ستاره | سرویس مذهبی – ظاهر بعضی از آیات کریم بدون توجه به آیات دیگر، بیانگر این است که باید از تورات و انجیل پیروی کرد، اما تا چه اندازه این ادعا صحیح است؟ منظور قرآن از تصدیق تورات و انجیل چیست؟ آیات دیگر قرآن در مورد تورات و انجیل چه میگویند؟ در این مقاله به این پرسش ها پاسخ خواهیم داد.
پاسخ اجمالی به میزان تصدیق قرآن درباره تبعیت از تورات و انجیل
- آیاتی در قرآن وجود دارد که به تحریف قسمتهایی از تورات و انجیل که باب میل اهل کتاب نبوده اشاره دارد.
- قرآن کریم تنها بخشی از تورات و انجیل را تصدیق کرده و تصدیق جزئی از آنها به معنای تصدیق کل این دو کتاب نیست.
- با وجود قرآن که کتابی جامع و کامل است، مراجعه به کتب آسمانی پیشین معنی ندارد و هدایتگری تورات و انجیل مربوط به زمانه خودشان است.
پاسخ تفصیلی به میزان تصدیق قرآن درباره تبعیت از تورات و انجیل
در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که اگر بخواهیم معنای ظاهریشان را به صورت جدا و منفصل از سایر آیات قرآن و آموزههای این کتاب آسمانی قبول کنیم، باید از انجیل و تورات پیروی کنیم و دست از عقیده تحریف این دو کتاب برداریم. مثلاً در آیه ۴۸ سوره مائده میخوانیم:
«وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتابِ»
«ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، در حالى که این کتاب، کتب آسمانى پیشین را تصدیق مى کند.»
و یا در آیه ۴۴ از همین سوره آمده است:
«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ…»
«ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود…»
همین بیانات قرآنی تأییدآمیز راجع به این دو کتاب آسمانی سبب شده که جمعى از مبلغان یهود و مسیحى، این آیات را سندى بر عدم تحریف تورات و انجیل و جواز تبعیت از آنها بگیرند و بگویند: «تورات و انجیل در عصر پیامبر اسلام (ص) مسلماً با تورات و انجیل امروز تفاوتى پیدا نکرده، و اگر تحریفى در تورات و انجیلها رخ داده باشد، مسلماً مربوط به قبل از آن است. و، چون قرآن صحت تورات و انجیل موجود عصر پیامبر اسلام را تصدیق نموده پس مسلمانان باید این کتب را به عنوان کتب آسمانى دست نخورده به رسمیت بشناسند.»
دلایل رد توصیه به تبعیت از تورات و انجیل در قرآن
۱. برخی آیات قرآن به تحریف بخشی از تورات و انجیل اشاره دارد
آیاتی در قرآن وجود دارد که به تحریف قسمتهایی از تورات و انجیل که باب میل اهل کتاب نبوده اشاره دارد. از جمله آیه ۷۵ سوره بقره:
«أَفَتَطْمَعُونَ أَنْ یُؤْمِنُوا لَکُمْ وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»
«شما چگونه انتظار دارید که این قوم به دستورات آئین شما ایمان بیاورند، با اینکه گروهى از آنان سخنان خدا را مى شنیدند و پس از فهم و درک آن را تحریف مى کردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟!»
و آیه ۷۸ سوره آل عمران:
«وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِیقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»
«در میان آنها [یهود] کسانى هستند که به هنگام تلاوت کتاب [خدا]، زبان خود را چنان مىگردانند که گمان کنید [آنچه را مى خوانند] از کتاب [خدا]است، در حالى که از کتاب [خدا]نیست! و با صراحت مىگویند: آن از طرف خداست! با اینکه از طرف خدا نیست، و به خدا دروغ مى بندند در حالى که مىدانند!»
و تعبیر «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» «سخنان را از محل خود تحریف مى نمایند» که در آیه ۴۶ سوره نساء و آیه ۱۳ سوره مائده آمده است.
همچنین تفاوت اساسی قرآن با تورات و انجیل در نقل داستان انبیاء، به تحریف این دو کتاب در این باره دلالت دارد.
۲. معنای صحیح تصدیق کتب پیشین از سوی قرآن
قرآن کریم تنها بخشی از تورات و انجیل را تصدیق کرده و تصدیق جزئی از آنها به معنای تصدیق کل این دو کتاب نیست. آیات مختلفى از قرآن گواهى مى دهد که نشانههاى پیامبر اسلام و آئین او در همان کتابهاى محرّف (تحریف شده) که در دست یهود و نصارى در آن زمان بوده وجود داشته است. زیرا مسلم است که منظور از تحریف این کتب آسمانى این نیست که تمام محتویات کتابهاى موجود باطل و بر خلاف واقع است، بلکه قسمتى از تورات و انجیل واقعى در لابه لاى همین کتب وجود دارد؛ و نشانه هاى پیامبر اسلام، در همین کتب و یا سایر کتاب هاى مذهبى که در دست یهود و نصارى بوده، وجود داشته است (و الان هم بشاراتى در آنها هست.)
