اختلال شخصیت وابسته چیست؟

همانطور که از نام این عارضه پیداست، اختلال شخصیت وابسته (DPD) فرد را به شخص یا اشخاص پیرامون خود به شدت وابسته می‌کند. او همیشه با ترس از ترک شدن و تنها ماندن زندگی می‌کند و همین امر موجب ابتلای به افسردگی و برخی مشکلات روحی دیگر در فرد می‌شود.

اختلال شخصیت وابسته
ستاره | سرویس روانشناسی – اختلال شخصیت وابسته (DPD) نوعی اختلال است که در آن فرد ترس بسیار فراوانی از ترک شدن دارد. شخص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته همیشه از رد شدن و وازده شدن ترس دارد. معمولاً این افراد را به عنوان “نیازمند” یا “وابسته” توصیف می‌کنند، زیرا همیشه به دنبال جلب توجه و تصدیق عشق خود هستند.

 

اختلال شخصیت وابسته

 

اشخاص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته اعتماد به نفس پایین و نوعی تصویر منفی از خود دارند. آن‌ها معمولاً نسبت به خود تردید دارند و خود را در جایگاه مورد احترام والا نمی‌بینند. چنین اشخاصی احساس می‌کنند که ارزش مهربانی و علاقه دیگران را ندارند و نیز فکر می‌کنند که هر احساسات یا مهربانی گرم دوام نخواهد آورد. شک همیشگی نسبت به ترک شدن موجب پیدایش اضطراب در شخص مبتلا به اختلال شخصیت وابسته می‌شود.

 

علائم اختلال شخصیت وابسته

افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته چند الگوی رفتاری منفی دارند. این گونه اشخاص به تأیید و تصدیق اطرافیان خود نیاز دارند. آن‌ها با ناامیدی با رفتار‌های مشکل آفرینی مانند موارد زیر مواجه می‌شوند:
  • آنها رفتاری مطیع دارند و از نزاع یا مخالفت با دیگر افراد خودداری می‌کنند.
  • ترس عمیقی نسبت به ترک شدن دارند.
  • این افراد به مراقبت‌های دیگران وابسته هستند.
  • رفتار کردن مثل درماندگان معمولاً توجه و حمایت دیگران را جلب می‌کند، پس به آن تمایل دارند.
  • آن‌ها از تنها بودن می‌ترسند و در این گونه مواقع احساس راحتی ندارند.
  • توانایی ضعیفی در پذیرش انتقاد دارند.
  • اعتماد به نفس پایینی دارند.
  • این افراد به عهده گرفتن مسئولیت را برای خود رد می‌کنند.
  • ترس شدیدی از ترک شدن دارند.
  • این افراد انتظارات اندکی از خود دارند.
  • اضطراب و افسردگی در آن‌ها پدید می‌آید (یا آمده است).
  • آن‌ها دچار حملات وحشت ناگهانی می‌شوند.
  • اعتماد لازم را ندارند که خود برای خود مکفی هستند.

 

اختلال شخصیت وابسته

 

علت‌ها و عوامل مخاطره آمیز 

هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث پیدایش اختلال شخصیت وابسته است. در بسیاری از موارد این اختلال بدون وجود هیچ مشکل، بیماری یا بدکاری قابل توجهی پدید آمده است. در این مرحله اطلاعات ما درباره علل و عوامل مخاطره آمیز این نوع اختلال شخصیت اندک هستند. اما چنین به نظر می‌رسد که ارتباطی در میان ابتلای به اختلال شخصیت وابسته در بزرگسالانی که در یکی از دو موقعیت‌های زیر قرار داشته اند، وجود دارد:

  • اضطراب جدایی در دوران کودکی
  • رنج بردن از بیماری همیشگی

اضطراب جدایی شرایطی است که کودک یا نوجوان در اوقاتی که تنها می‌ماند احساس اضطراب را تجربه می‌کند. حتی اگر کودکان در حالت معمول بدون اضطراب جدایی رشد کنند، بسیاری از افرادی که به اختلال شخصیت وابسته مبتلا هستند، سابقه اضطراب جدایی را دارند. اختلال شخصیت وابسته درمان نشده موجب درآمیختگی در فرد مبتلا و عشق زندگی او می‌شود.

 

درمان

مقابله با اختلال شخصیت وابسته کار دشواری است. اشخاص مبتلا به این اختلال یک تصویر تحریف شده از خود و از جهان دارند. بسیار واضح است که درمان اختلال شخصیت وابسته، با وجود چنین تصویر بدبینانه‌ای از نیرو‌های کانونی خود و جهان، بسیار دشوار خواهد بود.
افرادی که از اختلال شخصیت وابسته رنج می‌برند باید از مشکل خود مطلع باشند و مسئولیت خود را در قبال مشکل خود بپذیرند. اگر بیمار قادر یا مایل به پذیرش این عوامل نباشد، احتمال بهبود وجود نخواهد داشت.

اما کارآمد بودن اشکال درمانی زیر در مورد این اختلال به اثبات رسیده است:

  • درمان رفتاری شناختی (CBT): این روش یکی از اشکال مؤثر اقدامات و مداخلات درمانی است. درمان رفتاری شناختی به فرد یاد می‌دهد که رویکرد‌ها و افکار منفی آن‌ها چگونه بر عواطف و رفتارشان تأثیر می‌گذارند. CBT می‌تواند با کمک کردن به بیمار برای یادگیری چگونگی ایجاد ارتباط با دیگران، تأثیرگذار باشد. این امر می‌تواند ترس از وازنی و ترک شدن را در فرد کاهش دهد.
  • درمان رفتاری دیالکتیکی (DBT): این روش یکی دیگر از اشکال درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته است. درمان رفتاری دیالکتیکی در درک این نکته که رفتار‌های وابسته آن‌ها چگونه تأثیراتی منفی بر خود آن‌ها دارد، به شخص مبتلا کمک می‌کند. در این روش به بیمار یاد داده می‌شود که چگونه مهارت‌های تمدد اعصاب و توانمندسازی خود را در خود تقویت یا به وجود آورد. در درمان رفتاری دیالکتیکی از تکنیک‌های مختلفی از قبیل: شبیه سازی، مشاوره گروهی و تمرین ذهن آگاهی بهره گرفته می‌شود.
  • مداخله روانپزشکی: گاهی اوقات تجویز و مصرف دارو‌های روانپزشکی برای بیمار مبتلا به اختلال شخصیت وابسته ضروری است. دارو‌های روانپزشکی مانند دارو‌های ضد اضطراب و ضد افسردگی به کاهش علائم واکنشی کمک می‌کنند. البته نباید فراموش کرد که تداوم خدمات مشاوره همزمان با مصرف دارو‌های روانپزشکی حائز اهمیت است. به این ترتیب می‌توان اطمینان یافت که بیمار چگونگی مقابله با علائم خود و عدم وابستگی به دارو‌ها را فرا گرفته است.

 

آیا فردی را می‌شناسید که به این عارضه مبتلا باشد؟ چه علائمی در این فرد مشاهده کرده اید؟ تجربیات خود را در انتهای این صفحه در قسمت “ارسال نظر” با ما و سایر مخاطبان ستاره به اشتراک بگذارید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید