جو بایدن از قدرت کنار می‌ رود؟

«پس از حملات تروریستی به فرودگاه کابل، بسیاری از سیاستمدارانِ حزب جمهوریخواه، بایدن را تحت فشار قرار داده و می‌دهند که به دلیل عملکرد ضعیف دولت خود در رابطه با افغانستان، باید استیضاح شده و یا حتی خود، استعفا دهد. امری که تبعات زیادی را برای ایالات متحده آمریکا به دنبال خواهد داشت».

جو بایدن از قدرت کنار می‌رود؟

ستاره | سرویس اخبار – پایگاه خبری “آسیا‌تایمز” در گزارشی به فاجعه اخیر حملات انتحاری در نزدیکی فرودگاه کابل پرداخته و آن را به مثابه نمودی از ناکارآمدی رئیس جمهورِ آمریکا دانسته (بایدن) که به نظر، از لحاظ سلامت جسمی و ذهنی در وضعیت خوبی نیست. مساله‌ای که در شرایط کنونی با فشار‌های فراوان جمهوریخواهان جهت استیضاح و یا وادار کردن بایدن به استعفا از کرسی ریاست جهوری آمریکا نیز همراه شده است.

آسیاتایمز در این رابطه می‌نویسد: «بر اساس آخرین آمار‌هایی که در زمانِ نوشتن مقاله حاضر از سوی مقام‌های مسوول ارائه شده (مقاله در تاریخ ۲۷ آگوست نگارش شده)، تاکنون ۱۳ تفنگدار آمریکایی در جریان حملات تروریستی فرودگاه کابلِ افغانستان، جان خود را از دست داده اند. اقدامی تروریستی که گروه داعش مسوولیت آن را پذیرفته است.

البته که این وضعیت امکان دارد بدتر هم شود، زیرا عملکرد ضعیف آمریکا در افغانستان موجب خواهد شد تا آمریکایی‌های زیادی در این کشور رها شوند و هزاران تبعه افغانستانی نیز که با آمریکا در دوران حضور آن در کشورشان همکاری داشته اند هم هدفِ اقدامات خصومت آمیز قرار گیرند.

تحت این شرایط، شمار قابل توجهی از سیاستمداران جمهوریخواه نیز در حال وارد آوردنِ فشار زیادی به دولت بایدن هستند تا شخصِ رئیس جمهور آمریکا را به دلیل بی کفایتی در مساله افغانستان استیضاح کنند و یا حتی او را وادار به استعفا از سِمتش نمایند. با این همه، با توجه به کنترلِ غالبِ حزب دموکرات بر مجلس نمایندگان و کنگره آمریکا، پیشبرد دستورکار استیضاح علیه جو بایدن از شانسِ چندانی جهت موفقیت برخوردار نیست (نباید فراموش کرد که کمیته‌های کلیدی در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا نیز در کنترل دموکرات‌ها هستند).

اضافه بر این، انجام هرگونه اقدامی مبنی بر استیضاح رئیس جمهور آمریکا تحت شرایط کنونی، حتی اگر این دستور کار به پیش برده شود، تبعات بسیار وخیم و گسترده‌ای خواهد داشت. به عنوان مثال، انجام این اقدام می‌تواند ناکامی‌های گسترده در شورای امنیت ملی و همچنین وزارت خارجه آمریکا، به همراه آژانس‌های اطلاعاتی و ارتش این کشور را کاملا فاش کرده و برملا کند.

به گزارش فرارو، بسیاری از ناظران و تحلیلگران آمریکایی معتقدند که هسته اصلی مشکل دولت آمریکا در مورد افغانستان، تصمیم احمقانه بایدن مبنی بر خارج کردن بی ملاحظه نیرو‌های آمریکایی از افغانستان بر پایه توافق سرتاسر اشتباهی بود که دولت ترامپ با طالبان به آن دست یافته بود. بر اساس توافق مذکور، دولت آمریکا تنها اجازه داشت تا ۷۰۰ پرسنل نظامی خود را که باید محدود به حضور در فرودگاه کابل باشند، در افغانستان برجا می‌گذاشت.

