غزل شماره ۱۴۴ حافظ: به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد

غزل شماره ۱۴۴ حافظ به طور غیرمستقیم به یکی از اشعار شاه نعمت الله ولی اشاره می‌کند. شاه نعمت الله ولی از عارفان و شعرای زمان حافظ بود و با اینکه دیداری با حافظ نداشتند، اما اشعار زیبایی در مناظره با یکدیگر سروده‌اند. شاه بیت این غزل بیت ششم آن است که برای رفتن به کوی طریقت گذر کردن از خلق و خوی حیوانی را توصیه می‌کند.

تعبیر و تفسیر این غزل در فال حافظ شما

از مقصد و مقصود خودت آگاهی داری اما به راهی می‌روی که به آن منتهی نمی‌شود و وقتت را صرف کارهایی می‌کنی که در راستای هدف تو نیست. آگاهانه و بسیار هوشیارانه عمل کن که با این کار به سرعت به هدفت نزدیک خواهی شد. شرط رسیدن به موفقیت در راه عشق دوری از دروغ و ریا و اخلاص داشتن در برابر خداوند قادر است. مطمئن باش خداوند در عاقبت به راستگویان کمک خواهد رساند.    

 

غزل شماره ۱۴۴ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی

 

متن غزل شماره ۱۴۴ حافظ

به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد
که خاک میکده کحل بصر توانی کرد
مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد
گل مراد تو آن گه نقاب بگشاید
که خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد
گدایی در میخانه طرفه اکسیریست
گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد
به عزم مرحله عشق پیش نه قدمی
که سودها کنی ار این سفر توانی کرد
تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور
به فیض بخشی اهل نظر توانی کرد
ولی تو تا لب معشوق و جام می خواهی
طمع مدار که کار دگر توانی کرد
دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی
چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد
گر این نصیحت شاهانه بشنوی حافظ
به شاهراه حقیقت گذر توانی کرد

 

غزل شماره ۱۴۴ حافظ
غزل شماره ۱۴۴ حافظ

 

معنی و تفسیر غزل شماره ۱۴۴ حافظ

بیت اول

به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد
که خاک میکده کحل بصر توانی کرد

آن زمانی می‌توانی به جام جم نگاه کنی یا به دیگر معنی وقتی می‌توانی از راز دل پیر طریقت آگاه شوی که خاک در میخانه عشق را سرمه چشمانت سازی. «جام جم» آیینه‌ای بود که جمشید چهارمین پادشاه پیشدادی با مشورت حکیمان اختراع کرده بود و در آن اسرار جهان را مشاهده می‌نمود. اما در اینجا مقصود دل عارف است که از همه اتفاقات هستی خبر دارد.

 

✦✦✦✦

 

بیت دوم

مباش بی می‌ و مطرب که زیر طاق سپهر
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد

هیچ لحظه‌ای از عمرت را بدون باده شراب و آواز رامشگر سپری مکن، چراکه در زیر این سقف آسمان تنها با نغمه مطرب می‌توانی غم و غصه را از دلت بیرون کنی.

 

✦✦✦✦

 

بیت سوم

گل مراد تو آن گه نقاب بگشاید
که خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد

گل آرزوی تو زمانی پرده از رخ بر می‌دارد و شکوفا می‌شود؛ یعنی زمانی به آرزوهایت خواهی رسید که در خدمت می و مطرب باشی و همچون نسیم سحرگاهی برای شکوفایی‌اش تلاش کنی.

 

✦✦✦✦

 

بیت چهارم

گدایی در میخانه طرفه اکسیریست
گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد

نشستن بر در میخانه عشق برای طلب و عرض نیاز، اکسیری شگفت‌انگیز است و اگر این کار را انجام دهی، می‌توانی خاک بی‌ارزش را به طلا تبدیل کنی. اکسیر ماده‌ایست که کیمیاگران به دنبال یافتنش بودند تا توسط آن فلزات بی‌ارزش همچون مس را به طلا تبدیل کنند.

 

✦✦✦✦

 

بیت پنجم

به عزم مرحله عشق پیش نه قدمی
که سود‌ها کنی ار این سفر توانی کرد

به قصد گام گذاشتن در راه و سفر عشق قدمی پیش بگذار، چراکه اگر بتوانی این سفر را انجام دهی، سود زیادی خواهی برد.

 

✦✦✦✦

 

بیت ششم

تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

تو که نمی‌توانی از این جهان مادی بیرون بروی، چگونه می‌توانی به سرای عالم معنا راه یابی؟ یعنی برای رسیدن به معنویات باید ابتدا علاقه به مادیات را کنار بگذاری.

 

✦✦✦✦

 

بیت هفتم

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد

بر روی چهره محبوب برقع و پرده‌ای نیفتاده است. این تو هستی که باید غبار و گرد آلایش‌ها را از چشمانت پاک کنی تا بتوانی به او نگاهی بیندازی.

 

✦✦✦✦

 

بیت هشتم

بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور
به فیض‌بخشی اهل نظر توانی کرد

بشتاب که راه رسیدن به لذت حضور و نظم کار‌ها را تنها با فیض رساندن صاحب‌نظران می‌توانی دریابی.

 

✦✦✦✦

 

بیت نهم

ولی تو تا لب معشوق و جام می‌ خواهی
طمع مدار که کار دگر توانی کرد

اما تو تا وقتی که به بوسیدن لب معشوق و نوشیدن باده شراب تمایل داری، امید نداشته باش که بتوانی به کار دیگری بپردازی.

 

✦✦✦✦

 

بیت دهم

دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی
چو شمع خنده‌زنان ترک سر توانی کرد‌

ای دل، اگر از پرتو هدایت آگاه شوی، همچون شمعی شاد و خرم، می‌توانی سر خود را نثار کنی.

 

✦✦✦✦

 

بیت یازدهم

گر این نصیحت شاهانه بشنوی حافظ
به شاهراه حقیقت گذر توانی کرد‌

ای حافظ، اگر این پند ارزشمند و نصیحت گرانبها را گوش کنی، می‌توانی از راه اصلی رسیدن به حقیقت عبور کنی.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید