سرزمین مادری خود در اسپانیا به صحرای مصر سفر میکند. او هم یک گله گوسفند ساده و هم یک کاوشگر جاه طلب است. سانتیاگو رویاهای خود را به معنای واقعی کلمه دنبال میکند و همچنین “نشانههایی” از محیط به کمک او میآیند.
هر شخصیت داستان سانتیاگو را در جهت هدفش پیش میبرد. هیچ کس نمیداند گنج چیست یا اینکه سانتیاگو میتواند بر موانع موجود در مسیر غلبه کند یا خیر. او به بن بست میخورد، کسی پولش را میدزدد، به اشتباه اعتماد میکند، در بیابان اسیر میشود و…، اما اتفاقات شگفت انگیزی نیز رخ میدهد و او همیشه به جلو پیش میرود.
در کتاب کیمیاگر، پائولو کوئیلو به خوبی نشان میدهد که شخصیت اصلی بدون شک سرنوشت خود را با اعمال خود تغییر میدهد. سانتیاگو باید با چیزی که به او گفته میشود در مقابل آنچه واقعی است مبارزه کند. اما آنچه که به عنوان سفری برای یافتن گنج مادی آغاز میشود، به کشف گنجی که در درون او منتهی میشود، خط باریکی بین مادیات و امور معنوی. او در طول داستان از ناامیدی به سمت امیدواری حرکت میکند و دوباره برمیگردد. سانتیاگو حتی از فاطمه، عشق والای دنیایی خویش میگذرد.
تلاش پائولو کوئیلو، همراه با ژانر رئالیسم جادویی، ممکن است خواننده را با پرسشهایی برانگیزد. آیا سانتیاگو واقعاً طوفان شنی را که منجر به فرار او در بیابان شد احضار کرد یا این یک تصادف بود؟ آیا واقعاً در پایان بوسه فاطمه را بر گونهاش حس کرد، یا فقط یک حس یا آرزو بود که به قولش برای بازگشت به او عمل کند؟
کتاب کیمیاگر سرسبز، خاطره انگیز، و مملو از نقل قولهای شگفت انگیز در مورد هستی است. داستان سانتیاگو نمایشی واقعی (و کمی جادویی) از قدرت دگرگون کننده رویاهای ما، چه واقعی و چه خیالی، افراد زندگی ما و اهمیت گوش دادن به قلب هایمان است.
وقایع رمان دقیقاً در مرز معجزه قرار میگیرند و محیط آن شبیه به دنیای غمگین نوجوانی ما نیست. با این حال، کیمیاگر بینش و الهامهایی را ارائه میکند که فراتر از صحرای سانتیاگو و در همه زندگیها، چه جوان، چه پیر و یا نوجوان. کیمیاگر ممکن است کتاب مورد علاقه شما نباشد، اما قطعاً هنوز هم سزاوار جایگاهی در قفسه کتاب شماست!
درباره پائولو کوئیلو نویسنده کتاب
پائولو کوئیلو، نویسنده معاصر برزیلی متولد ۱۹۴۷ میلادی است. او از کودکی به اجبار پدر و مادرش، تحت آموزشهای مذهبی سخت قرار گرفت و در نوجوانی به تدریج ایمان مذهبی اش را از دست داد. او با وجود مخالفتهای زیادی که از سوی خانواده، در ۳۸ سالگی اولین کتاب خود را با عنوان “آرشیوهای جهنم” نوشت. کیمیاگر دومین کتاب او بود که با آن به شهرت رسید. کتاب کیمیاگر به بیش از ۷۰ زبان ترجمه شدهاست، به همین دلیل ژائلو کوئیلو موفق به ثبت رکورد بیشترین تعداد ترجمه به زبانهای مختلف، در فهرست جهانی گینس شد.
او امروزه به یکی از پرخواننده ترین نویسندگان جهان تبدیل شده، نویسنده ۳۰ کتاب است که بیش از ۳۲۰ میلیون نسخه در ۱۷۰ کشور جهان فروخته است. بعد از انتشار کیمیاگر، میتوان گفت کوئلیو هر دو سال یکبار یک رمان نوشتهاست، از جمله “کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریستم”، “کوه پنجم”، “ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد”، “شیطان و دوشیزه پریم”، “یازده دقیقه”، “مثل رود روان”، “ندیمههای اودین” و “جادوگر پورتوبلو”.
پائولو کوئیلو از سال ۲۰۰۷ به عنوان پیام آور صلح سازمان ملل متحد بوده و این به او اجازه داده است که به ترویج گفتگوی بین فرهنگی و تمرکز بر نیازهای کودکان ادامه دهد.
بهترین ترجمه کتاب کیمیاگر
کتاب کیمیاگر نیز مانند سایر آثار پائولو کوئیلو در ابتدا در ایران ممنوع بود. اما خوشبختانه اکنون میتوانید با ترجمههای زیادی در بازار کتاب پیدا کنید. اما دو ترجمه آن معروفتر و پر طرفدارتر است. یکی ترجمه آرش حجازی از انتشارات کاروان و دیگری ترجمه حسین نعیمی از انتشارات ثالث میباشد. ترجمهای که آرش حجازی ارائه کرده فعلا به صورت قانونی منتشر نمیشود. اما ترجمه حسین نعیمی با اندکی سانسور در احتیار عموم قرارگرفته است.
قسمتهایی از متن کتاب
-
افسانه شخصی (سرنوشت) چیزی است که شما همیشه می خواستید به آن برسید. همه، وقتی جوان هستند، می دانند که افسانه شخصی آنها چیست. در آن مرحله از زندگی آنها، همه چیز روشن است و همه چیز ممکن است. آنها از رویاپردازی نمی ترسند و آرزوی هر چیزی را دارند که دوست دارند در زندگی آنها اتفاق بیفتد. اما با گذشت زمان، نیرویی مرموز شروع به متقاعد کردن آنها می کند که درک افسانه شخصی خود برای آنها غیرممکن خواهد بود… در روح کائنات این ماموریت شما روی زمین است.
-
به قلبت بگو ترس از رنج و مانع بدتر از خود رنج و مانع است. هیچ قلبی در جست و جوی رویاهایش رنجی نبرده است، چون همیشه درجست وجو لحظهای رسیدن به ابدیت است.
-
اگر کسی آن چیزی که بقیه میخواهند نباشد، دیگران عصبانی میشوند. به نظر میرسد همهی آدمها دربارهی اینکه دیگران چگونه باشند و چگونه زندگی کنند، ایدهای دارند. اما در مورد زندگی خودشان، نه!
-
چون من دیگر در گذشته و یا آینده زندگی نمیکنم. من فقط مشتاق لحظه حال هستم. اگر همیشه بر لحظه حال متمرکز شوید، آدم خوشحالی میشوید.
-
این کاری است که کیمیاگران انجام میدهند. آنها نشان میدهند که وقتی ما نیت میکنیم بهتر از چیزی که هستیم، بشویم، همهی دنیای اطراف ما بهتر میشود.
- در لحظه مشخصی از زندگیمان، اختیارمان را بر زندگی خود از دست میدهیم و از آن پس سرنوشت بر زندگی ما فرمانروا خواهد شد. این بزرگترین دروغ جهان است.
- جوان نمیدانست افسانه شخصی چیست. چیزی است که همواره آرزوی انجامش را داری. همه آدمها، در آغاز جوانی میدانند که افسانه شخصیشان چیست. در آن دوره زندگی، همه چیز روشن است، همه چیز ممکن است و آدم از رویا و آرزوی آنچه که دوست دارد در زندگی بکند، نمیترسد. با این وجود، با گذشت زمان، نیرویی مرموز تلاش خود را برای اثبات آن که تحقق بخشیدن به افسانه شخصی غیرممکن است، آغاز میکند.
-
وقتی کسی تصمیم میگیرد، واقعا در حال شیرجه زدن در جریانی قوی است که او را به جایی میبرد که هیچ وقت تصورش را نداشته است.
-
قلب شما هر کجا باشد گنج خود را همان جا خواهید یافت.
-
وقتی چیزی می خواهید تمام عالم دست به دست هم می دهند تا در تحقق یافتن آن کمک کنند.
-
راز زندگی، هفت بار زمین خوردن و هشت بار برخاستن از زمین است.
-
تنها یک چیز وجود دارد که یک رویا را غیر ممکن می کند: ترس از شکست.
-
تسلیم ترس های خود نشوید، اگر این کار را بکنید نمی توانید با قلب خود صحبت کنید.
-
مردم در هر زمان از زندگی خود قادر به انجام چیزی که رویایش را دارند می باشند.
-
چشمان شما قدرت روح شما را نشان می دهد.
- همه چیز تنها یک چیز است.
-
هرگز نمی توانید از قلب خود فرار کنید، پس بهتر است به آن چه می گوید گوش بسپارید.
کلام آخر
داستان سرایی کتاب کیمیاگر زیبا و سرشار از خوش بینی است. این کتاب پر از حکمت و فلسفه است و انتخاب کلمات بی عیب و نقصی دارد. این کتاب نشان میدهد که سفر به سرنوشت شما به اندازه خود سرنوشت مهم است. شهامت شناخت و جستجوی خود در زنجیر زمان و ذرههای جهان، قابل ستایش است. تاکید کتاب کیمیاگر بر اهمیت ایمان، امید و معنویت در زندگی و بیان آن از طریق داستان یک پسر معمولی است.
به نظر میرسد این کتاب برای همه جذاب باشد زیرا همه ما رویاهایی داریم و گاهی اوقات فقط می خواهیم کسی به ما بگوید که ممکن است آنها محقق شوند. کیمیاگر می گوید ما باید به دنبال ماموریتی برویم که به خاطر آن به دنیا آمدهایم. به طور کلی، «کیمیاگر» یک رمان تخیلی بسیار هیجان انگیز است و سزاوار فضایی در قفسه کتاب همه است.