- وظیفه محوری (پیروی از وجدان)، که مشخصه های اصلی آن به قرار زیر است:
↵کمال گرایی سخت گیرانه: اصرار جدی بر هر چیز ساکن، کامل و بی نقص یا عیب، از جمله اجرای خود شخص یا فرد دیگر؛ قربانی کردن مناسبت جهت کسب اطمینان از صحت تمام جزئیات؛ باور به اینکه تنها یک روش درست برای انجام امور وجود دارد؛ دشواری تغییر ایدهها و یا نقطه نظرات؛ و شیفتگی نسبت به جزئیات، سازمان دهی و نظم.
↵پیروی بیش از حد وجدان: شیفتگی بیش از حد نسبت به جزئیات یا قواعد؛ نگرانی بیش از حد و عدم انعطاف درباره اخلاقیات.
↵فزون کاری: وقف کردن بیش از حد خود برای دستیابی به موفقیت، و از این رو، کار کردن بیش از حد. - کناره گیری، که توسط مشخصههای زیر تعیین میشود:
↵خودداری از صمیمت: پرهیز از روابط صمیمی یا عاشقانه، علاقه میان فردی و روابط جنسی صمیمی.
↵عواطف محدود: واکنش اندک نسبت به موقعیتهایی که عواطف را بر میانگیزند؛ تجربه و بیان عاطفی محدود؛ و بی تفاوتی یا سردی. - پریشانی عاطفی، که توسط مشخصههای زیر تعیین میشود:
↵استمرار: پافشاری بر وظایف پس از پایان آنها؛ ادامه دادن به همان رفتاری که موجب شکست شده است.
برای تشخیص این ویژگیها فرد باید دست کم در دوران اوایل بزرگسالی باشد. تنها زمانی این اختلال تشخیص داده میشود که این رفتارها در شخص ماندگار شده و او را بسیار ناتوان سازند، و یا موجب آسیب زدن به دیگران شوند.
در برخورد اول چنین به نظر اختلال شخصیت وسواسی – جبری (OCPD) و اختلال وسواسی جبری (OCD) یکسان هستند. این تشابه اسمی معمولاً موجب سردرگمی شده و متناوباً به جای یکدیگر به کار میروند (گویی که بیماری یکسانی هستند)، اما نه فقط دو اسم مختلف، بلکه در واقع دو بیماری متفاوت نیز هستند.
OCPD، همانطور که از نامش پیداست، یک اختلال شخصیتی است، در حالی که OCD به عنوان یک اختلال اضطراب شناخته میشود. همچنین ممکن است شخص به طور همزمان از هر دو بیماری رنج ببرد.
اختلال شخصیت وسواسی – جبری چیست؟
سازمان بهداشت جهانی در طبقه بندی بین المللی بیمارها برای تفکیک و توضیح OCPD، از اختلال شخصیتی آنانکاستیک استفاده میکند. کلمه آنانکاستیک (Anankastic) از کلمه یونانی آنانکاستیکوس به معنی “اجبار” مشتق شده است.
↵ویژگی اصلی اختلال شخصیت وسواسی عبارت است از شیفتگی نسبت به نظم و انضباط، کمال گرایی (در هر چیزی، از پاکیزگی گرفته تا نظم) به نرخ از دست دادن انطعاف، گشودگی و تأثیرگذاری، بدون توجه به تأثیر آن بر دیگران.
افراد مبتلای به OCPD تلاش میکنند تا کنترل خود را بر اصول سخت گیرانه، جزئیات بدیهی، فهرستها و روندهایی که نقاط اصلی فعالیت را معمولاً از دست میدهند، حفظ کنند. آنها نسبت به این واقعیت بی توجه هستند که افراد دیگر با انجام مکرر کارها و تأخیر به وجود آمده، ناراحت میشوند، چون معتقدند که دیگران اشتباه میکنند که تا این اندازه کار نمیکنند.
انعطاف پذیری میتواند بر نقاط اخلاقی و ارزشها نیز تأثیرگذار بوده و خود و دیگران را مجبور به پیروی از اصول اخلاقی سخت گیرانه میکند.
اختلال شخصیت وسواسی – جبری یکی از شایعترین اختلالات شخصیتی در میان کل جمعیت است (تخمین زده شده که میزان ابتلای به این بیماری از ۲ تا ۸ درصد است). تعدادی از تحقیقات نشان میدهند که OCPD در میان مردان شیوع بیشتری دارد.
تفاوت اختلال شخصیت وسواسی – جبری با اختلال وسواسی جبری چیست؟
علی رغم اینکه الگوی رفتاری افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری معمولاً با معیارهای OCPD همخوانی ندارد، اما افراد مبتلا به اختلالات اضطراب، از قبیل: اختلال وسواسی جبری، به احتمال زیاد دارای شخصیتی هستند که برخی از معیارهای OCPD را نیز در خود دارد.
راهنمای آمار و تشخیص اختلالات ذهنی تفاوتهای زیر را به عنوان نقاط تمایز OCPD و OCD در نظر گرفته است:
- علی رغم تشابه اسمها، اختلال وسواسی جبری را میتوان با وجود وسواسهای واقعی و اجبارهای موجود در اختلال وسواسی جبری، به سادگی از اختلال شخصیت وسواسی – جبری تمیز داد. وقتی که معیارهای هر دو OCPD و OCD را مشاهده کردید، باید هر دو تشخیص را ثبت کنید.
- اغلب تفاوتها مبتنی بر این است که شخص مبتلا تا چه اندازه دارای بصیرت است. در حالی که افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری معمولاً از بصیرت کافی برای تشخیص تأثیرگذاری بیماری بر رفتار خود برخوردارند و قبول میکنند که باید خود را تغییر دهند، افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی – جبری معمولاً بصیرتی اندک نسبت به رفتارها و لزوم تغییر افکار و رفتارهای خود دارند. معمولاً افراد مبتلا به OCD میدانند که محتاج کمک هستند و خواستار درمان میشوند، اما افراد مبتلا به OCPD معتقدند که نیازی به درمان ندارند.
- در OCPD غالباً مشکل، به جای عواقب درک شده، درباره سخت گیری بر روی اصول است و معمولاً در کارهای خاصی مداخله میکند. روابط میان فردی با همکاران یا حتی روابط کارفرمایان معمولاً به دلیل اصول تنظیم شدهای که باید در اجرای امور وجود داشته باشد، تحمیل میشوند. در منزل نیز اعضای خانواده افراد مبتلا به OCPD معمولاً احساس نقد شدن و کنترل شدیدی میکنند. این احساس میتواند ناامید کننده بوده و معمولاً موجب درگیری در خانواده شود.
درمان اختلال شخصیت وسواسی – جبری
درمان این اختلال، حتی وقتی که شخص آماده دریافت کمک است، کار سادهای نیست. به هر حال، اگر شخص خواهان و در جستجوی کمک است، درمان میتواند مؤثر باشد. البته مواردی دیده شده که افراد مبتلا به OCDP، به دلیل انسجام سخت گیرانه وظایف درمانی که درمانگر تنظیم کرده، واکنش بهتری نشان داده اند. درمان اختلال شخصیت وسواسی – جبری تشابه فراوانی با OCD دارد.
درمان رفتاری شناختی
درمان رفتاری شناختی یکی از انواع معمول مشاوره بهداشت ذهنی است. در درمان رفتاری شناختی، طبق یک برنامه زمان بندی ساخت یافته، با متخصص بهداشت ذهن دیدار میکنید. در این جلسات منظم، شما با مشاور خود درباره هرگونه اضطراب، استرس یا افسردگی صحبت میکنید. ممکن است مشاور بهداشت ذهن شما را تشویق کند تا کمتر بر کار تأکید داشته و بیشتر بر تفریح، خانواده و روابط میان فردی دیگر تمرکز داشته باشید.
دارو
احتمالاً پزشک یک نسخه بازدارنده بازجذب سروتونین انتخابی (SSRI) مانند قرص سرترالین را تجویز خواهد کرد. هدف از این نسخه عبارت است از کاهش دادن برخی از اضطرابهای موجود در چرخه وسواسی جبری. اگر نسخه بازدارنده بازجذب سروتونین انتخابی برای شما تجویز شده، احتمالاً از مزایای گروههای پشتیبانی یا درمان منظم پزشکی نیز برخوردار میشوید. البته به یاد داشته باشید که استفاده بلند مدت از نسخه مناسب نیست.
تمرین تمدد اعصاب
تمرین تمدد اعصاب شامل تنفس ویژه و تکنیکهای آرامش بخش میشود. اینها میتوانند در کاهش احساس استرس و نیاز شدید به شما کمک کنند. اینها علائم متعارف اختلال شخصیت وسواسی – جبری هستند. نمونههای تمرینات تمدد اعصاب توصیه شده عبارتند از: چند حرکت ساده یوگا، تای چی و پیلاتس.
آیا فردی را میشناسید که به این اختلال شخصیت مبتلا باشد؟ چه علائمی در این فرد مشاهده میکنید؟ نظرات و تجربیات خود را در انتهای این صفحه در قسمت “ارسال نظر” با ما و سایر مخاطبان ستاره در میان بگذارید.