متن نوحه شب سوم محرم | متن نوحه حضرت رقیه

نوحه شب سوم محرم به نام حضرت رقیه نام‌گذاری شده است. در این بخش مجموعه‌ای از نوحه های سومین شب ماه محرم (متن نوحه شب سوم محرم، متن نوحه رقیه سه ساله، متن نوحه حضرت رقیه، متن مداحی حضرت رقیه و …) که از عزادارای های مداحان اهل بیت انتخاب شده است را ببینید.

رقیه (س) دردانه سه ساله حسین بن علی(ع) است. نام مبارک او در بعضی از کتاب های تاریخی و مقاتل نقل شده است و برخی دیگر مانند ریاض الاحزان از او با نام فاطمه صغری یاد کرده اند. رقیه(س) در روز سوم صفر سال ۶۱ هجری قمری در سفر اهل بیت به شهر شام از دنیا رفته است. شاید نام گذاری روز سوم محرم به نام این بزرگ بانوی کوچک با این انگیزه بوده که در گرماگرم عزاداری‌های دهه اول، از مظلومیت او نیز یادی شود.

 

متن نوحه شب سوم محرم

متن نوحه شب سوم محرم

متن نوحه شب سوم محرم - حاج محمود کریمی

 

حاج محمود کریمی

زمینه

منو بقل کن که داره کبوترت میمیره
بهونتو میگیره به قولت عمل کن

بزار بگم پاهام درد میکنه خب
چشام در میکنه خوب

از اون شب تو بیابون
پهلوهام درد میکنه خوب

بال و پرمو نگاه سوخته
همه حرمو نگاه سوخته

موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته

به قولت عمل کن دوباره
منو بغل کن که داره کبوترت میمیره

بهونتو میگیره به قولت عمل کن
به قولت عمل کن بزار بگم پاهام درد میکنه

چشام درد میکنه خب
از اون شب تو بیابون
پهلوهام درد میکنه خوب

بال و پرمو نگاه سوخته
همه حرمو نگاه سوخته

موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته

ببین جای دسته که ردش
چشمامو بسته تا زدش

روی زمین افتادم
همین که زد جون دادم

من دلشکسته
بزار بگم ندیدی اشکمو خب

چشای تارمو خب
رو گوش دختراشون میدیدم گوشواره هامو خوب

رد پاهامو نگاه خونه
اشک چشامو نگاه خونه

موژه‌های تو هنوز سرخ
لایه موهامو نگاه سوخته

بزار بگم پاهام درد میکنه
چشام درد میکنه خب

از اون شب تو بیابون
پهلوهام درد میکنه خوب

بال و پرمو نگاه سوخته
همه حرمو نگاه سوخته

موی سرتو دیدم سوخته
موی سرمو نگاه سوخته

چقدر بی قرارم
که میگن بابا ندارم

من اصلا با دختراشون قهرم
دل خسته از این شهرم

چقدر بی قرارم
بزار بگم دیدن جنگیدنم خوب
تو بازار بردنم خوب

تو بازار روسریم شد
آستین پیراهنم خب

کار خدارو نگاه بابا
آخر کار و نگاه بابا

تاول رو لبتو دیدم
آبله هارو نگاه بابا

 

متن نوحه شب سوم محرم – حاج محمود کریمی

زمینه

شبی که من جا موندم و
وجودم ماتم گرفت

صدات زدم نشنیدی و
تنها شدم گریم گرفت

هر کاری کردم گریه نکنم نشد
خواستم به لبهات بوسه بزنم نشد

تار میبینم، سرم سنگینه
عجب دستی داشت، خیر نبینه

بالا سرم رسید و گفت
کجا میخوای فرار کنی

موهام هی کشید و گفت
حالا می‌خوای چیکار کنی

هر چی دوییدم تا که برسم نشد
انقدر که هق هق بود تو نفسم نشد

بیابون بود و منه سرگردون
با اون بی رحم نامسلمون

زهرا اومد کمک ولی
نشدبرام کاری کنه

دشمن نزاشت که مادرم
ازم پرستاری کنه

مادر میخواست آرومم کنه نشد
موهام و اومد شونه بزنه نشد

پای چشمام گل اتیشه
دیگه تا زندم خوب نمیشه

 

