بهترین مجموعه شعر ولادت امام زمان (عج)

شعر ولادت امام زمان (عج)؛ با مجموعه‌ای از بهترین شعر ولادت امام زمان (عج) و اشعار میلاد امام زمان (عج) به مناسبت فرا رسیدن نیمه شعبان و سالروز تولد منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) همراه ما باشید.

نیمه شعبان تولد امام زمان (عج) است و هنگامه برپا شدن جشن و سرور؛ از آسمان گل می‌ریزد و زمین دامن دامن یاس و اقاقیا به بر نرگس خاتون پیشکش می‌کند، چراکه او صاحب پسری شده که امید همه جهانیان به اوست و اوست که جهان را پر از عطر سیب و نور و شادی خواهد کرد.

شاعران آیینی چه زیبا این اتفاق فرخنده را به شعر درآورده‌اند و خالصانه و ارادتمندانه شعر ولادت امام زمان (عج) سروده‌اند. در ادامه می‌توانید زیباترین این شعرها را زمزمه کنید.

 

بهترین شعر برای ولادت امام زمان

 

شعر ولادت امام زمان (عج)

چه بیقرار دلم میل سامرا کرده
خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده

حریم کوچک سرداب، عرش اعلا شد
نگار آمد و لبخندها شکوفا شد

سلام من به کسی که ز کاخ روم آمد
به ریسمان محبت اسیر آقا شد

خدا چه بخت بلندی به او عطا فرمود
ز راه دور رسید و عروس زهرا شد

عروس خانه غریب و امام خانه غریب
چقدر شادی این خانواده زیبا شد

نشسته یک پدری کنار گهواره
ترنم لب او نغمه‌های لالا شد

شهادتین به لب‌های او چه دیدن داشت
در ابتدا جلواتش شبیه عیسی شد

همه ذخیره حق در میان گهواره است
عصا بدست نگهبان خانه موسی شد

صدا صدای رسول خداست می‌آید
طنین یارب او مثل پور لیلا شد

ستاره سحر خانواده سر زده است
خلاصه همه اهل بیت آمده است

قاسم نعمتی

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

باز قدسی نفسان زمزمه‌پرداز شدند
به سوی سامره آماده پرواز شدند

چهره‌ها با گل لبخند همه باز شدند
بلبلان چمن حُسن در آواز شدند

نور شادی به زمین و به فلک موج زند
از فلک تا به زمین فوج ملک موج زند

باز هم شاهد غیبی به شهود آمده است
پیک شادی به سلام و به درود آمده است

چه وجودی است که اکنون به وجود آمده است
این خبر چیست که جبریل فرود آمده است

محشری گشت به پا گر که قیامت کردند
همه در ‌هاله‌ای از نور اقامت کردند

نوری از بیت ولایت شده پیدا امشب
که از او گشته جهان غرق تجلا امشب

همه عالم شده چون وادی سینا امشب
مات از این نور بود دیده موسی امشب

عشق پرسید چرا همهمه برپا شده است؟
همه گفتند که مهدی است هویدا شده است

بر همه خلق جهان خیر کثیر آمده است
سوره نور خداوند قدیر آمده است

به محمد به علی باز نظیر آمده است
هاشمیون همه را ماه منیر آمده است

او بود جنت ما، کعبه ما، مقصد ما
خال رخساره او شد حجرالاسود ما

هستی از یمن قدومش ز غم آزاد بود
خرم از جلوه او گلشن ایجاد بود

این همان وعده موعود و خداداد بود
هر که شد منتظر مقدم او شاد بود

آری ای اهل ولا موسم دیدار شده
آیت «نصر من الله» پدیدار شده

غرق آیات مبین است رخ رخشانش
شب‌نشینان سماوات همه حیرانش

عرشیان مات ز قدر و شرف و ایمانش
کرده در عرش خداوند سه شب مهمانش

در سماوات کنون فصل گل و هم‌عهدی‌ست
میزبان خالق و مهمان عزیزش مهدی‌ست

خیز کز مقدم مولا همگی بنده شویم
همچو گل‌ها ز نسیم سحری زنده شویم

پیرو مکتب آن دولت پاینده شویم
نکند روز وصالش همه شرمنده شویم

دل او را همه با پیروی‌اش گرم کنیم
همه در محضر اوئیم از او شرم کنیم

همه گویند «وفائی» گل توحید کجاست
مروه پرسید کجا کعبه بپرسید کجاست

آن دل انگیزترین مایه امید کجاست
آفتاب دل زهرا گل خورشید کجاست

کاش ما را ز وفا ره به حضورش بدهند
عیدی ما همه را حکم ظهورش بدهند

سید هاشم وفایی

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

آمدند از بهشت بدرقه‌اش
مادر آفتاب می‌آمد
مادر آفتاب ما بین
هاله ای از حجاب می‌آمد

مادر آب بود و آینه بود
مادر آسمان و اخترها
مادری که به پاش خم می‌شد
قامت التماس ‌هاجرها

مادری که میان رؤیایش
آخرین نوعروس زهرا شد
چه عروسی که حوریان گفتند
مادر دست‌بوس زهرا شد

چه عروسی که چین دامانش
از پر جبرئیل زیباتر
چه عروسی وقار چشمانش
از تماشای نیل زیباتر

آمدند از بهشت بدرقه‌اش
دسته دسته فرشته‌های خدا
دیده می‌شد کنار هر قدمش
در سماوات جای پای خدا

می‌نوشتند روی تاج گلش
مادر ماه، مادر خورشید
می‌شد از چشم‌های او فهمید
سایه‌اش هست بر سر خورشید

از دعای بلند ساره گرفت
سامرا را تمام، رمل بهشت
نذر کردند دایه‌های جنان
تا نمایند وضع حمل بهشت

نم باران زد و دعا که گرفت
 نور هم مست بود و بی حس بود
همچو قرآن که زینت رحل است
کودکی روی دست نرگس بود

کودکی که به دست موج لبش
صد هزاران عصای موسی بود
پسری که ذبیح او یحیی
نفس او مسیح عیسی بود

آمد آن یوسفی که می‌گفتند
چشم یعقوب را کشد در بند
آنکه می‌گفت حضرت ایوب
از نگاهش نمی‌شود دل کند

همره خضر، همدم یونس
همدل نوح، وارث آدم
آمد آنکس که سجده‌اش کردند
انبیاء قبل حضرت خاتم

آمد آنکه به مدح او گفتند
آیه‌ها «ما خَلَقتُ الانسان» را
آمد آنکه ز خاک پاهایش
آفریده خدا سلیمان را

او که دارد میان مشت خودش
مُحکمات قضاوت داود
آن‌کسی که همیشه خواهد بود
مهر نامش کتیبه لب هود

آمد آنکه عبادتش کردند
هرچه عبد و عبید و معبود است
آنکه محو هدایتش شده اند
هرچه فرعون، هرچه نمرود است

آمد آنکس که شعله عشقش
آتشی زد به قلب ابراهیم
آنکه دادند وعده او را
سیزده نور واجب التعظیم

طاق نصرت برای استقبال
تا زمین با ستاره‌ها بستند
هم گل اشک، هم گل صلوات
روی طاق مناره‌ها بستند

دید در بزم آسمانی‌ها
شاهدی از زمین شواهد را
چشم‌ها که پر از مکاشفه شد
مست دیدند چشم مسجد را

ملکی آمد و پیاله گرفت
شربتی خورد و گفت عجب شهدیست
ناگهان وحی شد که جبرائیل!
ساقی امشب فقط خود مهدی‌ست

مصلح کل که ریشه ظلم از
سر انگشت او به هم خورده
او که دائم ستون عرش خدا
به تنومندیش قسم خورده

چهره لن ترانی‌اش دارد
جذبه و هیئت رسول الله
او که بر قامتش برازنده است
زره حضرت رسول الله

آسمانِ نگاه او روشن
کهکشان پر از مدارِ علی‌ست
در غلاف دو ابرویش دارد
ذوالفقاری که یادگار علی‌ست

جای پاهای او نه که گلزار
بلکه قطع یقین حرم زار است
او که در لشگرش برای ظهور
سیصد و سیزده علمدار است

تکیه بر کعبه می‌زند روزی
تا کند از حسین خونخواهی
از پس ابر می‌شود پیدا
آفتاب بقیه اللهی

می زند کوس نبض لب‌هایش
قل هوالله، یا برب الناس
هیبتی نقش پرچمش دارد
رفع الله رایه العباس

روز موعود در جوار حسین
کعبه هم باز می‌کند آغوش
چقدر باصفاست با مهدی
هیئتی دور قبله ای شش گوش

قبله جان ماست پس قطعا
همچو قبله بنا شوم آن روز
بعد رجعت، خوشا به حال خودم
زائر کربلا شوم آن روز

رضا دین‌پرور

پیشنهاد: اگر به خواندن شعر درباره امام زمان علاقه دارید به شما پیشنهاد می کنیم شعر غروب جمعه برای امام زمان را نیز در ستاره بخوانید. 

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

این جشن‌ها برای من «آقا» نمی‌شود
شب با چراغ عاریه، فردا نمی‌شود

خورشیدی و نگاه مرا می‌کنی سفید
می خواستم ببینمت؛ امّا نمی‌شود

شمشیرتان کجاست؟ بزن گردن مرا
وقتی که کور شد گرهی، وا نمی‌شود

یوسف! به شهر بی هنران وجه خویش را
عرضه مکن؛ که هیچ تقاضا نمی‌شود

اینجا، همه من اند؛ منِ بی خیالِ تو
اینجا کسی برای شما، ما نمی‌شود

آقا! جسارت است؛ ولی زودتر بیا
این کارها به صبر و مدارا نمی‌شود

تا چند فرسخی خودم، ایستاده ام
تا مرز یأس، تا به عدم، تا «نمی شود»

