غزل شماره ۴۲۴ حافظ: از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای

غزل شماره ۴۲۴ حافظ غزلی یک‌دست عاشقانه و جزو زیباترین عاشقانه‌های ادبیات فارسی است. شاعر از معشوق می‌خواهد که او را ترک نکند، چراکه روشنی چشم، مایه آرامش جان و همنفس قلب گریزان حافظ است. یار عاشقان بسیاری دارد که چشم امیدشان به اوست و محبوب صبر و قرار را از آنها گرفته است. حافظ دعا می‌کند که بختِ یار، او را چشم نزند.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

هدفی دوست‌داشتنی برای خودت انتخاب کرده‌ای. از هیچ تلاشی برای رسیدن به مقصود و هدفت دست برمدار و با تمام وجود به کار خود ادامه بده. بهتر است در زندگی صبر و تحمل داشته باشی و در کمال آرامش به مسیر خودت ادامه بدهی. غرور کاذب خود را دور بریز. زیاده‌روی در زندگی سودی ندارد و همواره باعث ضرر و پشیمانی می‌گردد؛ پس، از آن بر حذر باش. اگر کسی یا چیزی را ندیده‌ای در موردش اظهار نظر مکن.    

 

غزل شماره ۴۲۴ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۴۲۴ حافظ

از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای
آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای

 

غزل شماره ۴۲۴ حافظ
غزل شماره ۴۲۴ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۴۲۴ حافظ

بیت اول

از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای
آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای

از کنار من دور مرو که تو مانند روشنایی و بینایی چشمم می‌مانی، وجود تو آرامش‌بخش جان و همدم قلب از مردم رمیده من است.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای

عاشقانت تو را رها نمی‌کنند، زیرا آن‌ها را بی‌قرار کرده‌ای و دیگر صبر ندارند.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیده‌ای

آرزومندم از چشم زخم روزگار به تو آسیبی نرسد، زیرا در دلربایی به نهایت کمال رسیده‌ای.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

منعم مکن ز عشق وی‌ ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای

ای حاکم شرع وقت، مرا از عشق وی باز مدار، البته از آنجا که تو او را ندیده‌ای عذر تو را می‌پذیرم.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای

ای حافظ، شاید پای خود را بیش از گلیم خود دراز کرده‌ای که محبوب تو را سرزنش کرد.

 

منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • alimirmahmoudi

    ب خدایی ک قرآن و تورات و انجیل همه از آن اوست،،،حضرت لسان الغیب تلمیح دارد ب آیه ۳۶ سوره اسرا ک تقلید نکن در چیزی علم نداری …
    چون تقلید سبب جهالت و نابودی بشریت گشته
    تن آدمی شریف است ب جان آدمیت ور نه همین لباس زیباست نشان آدمیت.
    قرآن ذکریست برای عالمیان ،،،لذا تقلید از گمراهیه خود توعه ک سختش میکنی و سرکش میشی
    خواهشا کمک کنیم ب صلح و یکتایی وجود بشریت ،،،مسلمون تسلیم امر خداست و امر خدا در همه کتب یکیه

نظر خود را بنویسید