به این ترتیب ظهور پیغمبر اسلام (صلى الله علیه و آله) و کتاب آسمانى او عملًا تمام آن نشانه ها را تصدیق نموده، زیرا با آن مطابقت داشته است.
بنابراین معنى تصدیق قرآن نسبت به تورات و انجیل این است که صفات و ویژگیهاى پیغمبر (صلى الله علیه و آله) و قرآن با نشانه هایى که در تورات و انجیل آمده مطابقت کامل دارد.
استعمال واژه «تصدیق» در معنى «مطابقت» در آیات دیگر قرآن نیز مشاهده مى شود، از جمله در آیه ۱۰۵ سوره «صافات» به حضرت ابراهیم علیه السلام مىگوید:
«قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا»
«تو تصدیق خواب خود نمودى» یعنى عمل تو مطابق خوابى است که دیده اى.
و در آیه ۱۵۷ سوره اعراف چنین مى خوانیم:
«الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ …»
«آنان که از این رسول، این پیامبر امى که نامش را در تورات و انجیل خود نوشته مىیابند، پیروى مىکنند.»
این معنى صریحاً بیان شده، یعنى اوصافى که در او مى بینند مطابق است با آنچه در تورات یافتهاند.
در هر حال آیات فوق چیزى جز «تصدیق کردن عملى» قرآن و پیامبر (صلى الله علیه و آله) نسبت به نشانههاى حقانیت او که در کتب گذشته بوده است، نیست و دلالتى بر تصدیق تمام مندرجات تورات و انجیل ندارد. (۱)
۳. محدودیت حوزه هدایتگری تورات و انجیل به زمانه خودشان
نکته دیگر درباره تورات و انجیل ناقص بودن آن دو نسبت به قرآن است و با وجود قرآن که کتابی جامع و کامل است، مراجعه به کتب آسمانی پیشین معنی ندارد. به همین دلیل با فرض سلامت تورات و انجیل از تحریف، این دو کتاب متناسب با استعداد بنى اسرائیل و…، مشتمل بر مقدارى از هدایتند، نه همه آنچه برای هدایت جهانیان تا قیامت لازم است. چنانکه در آیه ۴۴ سوره مائده میخوانیم:
«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ»
«ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود.»
این آیه و آیات بعد از آن بیانگر این معنا هستند که خداى سبحان براى امتها با اختلافى که در عهد و عصر آنهاست شرایعى تشریع کرده و آن شرایع را در کتبى که نازل کرده قرار داده تا به وسیله آن شرایع هدایت شوند و راه را از چاه تشخیص دهند؛ و هر وقت با یکدیگر بر سر حادثه اى اختلاف کردند به آن کتاب و شریعت مراجعه نمایند و انبیا و علماى هر امتى را دستور داده که بر طبق آن شریعت و کتاب حکم کنند و آن شریعت را به تمام معنا حفظ نمایند و به هیچ وجه اجازه ندهند که دستخوش تغییر و تحریف گردد.
اگر خداوند به اختلاف امتها و زمانها احکامى مختلف تشریع کرده براى این بوده که امتحان الهى تمام شود. زیرا استعداد زمانها به مرور مختلف میشود و دو استعداد مختلف از نظر شدت و ضعف با یک تربیت علمى و عملى و بر یک روال استکمال نمىکند. هر استعدادى براى رسیدن به کمال، مکتب و تربیتى خاص به خود لازم دارد؛ بنابراین اینکه مثلاً درباره تورات فرمود:
«إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْراةَ فِیها هُدىً وَ نُورٌ» معنایش این است که ما تورات را نازل کردیم که در آن مقدارى احکام و معارف الهى و مایه هدایت وجود دارد و مقدارى نور بر حسب حال بنى اسرائیل و استعداد آنان در آن هست. آرى کلمه «فیها» دلیل روشنى است بر اینکه:
- اولاً: آنچه در تورات فعلى هست هدایت نیست. بلکه در میان مطالب تورات، هدایت وجود دارد.
- ثانیاً: آنچه از هدایت در تورات هست پاره اى از هدایت است نه کل هدایت [و همان هم با توجه به سایر آیات و ادله و قرائن دیگری که وجود دارد دستخوش تحریف شده است.]
خلاصه چنان نیست که براى همه بشر و در همه قرون کافى باشد [و بتوان از آن تبعیت کرد.] (۲)
آیا میدانید صحف مقدس نام کتاب آسمانی کدام پیامبر است؟
پی نوشت:
۱) تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول، ج. ۱، ص. ۲۱۰
۲) رک: ترجمه تفسیر المیزان، موسوى همدانى، سید محمد باقر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج. ۵، ص. ۵۶۱