می پرسم از خودم: غزلی گفته ای؛ ولی
با این همه ردیف، چرا با «نمی شود»؟

رضا جعفری

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

عالم شده لبریز ز بوی گل نرگس 
ای ماه بزن خنده به روی گل نرگس

جبریل زند بال به سوی گل نرگس 
فردوس شده زائر کوی گل نرگس

ای منتظران شاخه نباتی بفرستید 
نذر گل نرگس صلواتی بفرستید

در بزم سحر شمس به جای قمر آمد 
و ز غار حرا باز رسول دگر آمد

طوبای امید نبوی را ثمر آمد 
ای منتظران منتظران منتظر آمد

این یوسف زهراست شتابید حضورش 
باشید همه منتظر روز ظهورش

دامان جهان باغ گل یاس شد امشب 
صبحی که خبر داده اند آغاز شد امشب

با دست خداوند گره باز شد امشب 
رازی که خدا گفته ابراز شد امشب

جان هدیه بیارید برای گل نرگس 
ریزید گل و لاله به پای گل نرگس

در بزم خدا بوی خوش عود مبارک 
بر بحر شرف گوهر مقصود مبارک

لطف و کرم حضرت معبود مبارک 
دیدار رخ مهدی موعود مبارک

بشرا که امام شهدا عید گرفته 
تبریک بگویید خدا عید گرفته

عید است ولی عید جهان بشریت 
برگشته به تن روح و روان بشریت

جان داده خدا باز به جان بشریت 
این بیت شده ورد زبان بشریت

ای مردم عالم ره توحید بگیرید 
امشب شب مهدیست همه عید بگیرید

باشد همه جا از گل نرگس سخن امشب 
نام خوش مهدی شده نقل دهن امشب

نرگس شده بر نرگس خود بوسه زن امشب 
جان دو جهان است به دست حسن امشب

این یوسف زهراست که با شور و حلاوت 
قرآن به سر دست پدر کرده تلاوت

این است که پیغامبرانند سپاهش 
عیسی به دم احمدی اوست نگاهش

پیغمبر و زهرا و علی چشم به راهش 
آیند همه مردم عالم به پناهش

از بس که جهان غرق شده در یم نورش 
انگار خبر میرسد از صبح ظهورش

یا رب چه شود ز آن گل نرگس خبر آید 
آن یار سفر کرده ما از سفر آید

شام سیه غیبت کبری به سر آید 
امید همه منتظران منتظر آید

از مکه رسد مژده که هنگام سرور است 
پایان فراق آمده هنگام ظهور است

بر بیت خداوند دهد تکیه و یک دم 
فریاد رسایش برسد بر همه عالم

لبیک بگویند شهیدان همه با هم
بر یاریش آید ز فلک عیسی مریم

از کعبه بود رو به سوی کرب و بلایش 
بر شانه عباس علمدار لوایش

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

اشعار میلاد امام زمان (عج)

امشب رسد از سامره بوی گل نرگس
گل ها همه چشم‌اند به سوی نرگس

بگرفته همه خوی به خوی گل نرگس
نرگس زده لبخند به روی گل نرگس

گم گشته در انوار الهی کره خاک
صوت صلوات است که سر برده به افلاک

تا دوست زند خنده و تا خصم شود کور
گردیده زمین بر سر گردون طبق نور

هم سامره سینا شده هم بیت ولا طور
ریزد عوض گل به زمین بال و پر حور

خورشید رخ مهدی سر زد شب نیمه
بر چهره گل انداخته لبخند حکیمه

روید گل توحید ز کوه و چمن امشب
یوسف شده از مصر، مقیم وطن امشب

یعقوب شنیده است بوی پیرهن امشب
مهدی زده لبخند به روی حسن امشب

خیزید و ببینید گلستان حسن را
در دست حسن لاله بستان حسن را

خیزید که از پاره دل گل بفشانید
وز کوثر نور آتش دل را بنشانید

بر منتظران این خبر خوش برسانید
کامشب شب قدر است همه قدر بدانید

با نور نوشتند به پیشانی خورشید
ماهی که جهان منتظرش بود درخشید

این صورت توحید و یا آیت نور است
این قامت طوباست و یا نخله طور است

داود نبی را به لب آیات زبور است
یا بر لب مهدی سخن از روز ظهور است

گوش همه بر زمزمه یارب مهدی‌ست
ای منتظران مژده که امشب شب مهدی‌ست

ای منتظران یافته غم خاتمه امشب
تبریک که روشن شده چشم همه امشب

بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب
گل از گل لبخند بنی فاطمه امشب

مرغان بهشتی شده آواره مهدی
گردند به دور و برِ گهواره مهدی

غلامرضا سازگار

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

عید نجات بشر آمد 
حجّت ثانی عشر آمد

مهدی موعود
حجت معبود

عید میلادت مبارک

کرده جهان بوی خدا حس 
از نفست ای گل نرگس

مسیح عالم
قبله آدم

عید میلادت مبارک

بر لب تو ذکر خداوند 
بر لب زهرا گل لبخند

یوسف زهرا
امید دل‌ها

عید میلادت مبارک

تو آرزوی شهدایی 
منقتم خون خدایی

امید احمد
روح محمّد

عید میلادت مبارک

ای مه دلربای بابا 
قرآن بخوان برای بابا

امام قرآن
تمام قرآن

عید میلادت مبارک

حیدر و احمد به تو نازند 
آل محمّد به تو نازند

تو جان جانی 
جان جهانی

عید میلادت مبارک

کعبه بود در انتظارت 
حسین گشته بی‌قرارت

چشم سپاهت 
بود به راهت

عید میلادت مبارک

 

