ستاره | سرویس مذهبی – هفت گناه کبیره کدام هستند؟ زشتترین گناهها در دین مسیحیت را هفت گناه مسیحیت مینامند. متن پیش رو به ذکر این اسامی این گناهان و نظر اسلام در رابطه آنها میپردازد.
هفت گناه کبیره
گناهان کبیره آن دسته از گناهانی هستند که در دین اسلام و مسیحیت از جمله بزرگترین گناهان محسوب میشوند و در هر دو دین اسلام و مسیحیت به گناهکاری که مرتکب چنین گناهانی شود وعده دوزخ و آتش جهنم را داده اند. تعداد گناهان کبیره در این دو دین متفاوت است، روایات بسیاری از پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار در این باره هست که بعضی گناهان کبیره اسلام را ۲۵ گناه برشمرده اند و برخی دیگر ۷۰ گناه. اما در مسیحیت اینطور نیست. در الهیات مسیحی هفت گناه کبیره یا هفت گناه مهلک به انگلیسی Seven deadly sins هست که مانند اسلام به گناهکار مرتکب این گناهان وعده جهنم داده شده است.
پیشینه گناهان کبیره در مسیحیت
در آغاز عصر مسیحیت، راهبی یونانی به نام “اواگریو دُ پونتو” فهرستی از هفت گناه کبیره ارائه داد تا انحرافهای اصلی انسان هارا در این فهرست بیان کند. ارتکاب این گناهها موجب میشود گناهکار محکوم به جهنم شود. پاپ گرگوری در قرن شانزدهم تغییراتی در فهرست گناهان کبیره وارد کرد و یک فهرست هفتگانه و رسمی از این گناهان منتشر کرد. در فهرست او «اندوه» دیگر جزو گناهان کبیره نبود و جایش را به گناه «تنبلی» داد. این گناهان عبارتند از:
تکبر (Pride)
کِبر عبارت است از حالتی که آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند و اعتقادِ برتریِ خود را بر غیر داشته باشد؛ این حس در بسیاری از موارد با حس تنفر از دیگران همراه میشود و در مواقع مختلف آثار بسیار بدی به جای میگذارد. جالب اینکه هماطور که تکبر در مسیحیت به عنوان یکی از گناهان کبیره معرفی شده است در اسلام نیز یکی از صفات منفور نزد خداوند است و روایات بسیاری مومنان را از تکبر منع کرده اند. برای کبر نشانهها و آثاری مانند خودداری از همنشینی با دیگران، امتناع از رفاقت، کمک کردن یا سلام کردن به دیگران ذکر کرده اند.
رسول اکرم حضرت محمد (ص) در روایتی با چنین ادبیات تندی از اهل تکبر سخن میگویند:
«أَلا اُخبِرُکُم بِأَهلِ النّارِ؟ کُلُّ عُتُلٍّ جَوّاظٍ مُستَکبِرٍ»
«آیا شما را از اهل دوزخ آگاه نکنم؟ هر درشتخوىِ خشنِ متکبّر.»
طمع (Greed)
آز یا آزمندی به علاقه فراوان یا اشتیاق سیری ناپذیر، غیرضروری و بیش از حد برای به دست آوردن هرچه بیشتر مواردی، چون ثروت، پایگاه اجتماعی، قدرت، مواد غذایی و مسائلی از این قبیل گفته میشود. این تعریف واژگانی طمع است، اما طمع در زندگی افراد رنگ و بوی متفاوت میتواند داشته باشد. اشتیاق سیری ناپذیر برای به دست آوردن پول، موقعیتهای شغلی و اجتماعی و بسیاری از موارد ریز و جزئی از جمله مصداقهای طمع و آزمندی هستند. برخی طمع را میل افراطی به چیزی میدانند.
طمع در اسلام نیز از صفاتی است که بسیار قبیح معرفی شده است. امام علی (ع) میفرمایند:
«أَعْظَمُ النَّاسِ ذُلًّا الطَّامِعُ الْحَرِیصُ الْمُرِیب»
«ذلیلترین مردم، کسى است که طمعکار، حریص و وسوسه گر باشد.»
شهوت – علاقه بیش از حد رابطه جنسی (Lust)
شهوت آرزو، میل، رغبت، اشتیاق، خواهش و شوق نفس در حصول لذت و سود است. شاخه کاتولیک مسیحیت شهوت را به عنوان یکی از هفت گناه کبیره میداند. شاخه پروتستان بر این باورند که همهٔ گناهان از جمله شهوت، تنها توسط خدا و با مرگ و رستاخیز عیسی مسیح میتواند بخشوده شوند. مجازات زنا در عهد قدیم سنگسار بود. در عهد جدید، مسیح، نگاه شهوت آلود به زن متأهل را به عنوان زنا یاد میکند. اسلام یکی از دینهایی است که حساسیت بسیاری در زمینه مشکلات مربوط به شهوت به خرج داده است. تمهیدات ریزبینانه و دقیق اسلام درباره مسائل جنسی همگی نشان از دغدغه اسلام برای سلامت روانی و جنسی جامعه است.
در قرآن کریم در سوره مبارکه نور آیات بسیاری درباره با این مسائل نازل شده است. در منابع روایی نیز به راحتی میتوان احادیث بسیاری یافت. شهوت عامل بروز و شیوع گناهان دیگر است. کما اینکه امیرالمؤمنین میفرمایند:
«عبد الشهوة اسیر لا ینفک اسره»
«برده شهوت چنان اسیر است که هرگز روی آزادی را نخواهد دید.»
حسادت (Envy)
امام علی (ع) پیشوای اول شیعیان حسد را یکی از موانع ایمان میدانست و بارها ذکر کرد که حسد یکی از بزرگترین دامهای شیطان است. امام حسن (ع) که به احادیث اخلاقی شهرت دارند در کتاب بحارالانوار میفرمایند:
«هَلاکُ الناسِ فیثلاثٍ: اَلکِبرُ و الحِرصُ وَ الحَسَد.»
«این سه چیز مردم را به هلاکت رسانده است: تکبر، حرص و حسد.»
خشم (Wrath)
خشم یا عصبانیت وضعیتی روانیاست که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید میگنجد. خشم را یکی از حالات طبیعی انسانها میدانند که در واقع راهی است برای نجات دادن یا حفظ کردن فرد از یک نگرانی یا خطری که در حال وقوع است، اما خشم کنترل نشده و افسار گسیخته صفتی است که نه فقط به عنوان یک گناه منع شده در دین بلکه به عنوان یک ویژگی بسیار مشمئز کننده و آسیب بخش شناخته شده است. هر ساله آمارهای بسیار تلخی از وقوع اتفاقات ناگوار پخش میشوند که همگی ریشه در خشم کنترل نشده داشته اند و در بسیاری از موارد سالها پشیمانی به همراه داشته اند.
شکمپرستی (Gluttony)
شکم پرستی فارغ از مشکلاتی که برای سلامتی افراد ایجاد میکند آسیبهای روحی و اجتماعی بسیاری به همراه دارد. مشکلات شکم پرستی زمانی بروز پیدا میکنند که فردی امیال خوراکی و نوشیدنی اش را بر چیزهای دیگر ترجیح بدهد و از ارزشهای دیگر غافل بماند. جایگاه پست شکم پرستی در ادیان و مذاهب مختلفی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و البته درباره مبارزه با این ویژگی نیز فرامین بسیاری در دست است.
امیرالمؤمنین علی (ع) در این باره میفرمایند:
«قِلَّة الاکل مِنَ العَفاف و کثرتُه من الاسراف.»
کم خوری از مصادیق پاکدامنی و پرخوری از مصادیق اسراف و زیاده روی است.
