ستاره | سرویس مذهبی – هدف اسلام از دادن حق طلاق به مردان، برتری مردان یا مملوک قرار دادن زنان و یا ضایع کردن حق زنان نیست بلکه هدف اسلام ، حفظ کانون خانواده بر اساس فطرت و طبیعت زن و مرد است.
حق طلاق از نظر آیات قرآن
در قرآن آیات فراوانی در رابطه با طلاق وارد شده است؛
«وَ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ…»؛ «و هرگاه زنان را طلاق گفتید و به پایان عده خویش رسیدند، پس به خوبى نگاهشان دارید یا به خوبى آزادشان كنید…»
«وَ إِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضْتُمْ»؛ «و اگر پیش از آن كه با آنان نزدیكى كنید، طلاقشان گفتید، در حالىكه براى آنان مَهرى معین كردهاید، پس نصف آنچه را تعیین نمودهاید، به آنها بپردازید»
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَما لَكُمْ عَلَیهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَها فَمَتِّعُوهُنَّ وَ سَرِّحُوهُنَّ سَراحاً جَمیلاً»؛ «اى كسانى كه ایمان آوردهاید، اگر زنان مؤمن را به نكاح خود درآوردید، آنگاه پیش از آنكه با آنان نزدیکی كنید، طلاقشان دهید، عدهای برای شما بر آنها نیست؛ پس آنها را بهرهمند کنید و به نیکی رهایشان سازید»
این آیات و آیات دیگری که در رابطه با طلاق وارد شده است، همگی درصدد بیان احکام مربوط به طلاق هستند و همانگونه که ملاحظه میگردد این آیات همگی خطاب به مردان بوده و ما را به این واقعیت رهنون میسازند که حق طلاق بهعنوان اصل اولی، در اختیار مردان است
حق طلاق از نظر روایات
در رابطه با حق طلاق روایات متعددی وارد شده است که طلاق را در اختیار مرد میداند؛
پیامبر (ص) فرمودند: «طلاق در اختیار کسی است که ساق را در اختیار دارد.»
این حدیث، صریحترین حدیثی است که برای اثبات اختیار مرد بر امر طلاق به آن استناد میشود.
از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمودند: «دعای پنج گروه اجابت نمیشود؛ یکی مردی که خداوند اختیار طلاق همسرش را به او سپرده و زنش او را آزار میدهد، اما شوهر، با وجود تمکن، طلاقش نمی دهد...»
حق طلاق از نظر فقهای امامیه
با استناد به آیات و روایات وارده، فقهای امامیه بر این موضوع معتقدند که حق طلاق با مرد است و مرد هر زمان که بخواهد میتواند زن خویش را طلاق دهد؛ اعم از این که دلیل موجهی برای طلاق داشته باشد یا خیر. این امر تنها به چند شرط از جمله اهلیت مرد از قبیل بلوغ، اختیار یا نحوه اجرای صیغه طلاق و یا شرایط مربوط به زن؛ از جمله بودن در طهر غیرمواقعه محدود شده است
حق طلاق از نظر قانون مدنی
در قانون مدنی جمهوری اسلامی آمده است: «طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی را که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند، که خود را مطلّقه نماید». (ماده ۱۱۱۹)
بنابراین از نظر فقهی و از نظر قانون مدنی ایران، گرچه حق طلاق به صورت یک حق طبیعی برای مرد است، ولی به صورت یک حقّ قراردادی و تفویضی میتواند به زن واگذار شود
حق طلاق برای زنان
اسلام در مورد حق طلاق این نظریه را می پذیرد که راه طلاق برای زن باز است. وی می تواند ضمن عقد نکاح شرط وکالت بر طلاق بکند. همچنین می تواند به حاکم شرع برای طلاق گرفتن در صورت خودداری شوهر مراجعه کند.
چرا حق طلاق در دست مردان است؟
دین اسلام با توجه به طبیعت و فطرت زن و مرد و نحوه ارتباط آن ها و پیوند زناشویی بین آن ها، حق طلاق را به مرد می دهد و حق طلاق را حق طبیعی مرد می داند.
برای این مطلب چند دلیل منطقی و منطبق بر فطرت و طبیعت زن و مرد وجود دارد؛
۱. اسلام به سبب نقش مرد در شکل گیری پیمان ازدواج، حق طلاق را به مرد می دهد.