بهترین اشعار ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

دوستان هنگام بینایى شده
طلعت مهدى تماشایى شده

این امید هر نبى و هر ولی است
پاى تا سر، هم محمد، هم على است

این پسر چشم و چراغ فاطمه است
این گل امید باغ فاطمه است

شمع جمع عالمین است این پسر
طالب خون حسین است این پسر

این چراغ بزم در قلب شب است
این نوید انتقام زینب است

این امام عصر كل عصرهاست
صاحب نصر تمام نصرهاست

بردگان موسى به عالم آمده
مردگان عیساى مریم آمده

كیست مهدى كعبه جان همه
كیست مهدى آرزوى فاطمه

كیست مهدى همدمى نشناخته
خلق نادیده به او دل باخته

كیست مهدى نور انوار خدا
كیست مهدى انبیا را مقتدا

كیست مهدى یاور مظلوم‌ها
كیست مهدى حامى محروم‌ها

كیست مهدى حجّت ثانى عشر
كیست مهدى منجى كل بشر

استادسازگار

 

بهترین شعر برای ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

 باز هم روح الامین دارد غزل می‌آورد
صنعت ایهام و تشبیه و بدل می‌آورد

تا شود ابیات شعر من کمی دلچسب‌تر
واژه واژه بر لبم جام عسل می‌آورد

شعر شیرین مرا شور عجیبی داده‌است
واژه نابی که در چندین محل می‌آورد

چیست آن واژه که همراه ادایش جبرییل
جمله «حیّ علی خیرالعمل» می‌آورد

در میان شعرهای شاعران اهل بیت
دائما این بیت را ضرب‌المثل می‌آورد:

یوسف مصری کجا و یوسف زهرا کجا؟!
جلوه قطره کجا و جلوه دریا کجا؟!

کوچه‌های شهر را امشب چراغانی کنید
عرش را و فرش را آیینه بندانی کنید

آمده نور دل انگیزی به سمت سامرا
باید امشب کوچه‌ها را خوب نورانی کنید

طبق رسم فصل حج، مثل تمام حاجیان
جان ما را پیش پای یار، قربانی کنید

از خَم ابروی او صدها خُم می می‌چکد
باید امشب خلق را انگور مهمانی کنید

دیدن روی سلیمان کار آسانی که نیست
باید اول خوب از این مُلک، دربانی کنید

هر که باشد نوکر تو زود آقا می‌شود
خود به خود با یک نگاه تو مسیحا می‌شود

یوسف زهرا تویی حُسن ختام اهل بیت
نام تو زیباست ای مرد قیام اهل بیت

گر چه آقا مثل یوسف با نمک هستی ولی
نام زیبای تو شیرین کرده کام اهل بیت

السّلام ای حُجّةَ الله ای امامَ منتظَر
لحظه لحظه می‌رسد بر تو سلام اهل بیت

از پیمبر تا امام عسگری، در عصر خود
نقل کردند این که هستی التیام اهل بیت

می‌رسد آن روز که با ذوالفقار مرتضی
می‌رسی تا که بگیری انتقام اهل بیت

مرتضی، زهرا، حسن، خون خدا، پیغمبری
می‌بری با جلوه‌ات دل از امام عسگری

نیمه شعبان که می‌گردد عیان، صاحب زمان
می‌کند گل بر لب پیر و جوان، صاحب زمان

اشهَد انّ که هستی تو امام آخرین
می‌وزد از هر مناره این اذان، صاحب زمان

یک سؤال آقا!… اگر که جای کعبه ثابت است
پس چرا در هر کجا داری مکان، صاحب زمان؟!

تشنه هستم تشنه یک جرعه دیدار تو
وعده گاه ما شبی در جمکران، صاحب زمان

می‌رسی یک روز ای خورشید پشت ابرها
می‌کنی پیدا مزار بی‌نشان، صاحب زمان

با ظهورت می‌شود خوشحال زهرا مادرت
پیش مرگت می‌شود آن لحظه آقا نوکرت

العجل آقا! بیا چشم انتظاری‌ها بس است
در فراقت اشک‌ها و بی‌قراری ها بس است

اشک‌ها ما که یک لحظه به درد تو نخورد
ناله‌ها و ضجه‌ها و گریه زار‌ی‌ها بس است

تا به کی جمعه به جمعه ذکر ندبه سر دهیم
ندبه و خون دل و شب زنده داری‌ها بس است

معصیت، پاکی دوران جوانی را گرفت
ما جوان‌ها را کمک کن، شرمساری‌ها بس است

باید آقا درد غربت را فقط فریاد کرد
گوشه گیری‌های ما و راز داری بس است

با ظهور خود بیا و مادرت را شاد کن
قلب ویران مرا با مقدمت آباد کن

محمد فردوسی

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان
 

باران لحظه‌های پر از خشکـسالـیم!
احساس آبی غزل احتمالـیم!

در این اتاق یک،دو، سه متریم، دلخوشم
با رنگ آسمانی گل‌های قالـیم

تا کی صدای آمدنت طول می‌کشد؟
پیغمبر قبیله! امام اهالـیم!

