ستاره | سرویس علوم – صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی (ملاصدرا) طبق نظر بسیاری از اهل فن، یکی از بهترین فیلسوفان تاریخ ایران بوده است. اصالت وجود و اصالت ماهیت از جمله موضوعات فلسفی به شمار میآیند که ملاصدرا به طور مفصل به آنها پرداخته است. در این مطلب ضمن بیان یک بیوگرافی مختصر از ملاصدرا، نظریات فلسفی اش را با هم مرور میکنیم.
زندگینامه ملاصدرا
صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی (ملاصدرا) در نهم جمادیالاول سال ۹۷۹ قمری مطابق هفدهم مهر ماه ۹۵۰ شمسی در شهر شیراز زاده شد. ملاصدرا در مکتبخانهای در شیراز مشغول تحصیل بود اما دو اتفاق باعث تعلیق تحصیل او شد، اول وفات ملا عبدالرزاق ابرقویی (استاد صرف و نحو صدرا) و دوم وفات شاه تهماسب اول صفوی و تاجگذاری شاه اسماعیل دوم صفوی. این اتفاق باعث هرج و مرج در ایران و شیراز شد و به همین ترتیب، نگرانی ابراهیم قوام (پدر صدرا) بیشتر شده و لاجرم به جنوب کشور کوچ کردند. پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و آغاز حکومت شاه عباس کمی اوضاع کشور آرام گرفت و ابراهیم قوام و خانواده به شیراز بازگشتند.
او در نوجوانی در مدرسه صدر خواجو اصفهان در محضر اساتیدی چون شیخبهائی، میرداماد و میرفندرسکی درس های فقه و حدیث و تفسیر و حکمت شرق و غرب و… خواند و تاجایی پیشرفت کرد که از اساتید مهم اصفهان شد. زمانی که شاه عباس اول پایتخت حکومت خود را از قزوین به اصفهان منتقل کرد، شاه با علمای اصفهان خصوصا ملاصدرا و شیخبهائی نیز بیشتر آشنا شد و آنها را تکریم کرد. شاه از محبوبیت کمنظیری که مردم اصفهان به او داشتند متعجب بود. ملاصدرا موفق به کسب درجه اجتهاد و تدریس شد اما نظریات او در فقه و تفسیر با مدرسین و روحانیون آن زمان بسیار متفاوت بود، لذا جمعی از روحانیون او را بدعتگذار و مرتد خواندند و از محبوبیت او کاستند. همین باعث شد علیرغم علاقه شاه به ملاصدرا، او را به اطراف اصفهان تبعید کنند.
بیشتر بخوانید: تفاوت علم و فلسفه چیست؟ ۹ تفاوت اساسی در مفهوم و تعریف
مهم ترین نظرات فلسفی صدرا
اصالت وجود
ابتدا باید با تعاریف وجود و ماهیت آشنا شویم.
وجود
وجود یعنی بودن و هستیِ هر چیزی فارق از چگونه بودنش. به عنوان مثال وقتی ما میگوییم «این قلم است»، واژه «است» وجود قلم را میرساند درحالیکه هنوز نمیدانیم کدام قلم یا قلمی با چه رنگ! این یعنی ما به هستی چیزی پی میبریم.
ماهیت
ماهیت چیستیِ هرچیز و چگونگی آن است، یعنی آنچه بر وجود سوار میشود. ماهیت چیزی است که وجودها را از هم متمایز میکند، مثلا وقتی میگوییم «این قلم است» یعنی چیزی به نام قلم (ماهیت) است و خصوصیات ویژه ای دارد. واژه «است» در دو جمله قلم است و کاغذ است، یکی دیده میشود اما قلم و کاغذ دو ماهیت جداگانه هستند. به بیان سادهتر، ماهیت پاسخی است که در مقابل سوال «چیستی؟» میآید.
نزاع ملاصدرا و استادش میرداماد بر سر اصالت وجود یا ماهیت
از نظر میرداماد، اصالت با ماهیت است؛ بدین معنا که ماهیت عینیت و خارجیت دارد و از طریق آن میتوان پی به وجود برد. آنچه ما ابتدا با آن مواجه میشویم ماهیت است و سپس ذهن وجود را بواسطهی ماهیت انتزاع میکند. از نظر ایشان ماهیت است که واقعیت شیء را نشان میدهد.
یکی از ادله قائلین به اصالت ماهیت
زمانی که سیمرغ را در ذهن متصور میشویم، یعنی ماهیتی را تصور کردهایم فارغ از وجودش! این یعنی نمیتوانیم راجع به وجود آن موجود سخن بگوییم زیرا سیمرغ وجود خارجی ندارد اما میتوانیم ماهیتش را در ذهن متصور شویم.
نقد ملاصدرا به میرداماد
اما از نظر ملاصدرا وجود در فهم مشترک و در حقیقت واحد است:
از نظر ملاصدرا ماهیات کثیر و مختلفاند در حالی که وجود امری واحد و مشترک است. ماهیت قلم غیر از ماهیت کاغذ بوده و ماهیت یک انسان دیگر غیر از ماهیت من است. اگر فرض کنیم اصالت با ماهیت بوده و ماهیت است که واقعیت جهان را شکل داده، در اینصورت جهان برای ما قابل فهم نیست زیرا ماهیت ها متفاوت و متمایز از یکدیگر هستند و این با فهم مشترک ما از جهان متناقض است.
با این حال مفهوم وجود واحد است و درباره هر چیز به کار میرود. مثلا وقتی میگوییم قلم است، کاغذ است، انسان است؛ در هر سه جمله و هرسه گزاره واژه «هست» که وجود را تعریف میکند یکیست در حالی که قلم و کاغذ و انسان سه ماهیت مختلف و متفاوت هستند؛ پس اصلالت با وجود تعریف میشود زیرا این وجود است که واقعیت جهان را میسازد.
تشکیک وجود
از دیگر نظرات مهم فلسفی ملاصدرا تشکیک وجود به حساب میآید:
با مفهوم وجود قبلا آشنا شدهایم، اما تشکیک به معنای مرتبه یا اولویت است. به عنوان مثال وقتی میگوییم عسل شیرین و شکر شیرین است، عسل و شکر در شیرینی مشترک هستند اما شیرینی عسل بیشتر از شکر است. پس شیرینی در عسل و شکر مشکک یا دارای تشکیک خواهد بود.
ملاصدرا میگوید اگرچه وجود حقیقتی واحد است اما شدت و ضعف دارد و مشکک است. با این که موجودات در اصلِ وجود با هم مشترک هستند و وحدت دارند، اما در مرتبهی وجودی خود دارای شدت و ضعف هستند. به عنوان مثال به نور توجه کنید. نورها در اصل یکی است چه از خورشید باشد و چه لامپ های کوچک! بالاخره نور است اما تفاوت در شدت و ضعف آن نور به وجود میآید. نور خورشید بسیار شدید تر از نور لامپ کوچک است، پس در شدت نور باهم تفاوت دارند. علت کثرات و تعدد موجودات نیز همین تشکیک وجود یعنی شدت و ضعف در وجود است.
گرچه برخیزد ز آب بحر موجب بیشمار
کثرت اندر موج باشد لیک آبی بیش نیست
این نظریه (تشکیک وجود) در عین حال که وحدت و یکی بودنِ وجودِ موجودات را اثبات میکند، دلیل کثرت و تعدد آنها را نیز در خود دارد. به همین علت نام دیگر این نظریه «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» است.
بیشتر بخوانید: تناسخ چیست؟ + ۴ مفهوم برای درک فلسفه تناسخ
حرکت جوهری
یکی دیگر از نظریات مهم فلسفی ملاصدرا «حرکت جوهری» است. جوهر در فلسفه ارسطو نیز مربوط به همین موضوع است. حالا با دو مفهوم «جوهر» و «عرض» آشنا میشویم.
مفهوم جوهر و عرض
یک موم تازه را تصور کنید که بر درخت دیده شود. آن موم سخت بوده و شکل دارد. همچنین بوی خاصی داده و اگر با چوبی به آن ضربه بزنیم صدا میدهد. حال تصور کنید آن موم را بر آتشی بگذاریم تا شکل خود را از دست دهد. اکنون دیگر این موم مانند قبل نیست یعنی ویژگی های قبل خود را از دست داده و دیگر سخت نیست و شکل و بوی آن تغییر کرده و دیگر ضربه پذیر نیست. آیا این موم همان موم اولیه است؟ عقل ما این موم را همان موم اولیه میداند با این تفاوت که دیگر اوصاف پیش را از دست داده است و اوصاف جدیدی به دست آورده.
در این مثال موم جوهر است و اوصافی که در آن تغییر کرد، عرض به شمار میآید؛ زیرا هرچه آن اوصاف تغییر کند موم همان موم است پس جوهر چیزی است که ثابت است و لایتغیر اما عرض میتواند تغییر کند بدون آنکه چیزی از جوهر بکاهد یا بیافزاید.
حکمای پیش از ملاصدرا بر این نظر بودند که حرکت تنها در اعراض رخ میدهد و جوهر اشیا ثابت است؛ بههمین دلیل در آن زمان این نظریه بسیار عجیب بود و باعث برانگیخته شدن بسیاری از علماء شد.
موجود ثابت و موجود متغیر
اما ملاصدرا موجود را به دو نوع تقسیم میکند:
- موجود ثابت
- موجود متغیر
موجود ثابت در یک مرتبه خاص قرار گرفته و متغیر نیست به همین دلیل از عالم طبیعت ماده برتر است. او این موجودات را فرشتگان و موجودات ماورای طبیعی میداند، اما موجود متغیر ثبات ندارد و وجود او جاری و سیال است. جهان ماده وجودی متغیر و رو به تکامل دارد و هیچ ثباتی در جهان یافت نمیشود و همهی موجودات رو به سیر صعود یا نزول هستند و حرکت در جوهر ایشان نیز رخ میدهد.
در آخر
ملاصدرا به دلیل نبوغ خود در علوم حوزوی و فلسفه توانست نام خود را کنار فیلسوفان اسلامی جاودان کند. فلسفهی او را بسیار نزدیک به عرفان و کلام میدانند. به همین جهت، نظریات او مانند حرکت جوهری که توضیح دادهشد در عرفان نظری نیز مطرح میشود. از اصلی ترین کتب وی، کتاب الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الاربعة، المشاعر، مفاتیح الغیب و … است. یکی دیگر از بزرگان فلسفه جهان بدون شک نیچه است. اگر شما نیز علاقهمند به بررسی نظریات او هستید، پیشنهاد میکنیم بیوگرافی فریدریش نیچه را مطالعه کنید. در پایان، منتظر دریافت سوالات، دیدگاهها و تجربیات شما در خصوص ملاصدرا و نظریات فلسفی اش هستیم.