ستاره | سرویس مذهبی – تا حالا شده که کسی امانتی را به شما بسپارد یا شما امانتی را به کسی بسپارید؟ میدانید وظیفه شخص امانت دار در قبال امانت چیست؟ میخواهید بدانید که دیدگاه خداوند درباره امانت داری چیست؟ چرا اینقدر در احادیث به امانت داری توصیه شده است؟ مگر امانت داری چه تأثیراتی بر انسان دارد؟ ستاره در این مقاله پاسخگوی شما خواهد بود.
امانت داری چیست؟
امانت از کلمه «امن» به معنی ایمنی و اطمینان گرفته شده است و این اصطلاح را به این دلیل به کار میبرند چون کسی که چیزی را به امانت میگذارد از خیانت نکردن کسی که امانت پیش اوست مطمئن است. در کلام علمای اسلامی امانت داری به معنای چیزی است که در نزد غیر به ودیعه سپرده میشود تا آن را برای سپارنده حفظ کند و سپس به او برگرداند.
امانتداری در قرآن
خداوند در قرآن چندین بار امانت را به صورت مفرد و جمع به کار برده است. در آیه ۱۲۵ سوره شعرا از زبان شش نفر از پیامبران الهی (نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسی) امانتداری به عنوان یکی از ویژگیهای پیامبران نام برده شده است:
«اِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ اَمِینٌ»
«مسلماً من برای شما پیامبری امین هستم.»
همچنین در آیه ۸ سوره مؤمنون امانتداری به عنوان یکی از صفات برجسته مؤمنان واقعی آورده شده است:
«وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»
«و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت میکنند.»
چند آیه دیگر که در آنها در مورد امانت داری صحبت شده است به شرح زیر است:
«إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا» (آیه ۵۸ سوره نسا)
«خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید»
«وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ۗ» (آیه ۷۵ سوره آل عمران)
«و در میان اهل کتاب، کسانی هستند که اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنها بسپاری به تو باز میگردانند و کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنان بسپاری به تو باز نمیگردانند؛ مگر تا زمانی که بالای سر آنها ایستاده (و بر آنها مسلط) باشی»
چند حدیث در مورد امانتداری
پیامبر اکرم (ص): «اگر کسی تو را امین دانست و امانتی به تو سپرد آن را به او برگردان و اگر کسی به تو خیانت و دغلکاری کرد تو به او خیانت نکن.»
امام علی (ع): «برترین درجات ایمان یک انسان، امانت داری و امین بوده اوست.»
امام سجاد (ع): «یک مومن (حتی) از امانتی که به او سپردهاند را با دوستان خود در میان نمیگذارد.»
امام باقر (ع): «سه چیز است که خدای متعال در آنها برای کسی رخصتی قرار نداده (یعنی در مورد مؤمن و غیر مؤمن حکم آنها فرق نمیکند): برگرداندن امانت به انسان ، وفای به عهد، نیکی کردن به پدر و مادر.»
امام صادق (ع): «تقوا پیشه کنید و بر شما باد امانتداری، پس اگر قاتل امیرالمؤمنین (ع) امانتی را به من بسپارد، هر آینه آن را به او باز میگردانم.»
امام کاظم (ع): «کسی که امانت دار نباشد دین و ایمان ندارد.»
امام رضا (ع): «کسی که به یک مسلمانی خیانت کند پیرو ما نیست.»
امام حسن عسگری (ع): «بر حذر باش! مبادا اسرار کسی را فاش کنی و یا به دنبال ریاستطلبی باشی؛ مسلماً این دو خصلت هر دو مایه نیستی و هلاکت انسان به شمار میآیند.»
انواع امانت داری
با توجه به آیات قرآن میتوان امانت داری را در سه دسته تقسیم کرد:
- امانتهای مادی
«وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَىٰ سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ ۖ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ ۗ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ ۚ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ» (آیه ۲۸۳ سوره بقره)
«و اگر در سفر بودید و نویسندهای نیافتید، گروگان بگیرید (گروگانی که در اختیار طلبکار قرار گیرد.) و اگر به یکدیگر اطمینان (کامل) داشته باشید (گروگان لازم نیست و) باید کسی که امین شمرده شده (و بدون گروگان، چیزی از دیگری گرفته) امانت (و بدهی خود را به موقع) بپردازد و از خدایی که پروردگار اوست بپرهیزد و شهادت را کتمان نکنید و هر کس آن را کتمان کند، قلبش گناهکار است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست.»
-
امانتهای معنوی
«إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ» (آیه ۱۰۷ سوره شعرا)
«مسلماً من برای شما پیامبری امین هستم
-
امانت ولایت
«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» (آیه ۷۲ سوره احزاب)
«ما امانت (تعهد، تکلیف، و ولایت الهیه) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند و از آن هراسیدند؛ اما انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد).»
آثار امانت داری بر زندگی انسان
بر اساس روایات اسلامی متوجه میشویم که امانت داری اثرات بسیار مثبتی بر زندگی مادی و معنوی افراد خواهد گذاشت. برخی از این آثار به شرح زیر است:
- توسعه رزق و روزی
پیامبر (ص): «امانت رزق و روزی میآورد و خیانت مایه فقر است.»
- جلب اعتماد سایرین
- سلامتی در دنیا و آخرت
حضرت لقمان: «پسرم! امانت را ادا کن تا دنیا و آخرت تو سالم باشد و امین باش تا غنی شوی.»
- ثبات ایمان
پیامبر (ص): «نگاه به فزونی نماز و روزه آنها و کثرت حج و نیکوکاری آنها و سر و صدایشان در شب (هنگام راز و نیاز با خدا) نکنید، بلکه نگاه به راستگویی و امانت آنها کنید.»
امام صادق (ع) هم دراینباره فرمود: «از کثرت نماز و روزه اشخاص فریب نخورید، زیرا ممکن است کسی به این کار عادت کرده و ترک آن برایش دشوار باشد؛ بلکه با راستگویی و ادای امانت مردم را بسنجید و آزمایش کنید.»
- تبعیت از امامان (ع)
- تقویت روحیه شهامت و شجاعت
- تأثیر بر زندگی اجتماعی
داستان در مورد امانت داری
عبدالرحمن بن سیاسبه میگوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان او به منزل ما آمد و پس از تسلیت گفتن، پرسید: آیا پدرت از مال و ثروت چیزی گذاشته؟ گفتیم: نه.
کیسهای به من داد که در آن هزار درهم بود و گفت: این پول را بگیر و در خرید و فروش، سرمایه خود قرار ده؛ این پول به رسم امانت در دست تو باشد. سود آن را به مصرف احتیاجات زندگی برسان و اصل پول را به من برگردان.
بسیار خوشحال شدم و نزد مادرم آمده، جریان را شرح دادم. شبانگاه نزد شخصی از دوستان پدرم رفتم. او با سرمایه من پارچههای مخصوصی خرید و مغازهای برایم تهیه کرد.
در آن جا به کسب مشغول شدم. اتفاقاً خداوند سود زیادی روزی من فرمود تا این که ایام موسم حج فرا رسید. به دلم افتاد امسال به زیارت خانه خدا بروم. پیش مادرم رفتم و قصد خود را به او گفتم.
او گفت: اگر چنین خیالی داری، اول امانت آن مرد را رد کن و پول او را بده و بعد برو. من چنین کردم. پس از آن به مکه رفتم. در بازگشت، خدمت حضرت صادق (ع) در مدینه رسیدم و عرض کردم: فدایت شوم! من عبدالرحمن پسر سیاسبه هستم.
از پدرم پرسید. گفتم: چیزی به جا نگذاشته . سؤال کرد: پس چطور به حج رفتی؟ من داستان رفیق پدرم و هزار درهمی که داده بود را به عرض ایشان رساندم، ولی آن حضرت اجازه نداد همه جریان را نقل کنم.
در بین کلامم پرسید: آیا هزار درهم او را دادهای؟ عرض کردم: بلی، به صاحبش رد کردم . فرمود: احسنت! خوب کردی، اینک تو را وصیتی کنم. عرض کردم: بفرمایید.
فرمود: بر تو باد به راستگویی و رد امانت که اگر چنین کنی، در اموال مردم شریک خواهی شد. این سخن را که گفت، انگشتان مبارک خویش را در هم داخل نموده و فرمود: این چنین شریک آنها میشوی.
من دستور ایشان را مراعات نموده و عمل کردم و وضع مالیام به جایی رسید که زکات سالانهام سیصد هزار درهم میشد.