در این مطلب بررسی معنی و مفهوم کنایه سماق مکیدن را میخوانید و با مثال کاربردهای این کنایه را که تبدیل به ضرب المثل رایج در میان مردم شده است را میشناسید.
بررسی معنی و مفهوم کنایه سماق مکیدن
در فرهنگ ایرانی سماق نماد صبر و بردباری و انتظار کشیدن است. (احتمالا به این دلیل که مکیدن سماق زمان زیادی طول میکشد.) اما ضرب المثل سماق مکیدن معنایی منفی دارد. سماق مکیدن کنایه ای است از انتظار بیهوده کشیدن، وقت را به بطالت گذراندن یا کار بی حاصل کردن. در انتظار انجام چیزی که امکانپذیر نیست ماندن و حسرت خوردن.
کاربرد کنایه سماق مکیدن: مثلا وقتی کسی امید به نتیجه دادن و به انجام رسیدن کاری دارد که امکانپذیر نیست به کنایه به او میگویند بنشین و سماق بمک. یعنی داری انتظار بیهوده می کشی و وقتت را تلف میکنی.
مثال:
- در کتاب دارالمجانین جمالزاده میخوانیم: «پسره بیحیای قرتی، صدسال سماق بمکد چیزی نصیبش نخواهد شد.» یعنی انتظار بیهوده میکشد و نتیجه ای هم ندارد.
- اگر کسی درس نخواند و مدام بگوید میخواهم دکتر شوم، به او میگویند: بنشین و سماقت را بمک. یعنی چنین چیزی امکانپذیر نیست و حاصلی ندارد.
- فرض کنید شخصی در فلان موسسه برای قرعه کشی ماشین منتظر است تا یک ماشین شاسی بلند برنده شود. اطرافیان به او میگویند: دلخوش بودن به اینها سماق مکیدن است! یعنی انتظار بیهوده میکشی و در آخر هم چیزی بدست نمیآوری.
آرایه کنایه در شعر و ادب فارسی را نیز در ستاره بشناسید.