قبل از پیوند ازدواج بر حسب فطرت و طبیعت، مرد از زن خواستگاری می کند، این خواستگاری به این معنا است که مرد، آن زن را انتخاب کرده است و احساس می کند می تواند در کنار او و با او زندگی کند.
وقتی انتخاب و پیمان به این صورت و بر حسب فطرت و طبیعت هر دو انجام می گیرد، مسلم است تا زمانی که مرد طالب زن باشد و زن مطلوب او، این کشش و جاذبه در مرد وجود دارد و زن نیز که بر اساس ابراز علاقه و درخواست مرد این پیمان را پذیرفته است، بر پیمان خود باقی خواهد ماند. اما زمانی که به هر دلیلی، این طلب و خواست در مرد خاموش شود و زن دیگر مطلوب مرد نباشد، اصل و اساس شکل گیری این رابطه و پیوند متزلزل شده است، در این جا اسلام حکم طلاق را ارائه می کند و چون مرد بر اساس ساز و کار طبیعت و فطرت، نقشی محوری و اساسی را در شروع این زندگی و پایان آن دارد. لذا، حق گسستن این پیمان به مرد داده شده است.
۲. زمانی که مرد برای پیمان زناشویی از نظر مالی هزینه کرده است روا است حق طلاق هم به او داده شود.
مرد پس از آن که زن درخواست او را برای پیوند زناشویی قبول کرد، بخشی از مال خود را به عنوان هدیه و پیکشش، به نام مهریه به زن می دهد و از زن انتظار دارد که همسر و همراه او باشد.
با کمی دقت در می یابید این پیوند و فسخ آن، از نظر مالی برای مرد هزینه دارد و در ازای این پیوند بخشی از مال خود را پیشکش کرده است و بخشی هم به عنوان نفقه پرداخت می کند، پس بسیار منطقی است که مدت این زناشویی فقط توسط مرد قابل تغییر باشد چرا که از نظر مالی فسخ این پیمان برای مرد ضرر و زیان خواهد داشت.
۳. زنان دارای احساسات ظریف و حساسی هستند و همین خصوصیت ممکن است باعث تصمیمات عجولانه و غیرمنطقی شود. در مورد حق طلاق نیز این خصوصیات زنان در نظر گرفته شده است و برای حفظ و بقای کانون خانواده و آسیب های احتمالی، حق طلاق به مردان داده شده است
حق طلاق از نظر امام خمینی
امام در سخنرانی ۱۳ اسفند ۵۷ در مدرسه فیضیه در جمع گروه زیادی از زنان فرمودند:
«زنهایی که می خواهند ازدواج کنند، از همان اول می توانند اختیاراتی برای خودشان قرار بدهند که نه مخالف شرع باشد و نـه مخالف حیثیت خودشان. می توانند از اول شرط کنند کـه اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگی کرد با زن، اگر بدخلقی کرد با زن، وکیل باشند در طلاق، اسلام برای آن ها حق قرار داده است. اسلام اگر محدودیتی برای مردان و زنان قائل شده است همه به صلاح خودتان بوده است. تمام قوانین اسلام چه آن هایی که توسعه می دهد، چه آن هایی که تحدید می کند، همه بر صلاح خود شماست، برای خود شماست. همان طوری که حق طلاق را با مرد قرار داده است، حق این را قرار داده است که شما در وقت ازدواج شرط کنید با او که اگر چه کردی… من وکیل باشم در طلاق و اگر این شرط را کرد دیگر نمی تواند او را معزول کند. اگر این… شرط در ضمن عقد واقع شد نمی تواند او را دیگر محدود کند، نمی تواند اخلاق بد انجام بدهـد. و اگر مردی با زن خودش بدرفتاری کرد، در حکومت اسـلام او را منع می کنند، اگر قبول نکرد تعزیر می کنند، حد می زنند، و [باز] اگر قبول نکرد مجتهد طلاق می دهد.»
اکرم
ایکاش دختران در زمان عقد چه باکره چه بدون باکره حق گرفتن مهریه نداشتند.چون شده کاروکاسبی برای اونا.این مهریه روبگیر.یه شوهردیگه و دوباره مهریه بگیرمشون بخر و پسرهای بدبخت روسرکیسه کرده اند بااین قوانین.
بخدا اگه حق مهریه توعقدبرداشته بشه.
اینهمه آمار طلاق بالا نمی ره.
فقط در شرایطی مهرتعلق بگیره که زن زندگی کنه.نه هنوزازسرسفره عقدپانشده به فکر اجرای مهرش باشه