تنبلی (Sloth)
تنبلی، کاهلی و تنپروری به معنی عدم تمایل به فعالیت یا تلاش، علیرغم برخورداری از توانایی کافیست. تنبلی فقط یک مشکل فردی نیست، تنبلی اگر در سطح کلان در جامعه فراگیر شود نظم کلی اجتماع از بین میرود و پیرو آن آسیبهای بسیاری در کمین جوانع انسانی است. در کتب تاریخی و روایی اسلامی میبینیم که رسول اکرم بارها همیشه اطرافیان را از تنبلی نهی میکردند و همواره به چشم مشکلی جدی به آن نگاه میکردند و تلاش برای رفع تنبلی را بسیار توصیه میکردند. ایشان در روایتی میفرمایند:
«إنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لا یُکَفِّرُها صَلاهٌ وَ لا صَدَقَهٌ، قِیلَ یا رسولَ اللهِ فَما یُکَفِّرُها قالَ الهُمُومُ فی طَلَبِ المَعِیشَهِ»
«بعضی از گناهان به وسیله نماز و صدقه هم آمرزیده نمیشوند.
سؤال شد یا رسول الله! پس چه چیز موجب آمرزش آن است؟ فرمود: جدیت و تلاش در طلب معیشت.»
گناهان کبیره در اسلام
همانطور که پیشتر اشاره کردیم تعداد گناهان کبیره در اسلام بیشتر از گناهان کبیره در مسیحیت است. فهرستهای متفاوتی از گناهان کبیره دست اسلام شناسان است که هر کدام پر از معانی بسیار زیبا و توصیههای آموزنده هستند. در این مجال با ذکر ترجمه روایتی از امام موسی کاظم (ع) از پدر عظیم الشانشان به چند نمونه از گناهان کبیره در اسلام نگاهی میاندازیم.
روایت است از موسی بن جعفر که روزی عمرو بن عبید نزد پدرم جعفر صادق آمد و سلام کرد و نشست و این آیه را تلاوت نمود: «کسانی که اجتناب میکنند از گناهان کبیره و فواحش…» (سوره شوری –۳۵) و ساکت شد.
حضرت فرمود: چرا بقیه را نخواندی و ساکت شدی؟ عرض کردم خواستم بفرمایید تا بدانم گناهان کبیره چیست؟ حضرت فرمود:
- شرک به خدا: بزرگترین گناه کبیره شرک به خداست و مشرک محروم از بهشت است چنانکه میفرماید: «هر که برای خدا شریک قائل شود خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جایگاهش آتش دوزخ باشد» (سوره مائده _. ۷۲)
- ناامیدی از رحمت خدا: بعد از شرک ناامیدی از رحمت خداست و هر که ناامید باشد کافر است چنانکه در قرآن میفرماید: «نومید مشوید از رحمت خدا همانا مأیوس نمیشوند از رحمت خدا مگر کافران» (سوره یوسف – ۸۷)
- ایمنی از آزمایش: بعد از آن ایمنی از آزمایش و مجازات است و کسی از آزمایش خداوند ایمن نمیشود مگر زیان کاران چنانکه در قرآن میفرماید: «از مکر خدا ایمن نمیگردند مگر جماعت زیانکاران» (سوره اعراف – ۹۷)
- عاق شدن توسط پدر و مادر: و خداوند عاق را جبار شقی نامیدهاست چنانکه در آیه ۳۲ سوره مریم میفرماید: «و به نیکویی به مادر توصیه نمود و مرا ستمکار و شقی نگردانید»
- قتل مؤمن: دیگری قتل مؤمن است بدون حکم شرعی و خداوند جایگاه قاتل را جهنم قرار داده چنانکه میفرماید: «هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او آتش جهنم است که در آن همیشه معذب خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید برایش مهیا سازد» (سوره نسا – ۹۵)
- تهمت: دیگری تهمت و نسبت زنا دادن به کسی است و هر که چنین تهمتی بزند و عده عذاب به او داده شده چنانکه میفرماید: «کسانی که به افراد با ایمان نسبت زنا دادهاند در دنیا و آخرت ملعون خواهند بود و به عذاب سخت معذب خواهند شد» (سوره نور – ۲۳)
- خوردن مال یتیم: و دیگر خوردن اموال یتیم است که آن هم در آخرت جز عذاب ثمر دیگری ندارد چنانکه خداوند میفرماید: «آنان که اموال یتیمان را به ستمگری میخورند در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنم فرو میبرند و به زودی در آتش افروخته خواهند افتاد» (سوره نسا – ۱۱)
- فرار از جنگ: و دیگر فرار از جنگ است (که به دستور پیغمبر اسلام یا امام یا نائب خاص پیغمبر و امام واجب شده باشد) چنانکه میفرماید: «هر که در روز جنگ فرار کرد همانا به طرف خشم و غضب خدا روی آورده و جایگاهش دوزخ که بدترین منزل است خواهد بود.»