در شرایطی فعلی بسیاری از ناظران و تحلیلگران شدیدا به بایدن و دولت او انتقاد می‌کنند که چرا هنگامی که می‌دانست مساله خارج کردن نظامیان آمریکایی از افغانستان و تکیه بر تعداد محدودی از نظامیان خودی، آن هم در فرودگاه کابل می‌تواند حامل خطرات و تهدیدات زیادی باشد، مصرانه سعی داشته تا صرفا توافقی را که هیچ چهارچوب محکمی نداشته، اجرایی کند. امری که در نوع خود به فاجعه کشتار قابل توجه در فرودگاه کابل ختم شد.

بدتر از همه اینکه وزارت دفاع آمریکا نیز که کاملا به فضا و تحولات افغانستان اشراف داشته و می‌دانسته که طرح‌های مبنی بر خارج کردن افراد از افغانستان از طریق فرودگاه کابل، اشتباه محض هستند و می‌توانند به قیمت جان انسان‌های زیادی تمام شوند، هیچ سعی نکرده تا بایدن، شورای امنیت ملی آمریکا و یا وزارت خارجه آمریکا را قانع کند تا در این روند تجدید نظر کنند و طرحی جایگزین را عملیاتی نمایند؟

در واقع، بسیاری از افراد در واشنگتن، عملکرد وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در افغانستان را کاملا شکست خورده می‌دانند و آن را موجبِ کشته شدن پرسنل نظامی آمریکا در افغانستان و همچنین ده‌ها تن دیگر ارزیابی می‌کنند. در این راستا، اولین نشانه‌ای که حاکی از شکل گیری فاجعه در افغانستان بود زمانی اتفاق افتاد که پنتاگون در میانه شب (در اوایل ماه جولای) “پایگاه نظامی بگرام” را تخلیه کرد (حتی بدون هماهنگی با دولت افغانستان).

در شرایطی که آمریکایی‌ها پایگاه بگرام را شبانه ترک می‌کردند، همه چیز از قبیل رادار‌ها و وسایل ارتباطی را خاموش نموده و خیلی بی سروصدا برای آنکه از حملات احتمالی در امکان بمانند، از پایگاه بگرام فرار کردند. مردم افغانستان در جریان این اقدام آمریکایی ها، کاملا بی اطلاع نگه داشته شدند و آمریکایی‌ها بر خلاف وعده‌های خود، آن‌ها را بدون هرگونه حمایتی، رها کردند و رفتند.

ابعاد فاجعه‌ای که آمریکا در افغانستان ایجاد کرده با جریانی آرام و باثبات از انتشار اطلاعات غلط و گمراه کننده از واشنگتن نیز همراه شده است. در این رابطه می‌توان به یک مورد از صد‌ها مورد دیگر اشاره کرد: “کاخ سفید ادعا کرد که ۷۰ هزار آمریکایی از کابل خارج شده اند (توسط نیرو‌های نظامی آمریکا). کامالا هریس معاون رئیس جمهور آمریکا نیز این تعداد را به بیش از ۸۰ هزار نفر افزایش داد. این در حالی است که آمار واقعی، به مراتب و به نحو قابل توجهی پایین‌تر از آمار‌هایی است که مقام‌های آمریکایی اعلام می‌کنند (آمار‌هایی که هیچ سند و مدرکی دال بر تایید آن‌ها نیست) “.

جو بایدن حقیقتا در شرایط کنونی گمراه و گیج است. دلیل این مساله هم روشن است:، زیرا او عمیقا از اختلالِ‌ذهنی رنج می‌برد. کنفرانس مطبوعاتی رئیس جمهور آمریکا در ۲۶ آگوست که در رابطه با فاجعه فرودگاه کابل برگزار شده بود نیز به قدری بَد پیش رفت که میکروفن رئیس جمهور آمریکا را خاموش کردند تا در زمان پاسخ دادن به پرسش‌های خبرنگاران، همه نتوانند جواب‌های بایدن را بشوند. اندکی بعد هم، بایدن پشت خود را به خبرنگاران کرد و جلسه را ترک نمود.

در این راستا، اصلاحیه ۲۵ قانون اساسی آمریکا شرایطی را تعریف می‌کند که در چهارچوب آن رئیس جمهور مستقرِ آمریکا بر اساس اختلال‌هایی که به صورت فیزیکی یا ذهنی از آن‌ها رنج می‌برد، می‌تواند کنار گذاشته شده و فردی دیگر جایگزین او شود. مولفه کلیدی در بند چهارم اصلاحیه ۲۵ قانون اساسی آمریکا که توضیح می‌دهد تحت چه شرایطی معاون رئیس جمهور آمریکا می‌تواند قدرت و وظایف رئیس جمهوری را به عنوان سرپرست ریاست جمهوری آمریکا برعهده گیرد نیز کاملا مهم است.

کنگره آمریکا هیچگونه نهاد دیگری را برای قضاوت در مورد سلامت و یا وضعیت ذهنی بایدن تشکیل نداده و این مساله را بر عهده کابینه بایدن قرار داده تا ابتکار‌هایی را به پیش برند و زمینه را برای حذف وی از قدرت و قرار دادن سرپرست ریاست جمهوری آمریکا (در قدرت) به جای او، عملیاتی سازند.

مشکلِ آمریکا این است که “کامالا هریس” معاون رئیس جمهور آمریکا به نحو گسترده‌ای به عنوان فردی شناخته می‌شود که هیچ دانش و تجربه خاصی در امر حکومت‌داری ندارد. از این رو، دموکرات‌ها عملا در یک وضعیت مبهم و معماگونه گرفتار شده اند: اگر حزب دموکرات، کامالا هریس را در کرسی ریاست جمهوری آمریکا پس از بایدن بپذیرد، عملا باید عواقب و تبعات نه چندان مثبتِ این مساله را نیز پذیرا باشد.

حداقل تاکنون، کامالا هریس تیزفهمی و هوش رهبریِ کمی از خود نشان داده و از حمایت مردمی چندانی نیز برخوردار نیست. با این حال او دارای اختلالات ذهنی و یا پیری (همچون بایدن) نیست و برای دموکرات‌ها کنار آمدن با بایدن، به مراتب بدتر و سخت‌تر از تعامل با کامالا هریس است.

شرایط خاص سلامتی بایدن عملا مشکلات آمریکا را به شدت افزایش می‌دهد. دموکرات‌ها در شرایط فعلی بایدن را پنهان می‌کنند و هر زمان لازم می‌بینند، آن هم تحت شرایط کنترل شده، به وی اجازه می‌دهند تا در مجامع عمومی ظاهر شود. امری که کاملا نمودی از یک راهبردِ شکست خورده است. اضافه بر این، در شرایطی که بایدن عمیقا تحت فشار و تنش است، به راحتی از “عقلانیت” عبور کرده و وارد حوزه “عصبانیت” می‌شود. امری که برای ریاست جمهوری آمریکا در عصر سلاح‌های هسته‌ای می‌تواند تبعات مرگباری را به دنبال داشته باشد.

در این شرایط، شاید بهتر باشد که کاملا هریس خیلی زود خود را از ویتنام به واشنگتن برساند و تا جای ممکن، خودش را از فاجعه افغانستان و رویکرد بایدن به آن دور کند. البته که تحقق این مساله با توجه به اینکه وی پیشتر ادعا کرده که او بخشی از فرایند تصمیم سازی در مورد افغانستان بوده، بسیار سخت خواهد بود. با این حال، حقیقت این است که بهتر است کاملا هریس در وضعیت کنونی، رویه‌ای متفاوت با بایدن را اتخاذ کند».

 

منبع: فرارو

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید