نحسی سیزده یکی از چیزهایی است که تقریبا همگی درباره آن شنیدهایم اما اینکه چرا عدد ۱۳ نحس است همواره برایمان مبهم بوده است. شاید خیلیها ندانید چرا از روز سیزدهم فروردین ماه به عنوان یک روز نحس نام برده میشود، در حالیکه همه این روز را به شادی در طبیعت میپردازند. جالب است بدانید که این قضیه در تاریخچه سیزده بدر به سالهای قبل از اسلام برمیگردد. زمانیکه بسیاری از ایرانیان در این روز به قتل رسیدهاند. برای آگاهی از جزییات بیشتر ادامه مطلب را دنبال کنید.
عدد ۱۳ همیشه با سحر و جادو در ارتباط بوده و عددی به شمار میآمده است که اعتقاد داشتند از قدرت اسرارآمیزی برخوردار است. این عدد نشان معرفت درونی است که به افرادی که با آن آشنایی دارند، قدرت میبخشد.
در تقویم رسمی ایران روز سیزدهبدر به نام روز طبیعت نامگذاری شده است که از تعطیلات رسمی محسوب میشود و نمایانگر پایان تعطیلات نوروزی است. برخی افراد بر این باورند که این روز روزی نحس است و باید این روز را بیرون از خانه به سر کرد.
چرا عدد ۱۳ نحس است؟
عدد ۱۳ نزد اغلب ملل، نحس، شوم و نامبارک شمرده میشود و در طول قرنها سعی شده از استفاده از این عدد پرهیز شود. اما عدد ۱۳ سکهای است که دو رو دارد. به طور مثال در ورق تاروت کارت ۱۳، کارت مرگ است که درعین حال نشان دهنده تولد دوباره و نو شدن هم هست.
جالب است بدانید در ایران و هند باستان، تعداد سالهای جهان در آفرینش، ۱۲۰۰۰ سال انگاشته شده است. تعداد ماههای سال هم بر همین اساس دوازده ماه است. شاید در راستای همین باورها بوده که اکنون در ابتدای سال شمسی، ایرانیان ۱۲ روز و در ادامه، روز سیزدهم فروردین را تعطیل هستند. روز سیزدهم نمادی از آشوب آغازین قبل از آفرینش و البته شروع دوباره زندگی پنداشته میشود و این چنین است که بعد از روز سیزدهم دوباره کار و تلاش در سال جدید آغاز میشود.
نحس بودن عدد ۱۳ فقط به مرزهای ایران محدود نمیشود. سیزده در بسیاری از کشورها عدد بدیمنی است. به همین دلیل، مسیحیان هیچ وقت سیزده نفری سر یک میز غذا نمیخورند. خرافاتیهای امریكا مبتکر عدد ۱۲+۱ بودهاند و مردم سوئد، اگر تعطیلات آخر هفتهشان به سیزدهم بیفتد میگویند هفته نحسی در راه دارند. خرافات درباره نحسی ۱۳ تا جایی بالا گرفته است که در بعضی از خطوط هواپیمایی، صندلی شماره سیزده وجود ندارد و بعد از صندلی ۱۲ هواپیما، صندلی ۱۴ قرار دارد!
دلیل نحسی روز سیزدهم فروردین ماه
این قضیه به سالهای قبل از اسلام برمیگردد. در زمان پادشاهی خشایارشا (پادشاه هخامنشی ایران) مشاوری برای او وجود داشت به نام مردخای که یهودی مخفی بود که پس از توطئه در مورد وشتی همسر خشایارشا او را به قتل رساند و خواهرزاده خود هاداسا را که آن هم یهودی مخفی بود به همسری خشایارشا درآورد و نام آن را به استر تغییر داد پس از آنکه استر بانوی ایران شد شبکهای از یهودیان را در دستگاه حکومتی ایران جای داد و آنها را به ردههای بالای حکومتی رساند. هامان وزیر بادرایت ایران در آن زمان متوجه ارتباط مشکوک بین مردخای و استر شد و آن را به اطلاع خشارشا رساند. استر به محض اینکه از این موضوع مطلع شد به مردخای خبر داد. مردخای در شب ۱۳ فروردین ماه حکم قتل هامان و ۷۷ هزار ایرانی را گرفت و در نهایت در روز ۱۳ فروردین ۱۵ قوم ایرانی قتل عام شدند. از آن روز به بعد ایرانیان در ۱۳ فروردین از خانههای خود بیرون میروند تا یک بار دیگر در خانهشان قتل عام نشوند.
حتی نحسی سیزده تا آنجا بالا گرفت که تا چند دهه قبل، كسی حق نداشت روز سیزده بدر برای دید و بازدید جایی برود؛ مگر این که خودش را برای شنیدن لقب نحس و بدیمن آماده میکرد. دید و بازدید رفتن در روز ۱۳ فروردین در تهران قدیم به معنی نحوست بردن به خانه دیگری بود و هنوز هم در بعضی از شهرهای کوچک گفته میشود که تمام بلاهای یک سال در روز سیزده فروردین نازل میشود و مهمان ناخوانده این روز، کسی است که بلاها با قدم او به خانه میزبان میآیند!