متن نوحه شب سوم محرم – حاج محمود کریمی

واحد

غم گرفته سر تا پامو ببین بابا
امشبو تا صبح رو پاهام بشین بابا

تا بگن پیشِ دشمن کم نیاوردن
تو بگی آفرین بابا

شام خیبر بود و عمه فاتحِ خیبر
عمه حیدر بود و من هم مالک اشتر
عمه رهبر بود عمه حیدر بود

عمه مادر بود ای جانم عمه
عمه دریا بود ای جانم عمه
عمه تنها بود ای جانم عمه

نمیدونی کی دلتنگت شدم بابا
با چه حالی از بازار اومدم بابا

از همون بازار اومدیم به ویرونه
من صدات میزدم بابا

بین بازار شام و اون همه فریاد
عمه کاری کرد که همه شدیم آزاد

هر کجا رفتیم جلو دشمن عمه ایستاد
عمه غوغا کرد ای جانم عمه

شام و رسوا کرد ای جانم عمه
گم شدم اما ای جانم عمه
منو پیدا کرد ای جانم عمه

وقتی از غصه قلبم شعله ور می شد
اول از حالم عمه با خبر می شد

هر دفعه دشمن میومد سراغ من
جلو سیلی سپر می شد

من هم مثل خودت به عمه مدیونم
بس که پاک کرد اشک از این چشم های گریونم
سنگر من بود بین آغوش عمه جونم

عمه محکم بود ای جانم عمه
قامتش خم بود ای جانم عمه

مرحم درد و ای جانم عمه
سیل اشکم بود ای وای عمه

 

متن نوحه شب سوم محرم – حاج محمود کریمی

زمینه

عمه به من گفتی که بابام پیش خداست
اما ببین سرش همینجا پیش روی نیزه هاست

منم مث مادر بزرگم باباییم
نمیدونم بابام کجاست

منم شبیه فاطمه بعد بابا عمرم کمه
چشام مث زهرا کبوده
قدم مث مادر خمه

من و عمه ها فتح  کردیم شامو
خریدیم ابروی بابا مو

ببین زخم دست هامو
پاهامو چشمامو

بیت الحزانم شده این ویرونه
درد منو فقط مادر میدونه

بابام ببین چقدر شدم عین مادرت
از بس نفس نفس زدم دنبال سرت

دیگه نداره طاقت سیلی صورتم
برس به داد دخترت

اتیش گرفته شونه هام
از دست تازیانه ها

بسته به روم مث مدینه 
در تموم خونه ها

چی میخاد بابا دشمن از جونم
چی میخاد تازیانه از شونم

..اتیشه پهلومه زخمام از بوسه ی بابام محرومه
 بیت الاحزانم شده این ویرونه 

من و عمه هام ترک کردیم شام رو 
خریدیم ابروی بابامو

ببین زخم دستام پاهامو چشمام و
بیت الاحزان شئه این ویرونه حال منو فقط

مادر میدونه مث مادر بزرگم
اینجا تو غربتم
تو ویرونه کسی نیومد زیارتم

اینقد صدای خنده‌ها
قلبمو شکست 
دیگه تمومه طاقتم 

گریه شده دوای من
یکاری کن برای من
میگن باید آروم بگیره صدای گریه های من

عجل وفاتی شده ورد لب هام
خسته شدم خدا بابامو میخام

تو نبودی و من بی تو مردم
با گریه ابروشونو بردم

تموم راه سیلی میخوردم
از سیلی مردم 
بیت الاحزانم

 

متن نوحه شب سوم محرم - حاج میثم مطیعی
متن نوحه شب سوم محرم از حاج میثم مطیعی

 

حاج میثم مطیعی

زمینه

دل طپش به طپش، جان قدم به قدم
دم به دم همه جا، در هوای حرم

جهان تنگ است شده دلها خانه غم
که می گیرد، نفسها بی تو همه دم
امید ماست همین اربعین و حرم