- خوردن ربا: و دیگری خوردن ربا است که خداوند در حق ربا خورندگان میفرماید: آن کسانی که ربا میخورند میفرماید: «آن کسانی که ربا میخورند مبعوث نمیشوند در قیامت از قبرهای خود مگر مانند آن که شیطان ایشان را با مس کردن مخبط کرده»
- سحر و جادوگری: دیگری سحر و جادو کردن و یادگرفتن و یاد دادن آن است و خدای متعال در مذمت ساحران فرموده: «و محققا میدانند که هر که سحر کند، در عالم آخرت هرگز بهرهای از بهشت نخواهد یافت».
- زنا: دیگری زنا کردن است و خدای تعالی وعده عذاب به زنا کنندگان داده چنانکه میفرماید: «هر که زنا کند کیفرش را خواهد دید و عذابش در قیامت مضاعف و دو چندان شود و با ذلت و خواری به جهنم جاوید و ملخد گردد» (سوره فرقان – ۶۸)
- قسم ناحق: و دیگری قسم ناحق یاد کردن است. یاد کنندگان ناحق در آخرت بهرهای از رحمت الهی ندارند چنانکه میفرماید: «آنان که عهده خدا و سوگند خود را به بهایی اندک بفروشد اینان را در آخرت بهره و نصیبی از رحمت خداوندی نیست».
- خیانت: و دیگری خیانت به دین و مملکت و اموال و ناموس مردم نمودن است و خائن را نیز به کیفر اعمالش میرسانند چنانکه میفرماید: «هر کس خیانت کند روز قیامت به کیفر آن خواهد رسید» (سوره آل عمران – ۱۵۵)
- زکات ندادن: و دیگری ندادن زکات است و خدای تعالی در حق مانعین زکات فرموده: «روزی که آن طلا و ذخایرشان در آتش جهنم گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلویشان را بدتن داغ کنند» (سوره توبه – ۳۵)
- شهادت دروغ و کتمانش: و دیگری شهادت دروغ و ناحق دادن است که در آیه ۷۲ سوره فرقان میفرماید: «.. هر کس به دروغ و ناحق شهادت دهد مؤمن نیست و مرتکب گناه کبیره شده است»؛ و دیگری کتمان شهادت نمودن است در جایی که آبرو یا جان یا اموال مؤمنی در معرض تلف و خطر باشد چنانکه خدای متعال میفرماید: «شهادت را مخفی نکنید، زیرا هر کس شهادت را کتمان کند البته به قلب گناه کار است» (سوره بقره – ۲۸۳)
- شراب خواری و ترک نماز: و دیگری شراب خوردن است و خدای تعالی نهی از خوردن شراب و مسکرات دیگر فرموده هم چنانکه از بتپرستی نهی نموده است و دیگری ترک نماز است و رسول خدا در ذم تارک الصلوة فرمود: «هر کس عمداً نماز را ترک نماید از امان و پناه رسول خدا خارج است».
- نقض عهد و قطع رحم: و دیگری نقص عهد و قطع رحم نمودن است و خداوند ناقض عهد و قاطع رحم را لعن نموده به قولش که میفرماید: «برای ایشان است لعن خدا و منزلگاه بد نصیب آنهاست» (سوره رعد – ۲۵)
پس عمروبن عبید از خدمت آن حضرت خارج شد و سخت به خود میپیچید و گریه شدید مینمود و میگفت: هلاک شد آن که به رای خود فتوی میدهد و خود را در فضیلت و علم برابر شما میداند.