خانم هارلی در یک شیرینی فروشی نشسته و در حال خوردن یک پای سیب خوشمزه به همراه نوشیدنی است و در عین حال با ناخنهای بلند شرابی رنگش برنامهای را روی تلفن همراهش باز میکند و تصویر بردهاش را روی دوربین میآورد که با دستانی بسته روی تخت نشسته است. او به مرد از طریق همین برنامه دستور میدهد که روی زمین زانو زده و به او تعظیم کند و مرد اطاعت میکند. نکته جالب درباره معشوقهی خانم هارلی این است که این مرد به خانم هارلی پول زیادی میدهد که خانم هارلی با او چنین رفتاری کند. در حقیقت خانم هارلی میسترس و آن مرد بردهی خانم هارلی محسوب میشود. آیا تاکنون درباره رابطه میسترس و اسلیو (ارباب خانم و برده) شنیدهاید؟
رابطه میسترس و اسلیو (ارباب و برده) چیست و چگونه ایجاد میشود؟ آیا این رابطه از نظر روانی و اجتماعی پذیرفته است؟ آیا افرادی که به روابط میسترس و اسلیو تمایل دارند دچار بیماری روحی و روانی هستند؟ این نوع رابطه در اصل به دلیل اختلالات جنسی یعنی سادیسم و مازوخیسم ایجاد میشود. در این مطلب به طور کامل درباره این نوع رابطه و مشکلاتی که میتواند به همراه داشته باشد سخن خواهیم گفت.
رابطه میسترس و اسلیو از نظر روانشناسی
در رابطه میسترس و اسلیو خانمی که نقش میسترس را دارد، تمایل دارد مردی که در نقش اسلیو (برده) ظاهر شده را به روشهای مختلف از جمله هنگام رابطه جنسی آزار دهد و از او به عنوان برده جنسی استفاده کند. در حقیقت در این رابطه، مرد تسلیم اقتدار زن شده و از این تسلیم لذت میبرد. تحقیقات نشان دادهاند که ۴۶.۷ درصد از زنان آمریکایی به میسترس بودن و ۵۳.۳ درصد از مردان آمریکایی به اسلیو بودن تمایل دارند و یا درباره این تمایل خیالپردازی میکنند.
میسترس یعنی چه؟
در رابطه میسترس و اسلیو فردی که نقش میسترس را بازی میکند از اذیت کردن جنس مخالف لذت میبرد و با وجود زجری که اسلیو در این رابطه متحمل میشود از فشارهای جسمی و روحی که به وی وارد میکند کوتاه نمیآید.
میسترسها (Mistress) ظاهری عادی دارند و مانند دیگر افراد جامعه درگیر فعالیتهای اجتماعی هستند. با توجه به این که این خانمها از آزار دادن دیگران لذت میبرند، رگههایی از سادیسم یا دیگر آزاری در آنها دیده میشود.
مانند تمام روابط، این روابط میسترس و اسلیوها نیز قوانین و پروتکلهای خود را دارند. میسترسها در نقش مسلط رهبری رابطه را بر عهده میگیرند، قوانین را تعیین میکنند و مشخص میکنند که چه چیزی در رابطه اتفاق بیفتد و چه اتفاقی نخواهد افتاد؛ از جمله مواردی که اسلیو باید اطاعت کند و شیوه اجرای مجازات اسلیو. در متوسطترین سطح رابطه، همه چیز کمی بیش از یک بازی است، در حالی که در بالاترین سطح، قوانین و پروتکلها به شکل سنگین و سختی تنظیم میشوند و نافرمانی اسلیو منجر به تنبیه میشود که اغلب شامل تنبیه بدنی بسیار شدید است.
قوانین و پروتکلهی این روابط ممکن است فقط تعدادی از جنبههای زندگی اسلیو مانند نحوه لباس پوشیدن، الزامات ورود یا خروج از اتاق، نحوه ایستادن و یا نشستن، نحوه استفاده از توالت یا حمام را درگیر کنند اما اغلب فراتر رفته و نیازهای جنسی و حتی زندگی شخصی اسلیو را هم تحت سلطه میگیرند.
اسلیو چیست؟
برخلاف میسترس که استوار و محکم است و به طور کامل روی رفتار طرف مقابل احاطه دارد، اسلیوها مردانی هستند که از تحمل آزار جنسی و بدنی لذت میبرند! اسلیو (Slave) یا بردهها به مازوخیسم مبتلا هستند و از این که تحقیر شوند لذت میبرند. اسلیو کارهایی را که توسط ارباب مشخص میشود، حتی اگر علاقهای به آنها نداشته باشد انجام میدهد و توان سرپیچی ندارد.
از افراد اسلیو انتظار میرود که از قوانین مشخص شده توسط میسترس پیروی کنند و دستورهای او را مو به مو اجرا کنند و در صورت سرپیچی، آماده تنبیه از سوی میسترس شوند.
انواع اسلیو در رابطه ارباب و برده
اسلیو یا مرد برده در رابطه جنسی، میتواند در خدمت یک میسترس (ارباب زن) باشد، یا این که به دستور ارباب اصلی به خدمت چندین نفر در بیاید. در کل بردهها دارای نمونههای مختلفی هستند.
۱. تسلیم کامل و مطلق روحی و جسمی
افرادی که مازوخیسم جنسی شدیدتری دارند به بردگی کامل طرف مقابل در میآیند و روح و جسم خودشان را تسلیم میکنند. این افراد ممکن است با توجه به میزان خشونت میسترس صدمه جسمانی جدی ببینند.
۲. تسلیم جسمانی یا مادی
بردگان مازوخیسم نوع دوم افرادی هستند که صرفاً جسم خودشان را در اختیار اربابشان قرار میدهند. میسترس در این رابطه از وسایلی مانند شلاق برای تنبیه برده استفاده میکند؛ اما تضمین سلامتی برده در دورانی که اسلیو است وجود خواهد داشت.
۳. تسلیم قراردادی یا ساعتی
در نوع سوم از بردگی؛ اسلیو ها به صورت ساعتی به خدمت ارباب در میآیند و برای این ساعات خدمت، مبلغی به وی پرداخته میشود. در این نوع رابطه قوانین خاصی بین اسلیو و میسترس وجود دارد و ارباب باید طبق خواست برده با وی رفتار کند. در حقیقت این نوع بردگی برای میسترس حالتی مانند کسب درآمد دارد و فقط منحصر به اتاق خواب میشود.
اختلالات و دلایل ایجاد حالت اسلیو و میسترس
ناهنجاری جنسی اولین دلیل رابطه میسترس و اسلیو است. شرایط محیطی، وضعیت تغذیه، وضعیت روانی در دوران کودکی و… از دیگر عواملی هستند که در پیدایش این رابطه تأثیرگذارند. فردی که به مازوخیسم مبتلا میشود و سپس تن به اسلیو شدن میسپارد، احتمالا در زمان کودکی تحت تنبیههای بدنی خاصی بوده و به دلیل تکرار این موضوع این حالت به یک لذت روانی برایش تبدیل شده است.
افرادی که تحت عنوان میسترس در این رابطه حضور دارند نیز از سادیسم جنسی و آزار رساندن به دیگران رنج میبرند. این افراد ممکن است در کودکی سرکوب شده باشند یا این که قدرت مطلق به آنها واگذار شده باشد و به این موضوع که همه در خدمت آنها هستند عادت کرده باشند. بروز اتفاقات ناخوشایند جنسی در گذشته و اختلالات روانی از دیگر مواردی است که سبب این حالت میشود.
کسانی که به سادیسم یا دیگر آزاری مبتلا هستند ممکن است در ذهنشان صحنههایی از شکنجه دادن دیگران را مرور کنند یا این که از طریق سخنان گزنده و تحقیر دیگری را برنجانند. در مرحله قویتر سادیسم، این موضوع به صورت رابطه اسلیو و میسترس بروز میکند و فرد از به بردگی گرفتن دیگران و تحمیل آزارهای روحی و روانی به آنها لذت میبرد.
آیا ازدواج با اسلیو یا میسترس ممکن است؟
با توجه به این که شخصیت اسلیو بردگی است و شخصیت میسترس ارباب بودن، ازدواج با این افراد ممکن است در رابطه زناشویی که بین زوجها وجود دارد مشکل ایجاد کند؛ زیرا میسترس ها از آزار رساندن به مردان لذت میبرند و امکان دارد که با همسرشان نیز رفتارهای مشابه با رفتارهایی که با بردهها داشتهاند را تکرار کنند.
اسلیو ها نیز چون به مازوخیسم مبتلا هستند و به بردگی و آزار و اذیت شدن توسط دیگران خو گرفتهاند، تمایل دارند زنی که با آنها ازدواج میکند به آزار و اذیت روحی و جسمانی آنها بپردازد و از زنانی که نمیتوانند این گونه رفتار کنند راضی نخواهند بود.
بسته به این که درجه سادیسم و مازوخیسم در میسترس و اسلیو چه اندازه است و تاکنون آنها برده یا اربابی داشتهاند یا خیر، باید تحت نظر روانشناس قرار بگیرند و سپس نسبت به ازدواج آنها با فردی سالم تصمیم گیری شود.
در هر حال افرادی که وارد رابطه زناشویی با کسانی که به ناهنجاریهای جنسی و روانی مبتلا هستند و تاکنون تحت درمان قرار نگرفتهاند میشوند، به احتمال زیاد نمیتوانند یک رابطه آرام و لذتبخش را با شریک زندگیشان چه در طول روز و چه هنگام رابطه جنسی تجربه کنند.
روش درمان
افرادی که رابطه اسلیو میسترس را تجربه کردهاند و از آن لذت میبرند، از شرایطی که دارند راضی هستند و نیازی به درمان این مشکل نمیبینند؛ بنابراین مانند دیگر مشکلات و ناهنجاریها، درمان این مشکل تنها زمانی امکان پذیر است که فرد خودش بپذیرد به سادیسم یا مازوخیسم مبتلاست.
مشاوره جنسی و روان درمانی از جمله مواردی هستند که در درمان این افراد به آن توجه میشود. برای درمان راهکارهای زیر مناسب به نظر رسیده و توسط پزشک و روان درمانگر متخصص به کار برده میشود:
- در ابتدای راه، مشاور علت پیدایش این بیماری را با توجه به شرایط زندگی بیمار بررسی میکند. برای این منظور باید دوران کودکی فرد ریشه یابی شود و اگر مشکل از آن زمان نشات گرفته است بر طرف شود. در چنین شرایطی به احتمال زیاد رفتارها و برخورد پدر و مادر در کودکی باعث بروز چنین اختلالاتی شده است. مراجعه به روان درمانگر در چنین شرایطی بهترین گزینه است.
- گاهی مشکل عادت به دیدن فیلم های مختلف است که رابطه میسترس و اسلیو را رواج میدهند. در چنین شرایطی باید افراد را با مضرات این فیلمها آشنا کرده و آنها را از دیدن این فیلمها منع کرد.
- راه حل بعدی اینست که روی عزت نفس بیماران مازوخیسم جنسی کار میشود تا آنها بتوانند مانند انسانهای معمولی به آغوش جامعه بازگردند. در این زمینه باید به آنها یادآوری شود که انسان هستند و باید در هر شرایطی کرامت انسانی خود را حفظ کنند. بنابراین با هربار پرهیز از رابطه میسترس و اسلیو فرد به انجام ندادن آن عادت میکند. البته با توجه به این که شدت ناهنجاری در هر اسلیو و میسترس تفاوت دارد، این افراد باید تحت نظر روانپزشک قرار بگیرند و مراحل درمان با توجه به شدت و سابقه بیماری برای آنها طی شود.
- در آخر باید به فرد متذکر شد که رابطه جنسی جزئی از زندگی زناشویی است که باید با عشق و محبت همراه باشد تا بتواند به بهبود روند زندگی و داشتن یک زندگی سالم کمک کند.
سخن آخر
رابطه میسترس و اسلیو بیشتر در جوامع غربی دیده میشود. در این رابطه فردی که به بیماری سادیسم یا دیگر آزاری مبتلا است نقش ارباب یا میسترس را بر عهده دارد و فردی که مازوخیسم دارد و از آزار دیدن لذت میبرد، در نقش برده یا اسلیو ظاهر میشود. برای درمان این بیماری باید فرد خودش خواهان برطرف کردن مشکل باشد و به روانشناس و روان درمانگر مراجعه کند.
برای تکمیل اطلاعات در این زمینه، پیشنهاد میکنیم مطلب «تفاوت سادیسم در زنان و مردان» را نیز بخوانید. فراموش نکنید که دیدگاههای خود را از طریق بخش «نظرات و پرسشها» با ما و سایر خوانندگان محترم سایت ستاره به اشتراک بگذارید تا گفتگویی مفید درباره این موضوع به عنوان آسیبی اجتماعی و فردی ایجاد گردد.
Khashjam
من هم علاقه شدید به شکنجه و تحقیر شدن به دست جنس مخالف یعنی خانم ها دارم ولی خجالت میکشم جایی مطرح کنم
نیلو
بیا خودم شکنجت بدم
علیرضا
من بیام شکنجه و شلاقم بزنید
سها
خجالت نداره که من در ب در دنبال یه اسلیو خوب و مطیعم ولی کسی نیس که به دلم بشینه …
سلام از کدوم شهر هستین
به نظرم عالیست
Aseman
من خیلی دوست دارم ارباب باشم وزجر بدم مردا رو نیمدونم از عصبانیت همیشگیمه یا واقعا مریضی محسوب میشه لطفا راهنمایی بفرمایید
رها
حدود یک سالی هست با یه نفر آشنا شدیم پزشک هست و آدم خیلی محترمیه با اینکه من هیچ علاقه ای بهش نداشتم و قبول نمیکردم با هم باشیم ولی انقد بهم محبت کرد و دوسم داشت که منم کم کم بهش علاقمند شدم و حدود یک سال دیگه قراره رابطمون رسمی کنیم اونم به اصرار خودش. اوایل بهم میگفت دوس دارم تو بهم دستور بدی باهام انقد مهربون نباش اولش زیاد برام عجیب نبود تا اینکه با هم صمیمی تر که شدیم شروع کرد به علایقش گفتن مثه اینکه لذت میبره که من تنبیهش کنم خیلی دوسم داره ولی یه کارایی میکنه که من ناراحت شم و دعواش کنم با هم رابطه نداشتیم ولی چیزایی که دوست داره برام میگه اینکه دوست داره چشماش و دستاش ببندم اسپنکش کنم به گردنش قلاده ببندم و…که خیلی عجیبه و بعضیاش شاید حتی نتونم تحمل کنم راستش من یه آدم مهربونم آزارم به مورچه هم نمیرسه چه برسه به اینکه کسی که دوسش دارم تنبیه و اذیت کنم برام خیلی سخته وقتایی که صحبت این چیزا میشه من همش سعی دارم بحث عوض کنم آرزوی یه رابطه عادی دارم چند بار سعی کردم همه چی تموم کنم ولی چون همدیگه رو خیلی دوست داریم نمیشه.موندم چی کار کنم علاقه ای به همچین رابطه ای ندارم و واقعا باعث آزارمه ولی مجبورم یه وقتایی برای اینکه دلش نشکنه بگم دوس دارم ولی حرفشم که میشه واقعا عذاب میکشم چه برسه به اجرا شدنش موندم چی کار کنم
ندا سامانی
کاربر عزیز، در رابطه صادق باشید و خودتان را مجبور به کاری که دوست ندارید نکنید. در صورتی که تمایلات شما با هم همخوانی نداشته باشد و شما جور دیگری وانمود کنید آسیب زیادی متوجه شما خواهد شد.
محمد
در حقیقت این نوع بردگی برای میسترس حالتی مانند کسب درآمد دارد.
این بخشی از متن شماست که به اشتباه از کلمه میسترس استفاده شده در حالیکه باید از کلمه اسلیو استفاده میشد
حمید
بنظرم زندگی با یه میسترس واقعی لذت بی پایان برای زندگی مشترک
Elly
موافقم
ممد
یه سوال داشتم به نظرتون بهتره این حس اسلیو بودن خودم رو درمان کنم یا اینکه باهاش راه بیام؟
.
درمان، شاید لذت ببری ولی هیچ وقت اون آرامشی که باید نداری
احمد
آره همه بدبختی ها از غرب میاد. و ما مهد شعور و فرهنگ هستیم.
س ل
ممنونم واقعا در بالا بردن اطلاعات کمکمم کردید، توضیحات تون کامل و مفید بود
لیلا
سلام باید بگم غربی ها وبعضی دوستان مانند کسی هستند که در بیابان گم شدند و هر راهی رو امتحان می کنند و این رابطه هم مثل رابطه با حیوانات ویا رابطه با هم جنس بیش از یک بی راهه نیست.اما هر کاری راه و روش خاص خودش رو داره و بنظرم هدف از ازدواج برای یک زن تکیه کردن به یک ستونه نه یک مرد خود آزار
رضا
من خودم دوست دارم برده باشم، و فکر میکنم اگر با میسترسی باشم و هر دو لذت ببریم هیچ اشکالی نداره و بیماری محسوب نمیشه، البته به شرطی که محدوده ها رو رعایت کنیم تا دچار اسیب نشیم، البته من مازوخیسم ندارم و از شکنجه شدن لذت نمیبرم و فقط از تحقیر شدن خوشم میاد
یاس
سلام و خسته نباشی خدمت همه مخصوصا دوستان عاشق زجر کش شده.
مطالبی که الان خوندم مو به بدنم سیخ شد،دقیقا اتفاقات این چند سالی که سرم اومده برام مرور شد و متوجه شدم معنیش چی بود، بخش زیادی از سوالاتم جواب داده شد،چطور میشه به جواب سوالات دیگه ام برسم؟و در آخر ممنونم از مطالب هوشیار کننده دوستان دست اندرکار.
بدون نام
زنم منو مجبورکرده برای اون بردگی کنم میگه اگه این کارو نکنی طلاق می گیرم
زهرا
میخوام بدونم این افراد در حالت عادی و قبل ازدواج. ینی توی زمان دوستی هم تمایلات رو دارن؟
یا فقط هنگام رابطه جنسی؟
فرزانـه
سلام بايد بگم من ب عنوان ي ميستريس اغلب اين حسو دارم وليكن گاهي دلم ي رفيق يا همصحبت ميخواد ولي چيزي از جايگاه يا ديدمو نسبت ب اسليموم عوض نميكنه
Binam
منبع ذکر کنید. بر چه اساس به این حس میگید بیماری روانی؟؟
ناشناس
پس آدم سالم از زجر کشیدن و تحقیر شدن لذت میبره؟؟؟
علی پارسا
سلام خسته نباشیدچجوری میتونم خودم رادرمان کنم
فیروزه
درمانش خیلی سخته ونیازمند مشاوره و هیپنوتیزم و خودالقایی عزت نفس از دست رفته هست فقط بدانید ازدواج درمانگاه نیست و لطفا پیش از اینکه با کسی ازدواج کنید از مشکلتون بهش بگید
فیروزه
شوهر من رفتارهای عجیبی از ابتدای آشناییمون داشت مثل لیسیدن پا ،علاقه بیش از حد به کفش و بوسیدنش، اینکه با کفش روش راه برم ، بهش فحش بدم تحقیرش کنم و کتکش بزنم به خصوص با کمربند ، ریشه ی بیماریش تا جایی که من فهمیدم رفتار خشن و نا مناسب پدرش بوده که دائم تحقیرش می کرده و کتکش می زده و به خاطر کنجکاوی های سن بلوغش به شدت با کمربند تنبیه شده که همون اولین ضربه (پایین کمر و باسنش) درد و لذت جنسی را باهم تجربه می کنه و از اون به بعد با دیدن پدرش، کمربندش و حتی صدای پاش تحریک می شده و دوست داشته بیاد و روش کمربند بکشه پس عمدا کاری میکرده که پدرش رو عصبانی کنه تا کتکش بزنه یه حس مشابه هم به ناظم مدرسه شون داشته و اگه همکلاسی هاش هم پس گردنی می خوردن اون تحریک می شده، توی خونه که هست یک دفعه چهاردست پا میشه و دنبالم راه میفته و خونه رو بهم میریزه تا من عصبانی شم و سرش داد بکشم و چندتا سیلی پس گردنی و لگد بخوره هیچ وقت دقیقا به من نگفت بیماریش چیه و از من چی میخواد و فقط میگه این چیزا برام لذت جنسی داره و انجام بده ولی من متوجه شدم میخواد من میسترس باشم و اون اسلیو بهش دستور بدم و اگه تخطی کرد به شیوه خودم تنبیه اش کنم تمایلات مازوخیسمی زیادی هم داره مثلا شنیدن الفاظ رکیک ، قلاده چرمی وزنجیر شلاق و… و از انواع فیتیش هم به فتیش پا ، فتیش کفش ، فتیش چرم ، فتیش ناحیه سینه ودورکمر و فتیش مو هم دچاره که گاهی نیم ساعت تا سه ربع مثلا با موهام بازی می کنه روی صورتش می ریزه وبا انگشت شونه می کنه یا کفش رو بو می کنه و صورتش رو بهش می ماله به غیر از همه ی این انحرافات به خودارضایی هم مبتلا است و برای این کار یکی از کفشای من رو برمیداره هر چی باهاش صحبت می کنم می تونی با مشاوره تا حدودی درمان بشی قبول نمی کنه و می گه وقتی داشتن چنین رابطه ای می تونه انقدر لذت بخش باشه چرا درمان کنم و رابطه معمولی داشته باشم با اینکه می دونست چه بیماری های روانی ای داره ولی تو خواستگاری نگفت و تو دوران عقد خودم فهمیدم ولی بهش علاقه پیدا کرده بودم دلم نیومد بهم بزنم و بعد عروسیمون هم تا جایی که می تونم همراهیش می کنم ولی بیشتر کاراش رو تحمل می کنم در آخر بگم این رفتارها را فقط هنگام نیازجنسی بروز می ده و تو زندگیش یه مرد مقتدر عادی و سالمه
احسان
خانوم اگر احساسات اینچنینی ازش در زمان امایلات جنسی بروز میکنه هیچ اشکالی نداره و شما هم سعی کنید ازش لذت یبرید.تمام ادما فتیش دارن یعنی علاقه خاص به یه قسمت بدن.به هرحال شما همسر اون هستین و دوستتون داره و مثلا علاقه خاصی به پا و موی شما داره.این هیچ عیبی نداره.لذت ببرید از روابطتون.ازدواجتون پایدار
بدون نام
ضمنا اگر همسرتون در زمان های عادی مرد مقتدر و سالمی هست شک نکنید که مشکلی وجود نداره و همسرتون اصلا نیاز به مشاور نداره.همه ی ادما در روابط جنسی یکسری علایق خاص دارن که بعضا هیچوقت به همسرشون نمیگن و این باعث میشه از زندگیشون لذت نبرن و در نهایت متاسفانه گاهی اوقات به خیانت ختم میشه.