وقتی غروب می‌شود و گریه می‌کنی
آیا نمی‌شود به نگاهت بـمالـیم

دنبال ارتفاع خودم آمدم، اگر
اطراف گیوه‌های تو در این حوالـیم

ای رمز جدول همه “جمعه نامه‌ها “
تنها جواب آینه‌های سوالیم!

یک روز هم اذان ترا پخش می‌کنند
از پشت بام حنجره‌های بلالـیم

تو لهجه زبان خدایی و من ولی
از پایه‌ریزهای زبان‌های لالیم

حالا کنار چشم تو لکنت گرفته‌ام
من دوستدارمت تو بگو دوست داریم ؟

استاد لطیفیان

✦✦✦✦

مهدی است که احیاگر قانون حسین است
مهدی است که شمشیرش مدیون حسین است

او وارث پیراهن گلگون حسین است
والله قسم منتقم خون حسین است

برپرچمش این نقش عیان با خط نور است
ای منتظران مژده که هنگام ظهور است

این یوسف زهراست که سوی وطن آید
این ماه دل آراست که در انجمن آید

این جان جهان است که اینک به تن آید
بر منتظران پاسخ یا بن الحسن آید

خیزید حضور پسر فاطمه امشب
لبیک بگویید به مهدی همه امشب

✦✦✦✦

بوی نفس حجت ثانی عشر آید
ای شب حرکت کن که به زودی سحر آید

ای صبح بیا تا شب هجران به سرآید
خورشید بنی فاطمه از کعبه بر آید

عیسی زفلک بازآ ما صبر نداریم
تا پشت سر یار نمازی بگذاریم

ای احمد ثانی زحرا جلوه‌گری کن
ای وارث پیغمبر، پیغامبری کن

تنها پسر زهرا مارا پدری کن
این قافله گمشده را راهبری کن

در هجر شبان، اشک فشان این رمه تاکی؟
دوران فراق پسر فاطمه تاکی؟

✦✦✦✦

ای غصه اسلام هم آغوش تو، مهدی
ای ناله خاموشان در گوش تو، مهدی

ای پرچم ثارالله بر دوش تو، مهدی
ای خون دل واشک بصر نوش تو، مهدی

ای موسی عمران چه شود تا به مصافی
چون سینه دریا دل فرعون بشکافی

ای نام تو ذکر خوش شام وسحر ما
ای خاک رهت مادر ما و پدر ما

ای باغ تو را لاله زخون جگر ما
ما منتظر استیم وتویی منتظَر ما

باز آ که چراغ همه رخسار تو باشد
میثم صله شعرش دیدار تو باشد

غلامرضا سازگار

✦✦✦✦

مژده ای دل که شب نيمه شعبان آمد
بر تن مرده و بي جان جهان جان آمد

بانگ تکبير نگردرهمه عالم بر پاست
همه ی گويند مگر جلوه يزدان آمد

از زمين نوربه بالا رود امشب زيرا
نور خورشيد امامت همه ی تابان آمد

قائم آل محمد «عج»گل گلزار رسول
حجه بن الحسن «عج»آن مظهر ايمان آمد

ملاد با سعادت منجی عالم بشریت مبارکباد

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

شعر تولد امام زمان (عج)

شبی رابه خوابم بیا، نازنین
دلم را پر از بوی خورشید کن

بیا چشمه غصه‌هاي مرا
پر از جوشش شعر امید کن

بیا که جهان، زیر هر گام تو
پر از رویش سبزه‌ها می‌شود

دل آسمان، پر ز رنگین کمان
زمین، غرق ذکر خدا می‌شود

میلاد مهدی موعود مبارک باد

✦✦✦✦

صبحدم پیک مسيحا دم جانان آمد
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد

سحر از پرده نشينان حريم خلوت
نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد

عاشقان را رسد اين طرفه بشارت زسروش
كه سحرگاه شب نيمه شعبان آمد

مى ‏كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل
كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد

وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق
بهر افراشتن پرچم قرآن آمد

شهسواريست كه با صولت و بازوى على
از پى كشتن كفار به ميدان آمد

مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن
پى آرامش دلهاى پريشان آمد

آنكه اندر رگ او خون حسين بن عليست
پى خونخواهى سالار شهيدان آمد

در ره زهد و پرستش چو على بن حسين
سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد

علم باقر همه ی در اوست كه با مشعل علم
رهبر جامعه بى سر و سامان آمد

تا ز ناپاک كند مذهب صادق را پاك
مظهر راستى و پاكى و ايمان آمد

هم چو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد
دردمندان جهان را پى درمان آمد

چون رضا تا كه كند از رنگ علوم
وارث افسر پادشاه خراسان آمد

اوست سرچشمه تقوا و فضيلت چو جواد
منبع فيض و جوانمردى و احسان آمد

هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر
با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد

يادگار حسن عسگرى پاك سرشت
كه جهان را كند از عدل گلستان آمد

قائم آل محمد شه اقليم وجود
كه بفرمانده ى عالم امكان آمد

طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن
پى تبريک چنين شاد و غزلخوان آمد

