غزل شماره ۲۰۶ حافظ: پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود

غزل شماره ۲۰۶ حافظ پس از گلایه، یاد می‌کند از شب‌هایی که در محفل شاهانه درباره حسن خلق و امتیاز آن بر زیبایی بحث می‌کرده است. در ابتدای غزل به یار می‌گوید که قبلا بیشتر از این‌ها به فکر عاشقان بودی و همه مردم می‌دانستند که تو با ما مهر می‌ورزی. سپس می‌گوید قبل از آفرینش زمین و آسمان چشم من عاشق کمان ابروی یار بوده است.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

از دوستی برخورد سرد و بی‌محبتی دیده‌ای و از این موضوع غمگین هستی. غم و غصه را کنار بگذار و از فکر گذشته بیرون بیا. به فکر این باش که به عهد و پیمانی که بسته‌ای عمل کنی. البته در حال حاضر نمی‌توانی به خوبی به آن عمل کنی؛ پس صبر کن و مقدمات را به بهترین نحو آماده ساز. دقت کن که پایبند بودن به عهدت کلید موفقیت تو خواهد بود. تو هر کاری که بکنی، عده‌ای هستند که از تو ایراد می‌گیرند و برایت حرف درست می‌کنند، بهترین عکس‌العمل بی‌توجهی به حرف منفی آنهاست. برای بدست آوردن روزی حلال تلاش کن که خدا هر آنچه را بخواهی به تو عنایت خواهد کرد. به داشته‌ها و استعدادهای ذاتی خودت مغرور نباش چراکه آنها از لطف خدا هستند.    

 

غزل شماره ۲۰۶ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۲۰۶ حافظ

پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
بر در شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن
سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود

 

غزل شماره ۲۰۶ حافظ
غزل شماره ۲۰۶ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۲۰۶ حافظ

بیت اول

پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود

در زمان گذشته بیشتر از الان به فکر عاشقان بودی؛ پیوند گرم و مهر و محبت تو با ما، در سراسر گیتی مشهور بود.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

یادش بخیر یا هرگز فراموش مباد آن همنشینی شبانه که با شیرین‌لبان داشتیم و به گفتگو درباره راز عشق و یاد ذکرگویی مجالس عاشقان سپری می‌شد.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود

قبل از اینکه این آسمان کبود و سقف نیلفام سپهر را برپا کنند، ابروی معشوق، مانند سقف باز دارنده دیدار چشم من در انحنای خود بود.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود

از آغاز بامداد روز بی‌ابتدای آفرینش تا پایان شب بی‌انتهای سرنوشت، مهر و محبت بر یک پیمان استوار و ثابت قرار داشته و دارد.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

اگر سایه لطف معشوق بر سر عاشق افتاد چه ایرادی دارد؟ جای شگفتی نیست، ما به او نیاز داشتیم و او نیز قلباً به ما تمایل داشت.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

حسن مه رویان مجلس گر چه دل می‌برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

هرچند زیبایی زیباروهای محفل دل و دین ما را می‌برد، اما گفتگوی ما در اطراف مزایای خوش‌طبعی و نیکوخویی دور می‌زد.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

بر در شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود

بر درگاه خانه شاه، یک گدا نکته لطیف و سخن بکری را با من در میان گذاشت و گفت بر سر هر سفره‌ای که نشستم دریافتم که روزی دهنده اصلی خداست.

 

✦✦✦✦

 

بیت هشتم

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود

اگر بند تسبیحی که در دست داشتم پاره شد، من تقصیری ندارم زیرا دست به دامن ساقی تن بلوری داشتم. یعنی از او تقاضای شراب می‌کردم.

 

✦✦✦✦

 

بیت نهم

در شب قدر ار صبوحی کرده‌ام عیبم مکن
سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود

بر من خورده مگیر که چرا در سحرگاه شب قدر شراب بامدادی نوشیده‌ام زیرا محبوب با حالت نشاط و سرخوشی از در درآمد و در آن هنگام جام شرابی هم در کنار تاقچه اطاق موجود بود.

 

✦✦✦✦

 

بیت دهم

شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود

از آن زمان که حضرت آدم در بهشت بود، شعر حافظ برای زینت بر برگ‌های گل نسرین و گل سرخ نوشته شده بود. مبالغه در زیبایی غزلیات حافظ است.

منبع: شرح جلالی بر حافظ با تصرف و تلخیص.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

  • محمد آزاد

    با درود فراوان و بابت تفسیر زیبایی که از این غزل که یکی دیگر از شاهکارهای آن شاعر بزرگ که به درستی لقب لسان الغیب را به ایشان دادند سپاس گذارم. ولی لازم دیدم که این نکته را به عرض تان برسانم که در سراسر ابیات این شاعر به طور بسیار زیبا زمان را به چالش کشیده و میخواهد بگوئید همه گذشته و آینده در یک آن است. بطور خلاصه ایشان بیش از هفتصد سال از زمان خود پیش بوده و همین طور در لفافه تابو شکنی هم در اشعار ایشان مشهود است. با آرزوی آرامش برای همه انسان ها و شما عزیزان

  • واقعا از سایت خوبتون تشکر می کنم که علاوه بر محتوای متفاوت با سایت های دیگه نظرات رو هم می خونید و پاسخگو هم هستید. قبلا هم از دیگر سرویس های سایت مثل تعبیر خواب استفاده کردم و برام مفید بوده.

    • سید مهدی معتمدی

      غزلیات حضرت حافظ سر شار از راز ها و اسرارعرفانی گوناگون است. باید مفهوم هر شعر را دقیق ذکر کرد تافهم شعر برای خواننده که در طلب معنا و مفهوم شعر است یا به آن علاقه دارد اسان تر باشد.خواهشا در ذکر معنا کوشش بیشتری بورزید .کمی معنای چند بیت با معنای اصلی که در دیوان تفسیر شعر محمد قزوینی امده است متفاوت است. بازهم ممنون از شما دوستان و صدای گرم استاد بزرگ موسوی گرماوردی که این شعر را جمع اوری کردید
      پیشنهاد میکنم حتما این شعر را با صدای بهشتی ونورانی استاد شجریان بشنوید. تا بهتربا حال هوای ان آشن

  • سلام من فال حافظ گرفتم و همین غزل 206 آمد اما متوجه نشدم بالاخره این یعنی گذشته ها گذشته و دیگه هیچ وقت رابطه ی من و یار خوب نمیشه یا باید صبر کنم خوب میشه. البته می دونم فال برا سرگرمی هست امام ممنون میشم معنی غزل رو بهم بگید که بالاخره کدومه.

    • مدیر سایت

      همراه عزیز همانطور که در متن آمده در این غزل تاکید می‌شود که پایبند بودن به عهدت کلید موفقیت تو خواهد بود.

نظر خود را بنویسید