

۱. رباعی
نام این گونه شعری از «رباع» به معنای چهارتایی گرفته شده و مشتمل بر چهار مصراع (دو بیت) هست که مصراع اول با مصراعهای دوم و چهارم هم قافیه اند و حرف اصلی شعر در مصراع چهارم نشسته است. در ابتدا، متقدمین هر چهار مصراع را هم قافیه میگرفتند، اما به تدریج و از اوایل قرن ششم قافیه مصراع سوم اختیاری شد.
مضمون رباعی معمولا عارفانه، فلسفی و یا عاشقانه است، بطوریکه آن را مناسبترین قالب شعری برای لحظههای کوتاه شاعرانه نامیده اند. از اولین رباعی سرایان در تاریخ به بایزید بسطامی و شفیق بلخی اشاره کرده اند. هرچند که میگویند صوفیان خیلی پیشتر از پیدایش رباعی، در سماع از آن استفاده میکردند. شاعران سبک هندی، رباعیات خوبی از خود به یادگار گذاشته اند که از جمله آنها میتوان به اشعار بیدل دهلوی اشاره کرد؛ اما مشهورترین رباعی سرا در تاریخ ادب ایران، حکیم عمر خیام بوده که حجم کم اشعارش به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
در عصر حاضر پدر شعر نوی فارسی «نیما یوشیج» حیات دوبارهای به رباعی بخشید و در ادامه سید حسن حسینی و قیصر امین پور آن را به اوج رساندند. بیژن ارژن و ایرج زبردست در دهه هفتاد شمسی موج تازهای از رباعی راه انداختند که تا به امروز ادامه دارد.
- خیام
- عطار
- مولانا
- بابا افضل کاشانی
- ابوسعید ابوالخیر
- سنایی
نمونه اشعاری در قالب رباعی
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو.
چون پرده درافتد نه تو مانی و نه من
∗∗∗∗«خیام نیشابوری»∗∗∗∗
من درد تو را ز دست آسان ندهم
دل برنکنم ز دوست تا جان ندهم
از دوست به یادگار دردی دارم
کان دردبه صد هزار درمان ندهم
∗∗∗∗«مولوی»∗∗∗∗
گر مرد رهی میان خون باید رفت
از پای فتاده، سرنگون باید رفت
تو پای به راه نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که، چون باید رفت
∗∗∗∗«عطار»∗∗∗∗
از شعرم خلقی بههم انگیختهام
خوب و بدشان بههم درآمیختهام
خود گوشه گرفتهام تماشا را کآب
در خوابگه مورچگان ریختهام
∗∗∗∗«نیما یوشیج»∗∗∗∗

۲. دوبیتی
دوبیتی بیشتر بر مضامین عاشقانه و غنایی تکیه دارد، ولی گاه، خارج از دایره فلسفه، به عرفان هم وارد میشود. میگویند دوبیتی رایجترین قالب شعری در میان روستاییان است.
اولین دوبیتیها را فهلویات میگفتند (فهلویات یعنی اشعار محلی قدیمی که بعضا با آواز میخواندند)، اما از قرن دهم و یازدهم هجری، دوبیتی به زبان فارسی سروده شد و اوزان متنوعی داشته است. از میان فهلوی سرایان عبید زاکانی نام شناخته شدهای است و بابا طاهر همدانی مشهورترین دوبیتی سرای تاریخ ادبیات ایران است که از قرن نهم هجری به شهرت رسید.
دوبیتی سرایان مشهور
- باباطاهر عریان
- فایز دشتی
- مفتون بردخونی
- شفیق شهریاری
نمونه اشعاری در قالب دوبیتی
دلی دارم خریـــــدار محبّت
کزو گرم اســـت بازار محبّت
لباسی دوختم بر قامت دل
ز پود محنـــــت و تار محبّت
∗∗∗∗«بابا طاهر همدانی»∗∗∗∗
هر آن چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
به دریا بنگرم دریا تَه وینم
به هر جا بنگرم كوه و در و دشت
بیاید گلعذار و ما نباشیم
بسی مفتون گل شادی بروید
به طرف جویبار و ما نباشیم
∗∗∗∗«مفتون بردخونی»∗∗∗∗

فرق رباعی و دوبیتی
مهمترین فرق رباعی و دوبیتی علاوه بر موضوع، در وزن آن است که رباعی وزنی مشخص دارد «مستفعل مستفعل مستفعل فع» (یا همان لاحول و لاقوة الابالله). دوبیتی شاید در اوزان متفاوتی سروده شود، ولی معمولا بر وزن «مفاعیلن مفاعیلن فعولن» شناخته شده و میگویند هر دوبیتی خارج از این وزن، قطعه است. از لحاظ عروضی هم اگر هجای اول هر مصراع بلند باشد، رباعی است و چنانکه اولین هجا کوتاه باشد، دوبیتی است.
سخن آخر....
وقتِ قرار ما دو نفر، کُنجِ کافه است!
می نوشم از نگاه تو یک استکان غزل
دیگر چه جای گفتن ِ حرف اضافه است؟!
تصویرهای زشت، فراموش می شوند
تا چشم، محوِ آینه ای خوش قیافه است!
بی عشق ِدوست، جاذبه ای نیست در جهان
دنیا بدون ِروی تو حرفی گزافه است
وقتی که رنگِ چشمِ تو شد سرنوشتِ من
دیگر چه جای قهوه و فال و خُرافه است؟!
ما با زبانِ شعر و غزل حرف می زنیم
اظهار ِعشق ما دو نفر در لَفافه است!
هر شب برای وصل، توّسل نموده ای
تعویذِ اشکهای تو لای ملافه است !
#شهاب_گودرزی