ولادت امام زمان (ع) مبارک باد

✦✦✦✦

بی‌قرار توام ودر دل تنگم گله‌ هاست
آه! بی‌تاب شدن عادت کم حوصله‌هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

بی‌تو هر لحظه مرا، بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زمين لرزه‌هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
دیدنت آرزوی روز و شب چلچله‌هاست

باز می‌پرسم ازآن مسئله دوری و عشق
و ظهور تو جواب همه ی مساله‌ هاست

ولادت امام زمان (ع) مبارک باد

✦✦✦✦

ای جذبه‌ی ذی الحجه و شور رمضانم
در شادی شعبان تو غرق ست جهانم

تقدير مرا نور نگاه تو رقم زد
بايد که شب چشم تو را قدر بدانم

روی تو و خورشيد، نه، روشن تر از آنی
چشم من و آيينه، نه، حيران تر از آنم

در سايه قرآن نگاه تو نشستم
باران زد و برخاست غبار از دل و جانم

برخاست جهان با من برخاسته از شوق
تا حادثه نام تو آمد به زبانم

عيد ست و سعيد ست اگر ماه تو باشی
ای جذبه‌ی ذی الحجه و شور رمضانم

به امید ظهورش، میلاد امام زمان مبارک

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

به پایت ریختم اندوه یک دریا زلالی را
بلور اشک ها در کاسه ماه هلالی را

چمن آیینه بندان می شود صبحی که بازآیی
بهارا! فرش راهت می‌کنم گل هاي قالی را

نگاهت شمع آجین میکند جان غزالان را
غمت عین القضاتی می‌کند عقل غزالی را

چه جامی می دهي تنهایی ما را جلال الدین!
بخوان و جلوه ای بخشای این روح جلالی را

شهید یوسفستان توام زلفی پریشان کن
بخشکان با گل لبخندهایت خشکسالی را

سحر از یاس شد لبریز دل هاي جنوبی مان
نسیم نرگست پر کرد ایوان شمالی را

افق هایي که خونرنگ اند، عصر جمعة مایند
تماشا میکنم با یاد تو هر قاب خالی را

کدامین شانه را سر می‌گذارم وقت جان دادن
کدام آییینه پایانی ست این آشفته حالی را

تو ناگاهان می‌آیی مثل این ناگاه بی فرصت
پذیرا باش ازاین دلتنگ، شعری ارتجالی را

روز ولادت خلاق سرمد است
او از تبار حیدر و از نسل احمد است

در آسمان و زمین میرسد به گوش
میلاد قائم آل محمد است

ولادت امام زمان (عج) مبارک باد

✦✦✦✦

کسی می‌آید از یک راه دور آهسته آهسته
شبی هم می‌کند زینجا عبور آهسته آهسته

غبار غربت از رخسار غمگین دور می‌سازد
و ما را می‌کند غرق سرور آهسته آهسته

دل دریایی ما رابه دریا می‌برد روزی
به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته

ازین رخوت رهایی می‌دهد جانهای محزون را
درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته

نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن
بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته

کسی می آید و میگیرد احساس خدایی را
ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته

فنا می‌گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان
ز هر سو می‌دمد صدگونه نور آهسته آهسته

به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر
و ناجی می‌کند این جا ظهور آهسته آهسته

ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن
که او مردانه می‌یابد حضور آهسته آهسته

ولادت امام زمان (عج) مبارک باد

✦✦✦✦

امشب شب فرخنده ميلاد نور است
بى پرده نور غيب مطلق دَر ظهور است‏

امشب عيان گرديد آن سرّ نهانى
كو خواند بر موسى حَديث لن ترانى‏

امشب به بزم قدس، شورى عاشقانه است
لاهوتيان را از طرب بر لب ترانه است‏

نخل مراد انبياء امشب ثمر داد
شاخ اميد اولياء باليد و بر داد

در كارگاه غيب، نقشى تازه بستند
امشب كتاب شرع را شيرازه بستند

بشكفت امشب سرّ حق در جان نرگس
سر زد گل توحيد از دامان نرگس‏

سر زد ز بُرج غيب و از شرق حقيقت
مهر منير حق سنا بَرقِ حقيقت‏

آن كو كه موعود امم سرّ كتاب است
فرمانش نافذ، منطقش فصل الخطابست‏

آن مُنجى مستضعفان آن مصلح كل
آن آفتاب معدلت مهر تفضُّل‏

  آن ركن شرع و أصل دين و عين ايمان
آن وارث علم رسول و روح قرآن‏

آن دُرّ درج معرفت آن بحر احسان
كز وى رسد فيض خدا بر ملك امكان‏

آن طلعت حق مطلع انوار سرمد
آن قُرّة العين على، نفس محمّد

مهدى كه در ملك بقا صاحب زمانست
يادَش چراغ سينه مستضعفانست‏

بادا طلوع كوكب اين گوهر پاك
فرخنده بر مستضعفان عرصه خاك‏

ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان بر شما مبارک

 

شعر ولادت امام زمان
شعر ولادت امام زمان

 

گيتى امروز گلستان باشد
غيرت گلشن جنان باشد

شد شب غم فزاى هجران طىّ
روز وصل جهانيان باشد

در نشاطند جُمله ذرّات
شور محشر مگر عيان باشد

هاتفى گفت دانى از چه سبب
رشك خلد برين، جهان باشد

هست امروز نيمه شعبان
جشن مولاى شيعيان باشد

حجّت عصر، قائم بالحق
آنكه ياور بر انس و جان باشد

آنكه چون عرش و فرش، لوح و قلم
خلقتش در طُفيل آن باشد

بر در قدر و جاهش از جبريل
تا ابد سر بر آستان باشد

حكم فرماى آسمان و زمين
از خداوند مستعان باشد

نتوان وصف او كند سطرى
خامه را گر كه صد زبان باشد

خم به درگاه او پى تعظيم
چون كمان پشت آسمان باشد

هم بود ركن عالم امكان
هم شهنشاه لامكان باشد

«صابرا» با ولاى او در حشر
هر گنهكار، در امان باشد

ولادت امام مهدی، صاحب الزمان بر شما مبارک

✦✦✦✦

باز حسرت به دلم ماند و نیامد یارم
او چه کرده است ندانم همه شب بیمارم

نیت روزه نمودم که به مِی لب نزنم
یاد رخساره ی تو شد سبب افطارم

گر بُود صفحه ی روشن به کتاب عمرم
لحظاتی ست که خرج تو شده ای یارم

بس که از وصف تو گفتم همه مشتاق تواَند
لیک پرسند چگونه است رخ دلدارم

کاش تصویر گناهم به دو چشم تو نبود
تو به رویم نزدی من خجل از کردارم

گر نشانی ز تواَم بود همه رفت از دست
کاروان رفته و من گمشده ی دیدارم

از تو دلگیر شوم گر به سرایم آیی
خواب باشم بروی و نکنی بیدارم

آرزویم همه این است که در خیمه ی تو
بنگرم از کرمت بنده ی خدمتکارم

ولادت حضرت مهدی (عج) مبارک

✦✦✦✦

آمد بهار و بوستان شد رشك فردوس برین
گلها شكفته در چمن، چون روى یار نازنین

گسترده، باد جانفزا، فرش زمرّد بى شُمر
افشانده، ابر پرعطا بیرون ز حد، دُرِّ ثمین

از ارغوان و یاسمن، طرف چمن شد پرنیان
وَز اُقحوان و نسترن، سطح دَمَن دیباى چین

از لادن و میمون رسد، هر لحظه بوى جانفزا
وَز سورى و نعمان وزد، هر دم شمیم عنبرین

از سنبل و نرگس، جهان باشد به مانند جنان
وز سوسن و نسرین، زمین چون روضه خُلدبرین

از فرط لاله، بوستان گشته به از بـاغ اِرَم
وز فیض ژاله، گلسِتان رشك نگارستان چین

از قمرى و كبک و هزار، آید نواى ارغنـــون
وز سیره و كوكو و سار، آواز چنگ راستین

از شارک و توكا رسد، هر لحظه صوتى دلربا
وز بوالملیح و فاخته، هر دم نوایى دلنشین

بر شاخ باشد زند خوان، هر شام چون رامشگران
ورشان به سان موبدان، هر صبح با صوت حزین

یک سو نواى بلبلان، یك سو گل و ریحان و بان
یک سو نسیم خوش وزان، یك سو روان ماء معین

شد موسم عیش و طرب، بگذشت هنگام كرب
جام مى گلگون طلب، از گلعذارى مه جبین

قدّش چـــو سرو بـــوستان، خدّش به رنگ ارغوان
بویش چو بوى ضیمران، جسمش چو برگ یاسمین

چشمش چو چشم آهوان، ابروش مانند كمان
آب بقایش در دهان، مهرش هویدا از جبین

رویش چو روز وصل او، گیتى فروز و دلگشا
مویش چو شام هجر من، آشفته و پرتاب و چین

با اینچنین زیبا صنم، باید به بستان زد قدم
جان فارغ از هر رنج و غم، دل خالى از هر مهر و كین

خاصه كنون كاندر جهان، گردیده مولودى عیان
كز بهر ذات پاک آن، شد امتزاج ماء و طین

از بهر تكریمش میان، بربستـه خیل انبیا
از بهـر تعظیمش كمر، خم كرده چرخ هفتمین

مهدى امام منتظر، نو باوه خیرالبشر
خلق دو عالم سر به سر، بر خوان احسانش، نگین

مهر از ضیائش ذرّه اى، بـدر از عطایش بدره‏اى
دریا ز جودش قطره اى، گردون زِ كشتش خوشه چین

مرآت ذات كبریا، مشكوة انوار هدا
منظور بعث انبیا، مقصود خلـق عالمین

امرش قضا، حكمش قدر، حُبّش جنان، بغضش سقر
خاک رهش، زیبد اگر بر طُرّه ساید حورِعین

دانند قرآن سر به سر، بابى ز مدحش مختصر
اصحاب علـم و معرفت، ارباب ایمان و یقین

سلطان دین، شاه زَمَـــن، مالك رقاب مرد و زن
دارد به امــرِ ذوالمِنَن، روى زمیـن زیر نگین

ذاتش بـــــه امـــــــر دادگــــر، شد منبع فیض بشر
خیل ملایک سر به سر، در بند الطافش رهین

حبّش، سفینه نوح آمد در مَثل، لیكن اگر
مهـرش نبودى نوح را، مى بود با طوفان قرین

گر نه وجود اقدسش، ظاهر شدى اندر جهان
كامل نگشتـى دین حق، ز امروز تا روز پسین

ایزد به نامش زد رقم، منشور ختم الاوصیا
چونانكه جدّ امجدش، گردید ختم المرسلین

نـوح و خلیل و بوالبشر، ادریس و داوود و پسر
از ابـر فیضش مُستمـــِد، از كان علمش مستعین

موسى به كف دارد عصـــا، دربانى‏اش را منتظر
آمـاده بهـر اقتدا، عیسى به چرخ چارمین

اى خســــرو گردون فَرَم، لختى نظر كن از كَرَم
كفّـار مستولى نگر، اسلام مستضعف ببین

نـاموس ایمان در خطر، از حیله لامذهبان
خون مسلمــــانان هدر، از حمله اعداء دین

ظاهـر شــود آن شه اگر، شمشیر حیدر بر كمر
دستـار پیغمبر بـــــه سر، دست خـــدا در آستین

دیارى از این ملحدان، باقى نماند در جهان
ایمـن شود روى زمین، از جور و ظلم ظالمین

من گـر چه از فرط گنه شرمنده و زارم؛ ولى
شادم كه خاكم كرده حق، با آب مهر تو عجین

خاصه كنون كز فیض حق، مدحت سرودم آنچنان
كـز خامه ریزد بر ورق، جاى مركّب انگبین

تا چنگل شاهین كند، صید كبوتر در هوا
تا گرگ باشد در زمیـن، بر گوسفندانْ خشمگین

بـر روى احبابت شـود، مفتـوح ابواب ظفر
بــر جـان اعدایت رسد، هر دم بلاى سهمگین

تا باد نوروزى وزد، هر ساله اندر بوستان
تا ز ابر آذارى دمد، ریحـان و گل اندر زمین

بـر دشمنان دولتت، هر فصل باشد چون خزان
بـر دوستانت هر مهى، بادا چو ماه فرودین

عالم شود از مقدمش، خالى ز جهل، از علم پر
چون شهر قم، از مقدم شیخ اجل، میر مهین

ابر عطا، فیض عمیم، بحر سخى، كنز نعیم
كـان كَرَم “عبدالكریم” پشت و پناه مسلمین

گنجینه علم سَلَف، سرچشمه فضل خلف
دادش خداوند از شرف، بر كف زمـام شرع و دین

در سایه اش گرد آمده، اعلام دین از هر بلد
بــر ساحتش آورده رو، طلّاب از هر سرزمین

یا رب به عمـر و عزتش، افزاى و جاه و حرمتش
كاحیا كند از همـّتش، آیین خیرالمرسلین

اى حضرت صاحب زمان ، اى پادشاه انس و جان
لطفى نما بر شیعیان، تایید كن دین مبین!

تـوفیق تحصیلم عطا فــــرما و زهد بى ریا
تا گــردم از لطف خدا، از عالِمین عاملین

ولادت حضرت مهدی (عج) بر شما مبارک!

 

بهترین شعر ولادت امام زمان
بهترین شعر ولادت امام زمان

 

مژده كه ميلاد منجى بشر آمد
فُلك هدى را دليل و راهبر آمد

مژده كه آمد خديو عالم امكان
حجّت برحق امام منتظر آمد

مژده كه خورشيد تابناك ولايت
بر فلك عدل و داد، جلوه‏ گر آمد

نيمه شعبان رسيد و منتظران را
شام غم افزاى انتظار سر آمد

مايه‏ ى اعزاز رهروان شريعت
مُحيى احكام و فخر بوالبشر آمد

نخل ولايت بر اين شكوفه‏ى عصمت
بار دگر سرفراز و بارور آمد

ديده‏ ى نرجس بر آن جمال دل آرا
گويى بر قرص مه نظاره‏گر آمد

حجّت ثانى عشر، سلاله طه
مظهر ذات و صفات دادگر آمد

مژده كه از كوى دوست دلشدگان را
پيك صبا در طليعه ‏ى سحر آمد

فيض عميمى كه از طفيل وجودش
عالميان را عطاى بى ‏شُمر آمد

ملك عدالت دگر فنا نپذيرد
دولت مسعود و معدلت اثر آمد

مژده «براتى» كه روزگار وصال‏ست
ماه دلاراى من ز پرده در آمد

ضمن تبریک فرارسیدن ولادت امام زمان امیدواریم مجموعه اشعار ولادت امام زمان مورد توجه شما قرار گرفته باشد. دیدگاهتان درباره این مطلب را با ما درمیان بگذارید. اگر علاقه‌مند به مطالعه اشعار بیشتری در این زمینه هستید حتماً به مجموعه شعر نیمه شعبان سر بزنید.

یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
وب گردی:
مطالب مرتبط

نظر خود را بنویسید