جامه سوگ تو پوشیدن
چاره روی سیاه ماست

پای پر آبله و خسته
در مسیر تو گواه ماست
(یا قتیل العبرات مولا)

بی قرار توایم، رهسپار توایم ما فدایی تو، سربدار توایم

علم بر دوش، پر از شور و هروله ما
سفر کردیم، به دنبال قافله ما
به کوی تو، پناه آورده دل ما

خسته از وسوسه و از بیم
صحن شوق تو پناه ماست

در شب فتنه تو خورشیدی
روی سقای تو ماه ماست
(یا قتیل العبرات مولا)

ای که راه تو شد، راه چاره ما
چشم تو همه دم، در نظاره ما

نگاهی کن، که جان ما را بخری
صدامان کن، که ما را تا خود ببری
تو آغازی، تو پایان این سفری

این سفرهای غریبانه
در هوای سحر فرداست

شوق بین الحرمین آقا
روشنی بخش نگاه ماست
(یا قتیل العبرات مولا)

 

متن نوحه شب سوم محرم – حاج میثم مطیعی

شور

يا حسين
كاری كن يار تو باشم
مايه ی فخر شما شم

عاشورا توو همين هيأت
اربعين كربلا باشم(٢)

از عشقت بی‌تابم
مولا يابن الزهراء

شب هارو می‌شمارم
تا شب عاشورا

السلام على
ساكن كربلا

ساكن كرب و بلا(٢)

يا حسين، از عشقت، زار و مضطرّم كن
قلب من از سنگه، تو خودت دُرّم كن
اسير اين دنيام يا حسين حُرّم كن

يا حسين ثارالله، يا حسين ثارالله (٣)

ای بقيع

می‌سازم ايوون طلاتو
گنبد و گلدسته‌هاتو

با اذن حضرت زهرا
صحن باب المجتباتو(٢)

قلب من از عشقت
می‌تپه توو سينه

يه بغض غريبي
توو گلوم می‌شينه

سال ديگه ايشاالله
وعده مون مدينه

وعده مون توو مدينه(٢)

يه حرم، می‌سازيم، با جون و دل عجين
يه منبر، به نامِ سيد الساجدين
سقاخوونه پيشِ قبر امّ البنين

(يا مهدی ادركنی، يا مهدی ادركنی) (۳)

 

متن نوحه شب سوم محرم - حاج سید مجید بنی فاطمه
متن نوحه حضرت رقیه از سید مجید بنی فاطمه

 

سید مجید بنی فاطمه

زمینه

شبا که خوابتو میبنم تو خواب چشام میسوزه
بابا اگه منو ببینی دلت برام میسوزه

بابا دعا کن تموم شه دردم
شب تا صبح از درد خون گریه کردم
بیا بغلم کن تا من دورت بگردم

بابام به قولش عمل میکنه
میاد و منو باز بغل میکنه

امشب مهمون دارم مهمونم ماهه
تا سحر بیدارم بابام تو راهه

دشمن با دختر تو کاری به جز غضب نداره
بیا منو ببر که این زجر اصلا عدد نداره

مویی نداره حتی یه انگشت
از بس کشیدن موهامو از پشت
دونه دونه ی این زخما بابا منو کشت

کاشکی بیاری برام روسری
میدونم امشب منو میبری

خوابم برده بابا یا که بیدارم
دارم لب هامو لب هات میذارم

لرزش بی امون پاهام چرا تموم نمیشه
نگو شده چه شکلی موهام نگو که روم نمیشه

عمه با گریه معجر سرم کرد
یه کاری این زجر با معجرم کرد

حالا دیگه چشمام بستس از بس ورم کرد
کنار مایی نمیبینمت بگو کجایی نمیبینمت

از دست سنگین دنیام تاریکه
این صورت برا سیلی خیلی کوچیکه

 

متن نوحه شب سوم محرم – سید مجید بنی فاطمه

واحد

من آن شمعم که آتش بس‌ که آبم کرده، خاموشم
همه کردند غیر از چند پروانه، فراموشم

اگر بیمار شد کس، گل برایش می‌برند و من
به جای دسته‌گل، باشد سر بابا در آغوشم

پس از قتل تو، ای لب‌تشنه! آب آزاد شد بر ما
شرار آتش است این آب بر کامم؛ نمی‌نوشم

تو را در بوریا پوشند و جسم من کفن گردد؟!
به جان مادرت! هرگز کفن بر تن نمی‌پوشم

دوباره از سقیفه دست آن ظالم برون آمد
که مثل مادرم زهرا ز سیلی پاره شد، گوشم

اگر گاهی رها می‌شد ز حبس سینه، فریادم
به ضرب تازیانه قاتلت می‌کرد، خاموشم

فراق یار و سنگ اهل شام و خنده‌ی دشمن
من آخر کودکم، این کوه، سنگین است بر دوشم

 

متن نوحه شب سوم محرم – سید مجید بنی فاطمه

زمینه 

با همین صورت تب دارم
با تن خسته و بیمارم

تا خود صبح کنارت بابا بیدارم
باید که انتقامتو بگیرم

ولی نمیتونم اخه اسیرم
میخام مثل عمو واست بمیرم

چی شد مگه دین ندارن
دنیامو ازم گرفتن

خوش بود روزگارم اما
بابامو ازم گرفتن

راس خونین تو تو طشته
جسم صد پارتم رو دشته

عمه جونم بیا بابایی برگشته
عجب بساط روضه ای علم شد

ویرونه  با سر تو محترم شد
تو اومدی خرابه هم حرم شد

با معجر پاره بستم زخمای زیر گلوتو
با اشک چشام میشورم خاکستر روی موتو

هر چقدر که زمین افتادم
یا اگه صد دفعه جون دادم

زیر و رو کردم این شهر رو با فریادم
اگه الی الابد بسوزه گوشم

لباس پاره پاره هم بپوشم
علم رو میبرم به روی دوشم

از هر سفری که رفتی
داری رو سرت نشونه
این ها اثر تنوره
این بوسه خیزرونه

بابامو ازم گرفتن

 

متن نوحه شب سوم محرم - میرداماد
متن نوحه حضرت رقیه از سید مهدی میرداماد

 

سید مهدی میرداماد

واحد سنگین

شده شور نامت شعارم عزای تو دار و ندارم
شده شور نامت شعارم عزای تو دار و ندارم

نوای امیری حسین و نعم الامر افتخارم
نوای امیری حسین و نعم الامر افتخارم

شده شور نامت شعارم عزای تو دار و ندارم
نوای امیری حسین و نعم الامر افتخارم

نگاهی کن ای در دو عالم امیرم حسینی بمانم حسینی بمیرم
شب گریه از روضه تا کربلایت پر بگیرم

نگاهی کن ای در دو عالم امیرم حسینی بمانم حسینی بمیرم
شب گریه از روضه تا کربلایت پر بگیرم

حسین اشک از ما و شور از تو سیاهی از ما و نو از تو
حسین اشک از ما و شور از تو سیاهی از ما و نو از تو

دل ما میمیرد دور از تو دل ما میمیرد دور از تو
حسین اشک از ما و شور از تو سیاهی از ما و نو از تو

دل ما میمیرد دور از تو دل ما میمیرد دور از تو
غریب مادر یا ثارالله غریب مادر یا ثارالله

 

متن نوحه شب سوم محرم – سید مهدی میرداماد

زمینه

روی نیزه ها بودی و من
زیر دست و پا بودم و تو

تو تشت طلا بودی و من
تو نامحرما بودم و تو

روم نمیشه بگم بابا
یه چیز منو عذاب میده

اومدی از تشت طلا
طبق بوی شراب میده

دیگه نگم که دست کی گرفت
سوی چشامو

دیگه ازم نپرس کی دزدیده
گوشواره هامو

بابا منو ببر از خرابه
بابا منو ببر از خرابه

همه زحمتای تو و من
گمون که بی اجر بابا

ببین که روی صورت من
جای دستای زجر بابا

بس که موهام سفید شده
حق داری نشناسی منو

یکی بگیره جلوی حرمله‌ی بد دهنو
بابا منو ببر از خرابه
بابا منو ببر از خرابه
بابا منو ببر از خرابه

قدم خم شده دست به عصام
ببین که دارم جون میکنم
منو هر کی میبینه میگه

کاشکی عموم بود و میدید
رقیه بیچاره شده

بس که لگد خوردم بابا
چادر من پاره شده

دیگه نگم دندونم شکست
خونی گوشام

دیگه نپرس چی شد
تو بازار برده فروشا

 

متن نوحه شب سوم محرم - خلج
متن نوحه حضرت رقیه از حاج حسن خلج

 

حاج حسن خلج

واحد

بنویسید مرا یار اباعبدالله
اولین بنده ی دربار اباعبدالله

منتظر مانده دیدار اباعبدالله
من کجا و سر بازار اباعبدالله
تا خداهست خریدار اباعبدالله 

عاشق آن است که دیدار کند یارش را
بارها جان بدهد دید اگر دارش را

باز آماده کند جان دگر بارش را
فاطمه پیش خدا، پیش برد کارش را

هر که افتاد پی کار اباعبدالله

وقت هجران به گریبان چه نیازی دارم
به دل بی سر و سامان چه نیازی دارم

با لب پاره به دندان چه نیازی دارم
به سرشانه اینان چه نیازی دارم

تا سرم هست به دیوار اباعبدالله

 

متن نوحه شب سوم محرم - سیب سرخی
متن نوحه حضرت رقیه از حاج حسین سیب سرخی

 

حاج حسین سیب سرخی

زمینه

من که چیزی از زندگی دلم نمیخواد
آخه دیگه از عمر من نمونده زیاد

کاشکی مهمونم امشب از سفر برسه
آب و جارو کردم خرابه رو تا بیاد

مهمونم تا سحر می مونه پیشم
با این لباسا ولی شرمنده میشم

نفسهام پر از خونه موهامم پریشونه
نمیدونی چه سخته زندگی تو ویرونه

حسین جانم حسین جانم حسین جانم

دخترم دلم تنگ شده برای صدات
با گریه نگام میکنی فدای نگات

اومدم دیگه با خودم تو رو ببرم
آخ بمیره بابا برای زخم چشات

بغضت تا میشکنه من اشک میریزم
امشب از اینجا میریم با هم عزیزم

دلت واسه من خونه واسه تو دلم سوخته
مثل موی من آخه معجر تو هم سوخته

حسین جانم حسین جانم حسین جانم

من که چیزی از زندگی دلم نمیخواد
آخه دیگه از عمر من نمونده زیاد

کاشکی مهمونم امشب از سفر برسه
آب و جارو کردم خرابه رو تا بیاد

مهمونم تا سحر می مونه پیشم
با این لباسا ولی شرمنده میشم

نفسهام پر از خونه موهامم پریشونه
نمیدونی چه سخته زندگی تو ویرونه

حسین جانم حسین جانم حسین جانم

اینجا هر کسی رو که یتیم شد رو میزنن
جای شونه کردن موهاشو هم میکنن

دیگه چیزی من از کبودیا نمی گم
از محله های یهودیا نمیگم

روی دستم هنوز جای طنابه
من بد ترین خاطره ام بزم شرابه

خیلی بد منو میزد با لگدمنو میزد
صبح و ظهر و عصر و شب میومد منو میزد

حسین جانم حسین جانم حسین جانم

 

متن نوحه شب سوم محرم – حاج حسین سیب سرخی

شور

باهمه فرق داری هیت و بیرق داری 
به گردنم حق داری حسین

دردم و کم کردی همیشه درکم کردی 
همه جا کمکم کردی حسین

دلتنگ حرم هستم 
من و این اشک و بیتابی 

نمیاد تا قیامت هم روی دست تو آقایی
ساعت هشته قرارمون توی حرم

امام رضا با حاجت چشمای ترم
دوباره می خوام یه کربلا با مادرم

حسین وای وای حسین

شور عاشورامی چقدر خوبه آقامی
تو همونی که می خوامی

من ازت ممنونم
زیر نم نم بارونم

پای عشقت میمونم حسین

چی داری تو اسمت که منو این جوری میگیره
میرسم وقتی پابوست زمان از دست من میره

به کل عالم واجب احترام تو
خونه‌ی قلبم شد سندش به نام تو
جوونی من فدای پیر غلام تو 

