ستاره | سرویس سرگرمی – برای نوشتن انشا، موضوعات زیادی پیشنهاد میشود و انشا درباره کوچ پرستوها از آن دست انشاهایی است که برای نوشتن آن، باید قوه تخیل خود را به کار بگیرید. شاید لازم باشد دو بال درآورده و چرخی در آسمان بزنید تا بهتر این موجودات را شناخته و از آنها بنویسید.
هنگام نوشتن انشا درباره کوچ پرستوها میتوانیم خیال را بر بالهای سیاه کوچک پیونده زده و همراه با آنها به اوج آسمانها پر بکشیم. این پرندگان زیبا، از حیرتانگیزترین مخلوقات پروردگار هستند و تماشای شکوه پروازشان، قلب را به تپش بیشتر وامیدارد. در اینجا به ۲ نمونه انشا درباره کوچ پرستوها میپردازیم که هر یک با زیبایی خاصی نگارش شدهاند.
انشا درباره کوچ پرستوها
انشا اول: پرستوهای باهوش و مهربان
مقدمه (زمینه سازی)
میخواهم درباره کوچ پرستوها بنویسم؛ همان پرندههای زیبایی که با تغییر فصل، محل زندگی خود را عوض میکنند و تغییر مکان جغرافیایی میدهند. پرندههایی که در آسمان آبی پرواز میکنند و آزاد هستند و نمیتوانیم آنها را در قفس تصور کنیم. پرستوها هم مثل دیگر پرندگان تخم میگذارند. تخمهای سفیدی که به مراقبت نیاز دارند تا پرورش یابند و به جوجههایی سالم و قوی تبدیل شوند و بتوانند پرواز کنند و به شکار روند.
بندهای بدنه (متن نوشته)
من این را میدانم که وقتی هوا سرد میشود پرستو به جاهای گرمتری میرود تا سرما به خود و جوجههایش آسیب نزند.؛ گاهی اوقات آنها را در آسمان میبینم و از دیدنشان لذت میبرم. حتی روی شاخه درخت، لانهای را میبینم که پرستوهایی به سمت آن پرواز میکنند و در آنجا مینشینند یا غذایی را که در دهانشان است، برای جوجههای خود میبرند. همچنین این پرستوها را در خیابان و پیاده روها میبینم که گوشه و کناری را برای پیدا کردن غذا جستجو میکنند. مادربزرگ در حیاط برای پرندهها دانه میریزد و پرستوهایی که به سمت حیاط خانه پرواز میکنند، با دیدن دانهها، به سمتشان میآیند.
من فکر میکنم که آسمانها با وجود پرندههایی مثل پرستو قشنگتر و دیدنیتر میشوند؛ حتی سیمهای سیاه دکلهای برق هم زمانی که پرستوها روی آن صف میبندند و مینشینند، زیباتر هستند.
وقتی بهار از راه میرسد و هوا گرمتر شده و گیاهان جوانه میزنند، پرستوهای زیبا به سمت لانههای قدیمی خود پرواز میکنند تا در این هوا در کنار جوجه های خود زندگی کنند. آنها باید لانههای خود را پیدا کنند و اگر باد و باران لانههایشان را خراب کرده، لانه جدیدی بسازند تا بتوانند زندگی خود را از سر بگیرند.
پرستوها بعد از پیدا کردن لانه یا ساختن آن تخمگذاری میکنند و برای گرم نگه داشتن تخمهای کوچک خود، ده روز روی آنها میخوابند. وقتی تخمها تبدیل به جوجه شدند، پرستوهای بزرگتر باید برای آنها غذا پیدا کنند تا جوجهها سیر شده و قوی شوند. پدرم میگوید پرستوها و پرندههای دیگر برای سیر کردن بچههای خود شکار میکنند. حتی ممکن است تمام روز به دنبال غذا باشند و از محل زندگی خود دور شوند و به جاهای بلند بروند. وقتی پرستوها برای بچههای خود غذا پیدا کردند، دوباره به سمت لانه میآیند و آن را به جوجههای گرسنه خود که جیک جیک میکنند و منتظر غذا هستند، میدهند و با مهربانی آنها را سیر میکنند تا سریعتر رشد کنند.
بند نتیجه (جمع بندی)
میخواستم این چیزها را درباره پرستوها بنویسم و بگویم که آنها حیوانات باهوش و مهربانی هستند. آنها باهوش هستند که میتوانند بعد از ماهها زندگی در جای دیگر، دوباره کوچ کرده و محل زندگی قبلی خود را پیدا کنند. پرستوها مهربان هستند که ساعتهای طولانی به دنبال غذا برای بچههایشان بوده و بعد که با خستگی و گرسنگی به لانه میرسند؛ اول به جوجههای خود غذا میدهند و همیشه مراقب آنها هستند. کوچ پرستوها از زیباترین صحنههایی است که من تماشا کردن آن را دوست دارم.
انشا دوم: تماشای کوچ زیبای پرستوهای رها
مقدمه (زمینه سازی)
چند ماه پیش که با پدر و مادرم به مسافرت رفته بودم، روزهای خیلی خوبی را سپری کردم و تصمیم گرفتم درباره چیزهایی که در این مسافرت دیدم، بنویسم. زیباترین چیزی که توجه من را به خودش جلب کرد؛ کوچ پرستوها بود. دستهای از پرستوهای مهاجر که در آسمان به پرواز درآمده و بالهای خود را باز کرده بودند. فصل بهار بود و این پرستوها از سفر خود بازگشته بودند تا در آب و هوای دلانگیز بهار زندگی کنند. فصل بهار و سرسبزی و طراوتش با کوچ پرستوها زیباتر شده بود و من دلم میخواست پرواز پرستوها را تماشا کنم.
بندهای بدنه (متن نوشته)
به نظر من تمام پرندهها زیبا هستند، اما زیبایی پرستوها بیشتر است. به این دلیل من همیشه دلم میخواست مانند آنها باشم؛ مانند پرستوهای آزادی که در آسمان پرواز میکنند و به هرجایی که بخواهند میروند و میتوانند هر نقطه از دنیا را که دوست دارند، ببینند. از کنار جویبارها و دریاهای پر آب بگذرند و دشتهای سرسبز و شاداب را طی کنند و مکانهای مختلف را ببینند. پرستوها با کوچ کردن و تغییر مکان خود از مناطق سرد به مناطق گرم، میتوانند منظرههای قشنگی را نظاره کنند. آنها حتی خورشید و ماه را هم از فاصلهای نزدیکتر میبینند و همیشه در اوج زندگی میکنند و از دیدن زیباییهای طبیعت لذت میبرند.
وقتی لب رودخانه ایستاده بودم و شفافی آب و ماهیهای کوچکی که در آن در حال شنا بودند را تماشا میکردم، متوجه شدم که دستهای از پرستوها در آسمان رها هستند و چرخ میزنند. این پرستوها کمی به زمین نزدیک شدند و سپس دو تا از آنها پایین آمدند و لب رودخانه نشستند تا آب بخورند. من متوجه شدم که بقیه پرستوها منتظر آنها هستند تا این دو پرستو سیراب شده و بعد دوباره به سمت گروهشان بیایند تا با هم به مسیرشان ادامه بدهند و گروهی با هم کوچ کنند. در آن جا بود که متوجه شدم پرستوها پرندههای متحدی هستند که وقتی با هم یک سفر را شروع میکنند، آن را با هم ادامه میدهند و به پایان میرسانند. آنها تا رسیدن به مقصد، یکدیگر را رها نمیساختند. با خودم فکر کردم که وقتی این پرستوها راهی طولانی را کوچ میکنند، ممکن است مشکلاتی برای آنها اتفاق بیفتد و تا زمانی که در کنار هم هستند، میتوانند این مشکلات را با کمک یکدیگر حل کنند.
میدانم که پرستوها برای آن که از سرمای هوا در امان بمانند، کوچ میکنند و به جایی که خوش آب و هوا و معتدل است، سفر میکنند تا بتوانند غذا پیدا کرده و به زندگی خود ادامه دهند. به همین علت است که وقتی هوا سرد میشود، دیگر نشانی از پرستوها نمیبینیم و متوجه میشویم که آنها به جای دیگری کوچ کردهاند. اما این که پرستوها از جای خود به جای جدیدی که ممکن است خیلی دور باشد سفر میکنند و بعد دوباره با بهتر شدن آب و هوا به جای قبلی خود بر میگردند، برای من خیلی عجیب است. این پرندههای کوچک و زیبا توانایی این را دارند که مسیر خود را درست و دقیق شناسایی کرده و دوباره به خانه قبلی خویش بازگردند. آنها بازمیگردند تا در لانههای قبلی خود که روی شاخههای درختان ساخته بودند، زندگی کنند و ما باز هم بتوانیم صدای جیک جیک آنها را شنیده و برایشان دانه بریزیم.
بند نتیجه (جمع بندی)
وقتی سفر ما به پایان رسید و میخواستیم به خانه برگردیم، من در مسیر، دوباره پرستوهایی را دیدم که به سمت جنگل میرفتند. دستم را از پنجره ماشین بیرون آوردم و برایشان دست تکان دادم و انگار آنها هم بالهایشان را برای خداحافظی از من حرکت دادند. احساس کردم پرستوها پرندههایی مهربان و دوست داشتنی هستند. با خودم فکر کردم که ای کاش میشد یکی از آنها را در خانه برای خودم داشته باشم، اما بعد که کمی فکر کردم به این نتیجه رسیدم که پرستوهای آزاد، زیباتر از پرستوهای اسیر در قفس به نظر میرسند و من دوست دارم تمام پرندگان را آزاد و رها ببینم.
کلام آخر
به پرستوها بنگریم و زندگی گروهی دوستانهای که دارند… صفا و صمیمت این پرندگان زیبا، چیزی به ما میآموزد که با فکر کردن به آن، شاید بتوانیم تغییری در رفتارهای اجتماعی خود به وجود بیاوریم. اکنون در خیال خود به پرواز دسته جمعی پرستوها نگریسته و انشا درباره کوچ پرستوها را به قلم خود بنویسید. پیشنهاد میکنیم انشا درباره کلاغ و انشا درباره آدم فضایی را نیز در ستاره بخوانید و بعد انشاهای زیباتری درباره انواع پرندگان بنویسید.
بد
بد
ریحانه
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ناشناس
بد بد بد بد بد