حسین وای وای حسین

 

متن نوحه شب سوم محرم – حاج حسین سیب سرخی

شور

لب گودال مادر افتاده
ته گودال خواهر افتاده

آن طرف تر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده

او می‌کشید و من می‌کشیدم
او می‌برید و من می‌بریدم

السلام علیک مرمل بالدماء
مانده روی زمین پیکر تو چرا

السلام علی من دفنه اهل قری
ای امام غریب سیدالشهدا

انگشترت چی شد
تو اون شلوغی یادگار مادرت چی شد

انگشترت چی شد
رو خاک صحرا غرق در خون پیکرت چی شد

انگشترت چی شد
حیدر زمین افتاد مادر زمین افتاد تنها در این صحرا

وای از دل زینب وای از دل زینب وای از دل زینب

السلام علیک یا مغسل بدمه
حرمت تو شکست پیش چشم همه

السلام علی من قتلوه
روی نی نگران سوی خیمه نگاه

گهواره رو بردند رفتی ندیدی چی به روز خیمه آوردن
گهواره رو بردند رفتی ندیدی بچه هاتو خون دل خوردن

گهواره رو بردند وای گهواره رو بردند گهواره رو بردند
تا یاد آب افتاد بازم رباب افتاد تنها در این صحرا

وای از دل زینب وای از دل زینب وای از دل زینب

 

متن نوحه شب سوم محرم - محمدرضا طاهری
متن نوحه حضرت رقیه از حاج محمدرضا طاهری

 

حاج محمدرضا طاهری

زمینه
بعضی شبا رو می خوابم به خواب دخترت بیای
بعضی شبا نمی خوابم شاید که با سرت بیای

هر جوری بود اوردمت با ناله هام
خودت بگو کجا مث سه ساله هام

سه ساله به و الله اسیر نمیشه
سه ساله یه روزه که پیر نمیشه

بابایی بابایی

شونه برام نیار بابا چیزی نمونده از موهام
فقط همین قدر بدون دزدیده شد النگو هام

تو کوچه ها پیشم نبودش عموجون
فقط بهش سلام من رو برسون

تا جایی که میشد کتک می خوردم
عجیبه تا حالا چرا نمردم

بابایی بابایی

بزم شراب نا محرم برای من شده عذاب
استین پاره این روزا ببین برای من شده حجاب

زخم سرت خوب نمیشه به این زودی
خون لبت نشون میده کجا بودی

رخ من کبود و رخت چه زرده
ببین که با موهات تنور چه کرده

بابایی بابایی

 

متن نوحه شب سوم محرم – حاج محمد‌رضا طاهری

زمینه

کجا رفتی یه دفه بی خبر
نمیگی که من دق می کنم

چی به سرم اومده ببین که
جلوی تو هق هق می کنم

یاد  روزه    واقعه می افتم
زمین که می خوردم با ناله می گفتم

من و بزن ولی رباب و ول کن
بذا خودم میام طناب و ول کن

دیگه چیزی نگم با این که
خیلی برات خاطره دارم

خیلی با سنگ زدن به سر تو
دیگه سر تو درد نیارم

پای نیزت حرمله می خندید
صدای فریادم دوباره می پیچید

سرم و بشکن و معجر و ول کن
پیش رباب سر اصغر و ول کن

من بمیرم که از حنجرت
هی خونای تازه میره

تقصیر نیزه دارت بااب
سر تو رو بد میگیره

هر شب بابا رو دامن زهرا
میبینم کابوس غروب عاشورا

گوشم و کندی گوشواره رو ول کن
همه رو بردی گهواره رو ول کن

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید