ستاره | سرویس محتوای کمک درسی – آیا میدانستید که یاخته های پشتیبان بافت عصبی همان سلولهای نوروگلیا هستند؟ هرچند ما به این نوع یاختههای بافت عصبی توجه چندانی نداریم، اما در واقع سایر یاختههای عصبی نمیتوانند وظیفه خود را بدون وجود انواع نوروگلیا انجام داده و در مقابل مهاجمان خارجی از خود دفاع کنند. در ادامه نگاه نزدیکتری به این یاختهها میاندازیم.
سیستم پشتیبانی مغز
برای خدمت، محافظت و پشتیبانی! شاید این جمله مشابه جملاتی است که بر روی خودروهای نیروهای انتظامی نوشته میشود، اما همین جمله در مورد سیستم عصبی مرکزی شما صادق است. سلولها خاصی در سیستم عصبی مرکزی وجود دارند که دقیقاً همین وظیفه را عهده دار هستند: خدمت، محافظت و پشتیبانی از دیگر سلولها.
شما، بدون فعالیت این سلولهای خاص، مشکلات تقریباً فراوانی را در انجام فعالیتهای روزمره از قبیل پیاده روی، صحبت کردن یا خوردن و آشامیدن تجربه خواهید کرد. در کل، این سلولها به نام سلولهای گلیایی شناخته میشوند. اگرچه انواع مختلفی از سلولهای گلیایی وجود دارند، اما تنها تفاوتهای کارکردی اندکی در میان آنها دارند.
انواع نوروگلیا؛ یاخته های پشتیبان در بافت عصبی
سیستمهای عصبی مرکزی و محیطی انسان به سلولهای خاصی وابسته هستند. این سلولها را میتوان قهرمانان شناخته نشده سیستم عصبی دانست. در واقع سلولهای گلیایی عبارتند از سلولهایی که به میلین شکل میدهند و نقش محافظ، پشتیبان و نگهدارنده سیستم عصبی را به عهده دارند. این نوع از سلولها را معمولاً به نام نوروگلیا و یا به عبارت ساده تر، گلیا میشناسند. اگر دقیقتر به این قضیه نگاه کنیم، نوروگلیاها در واقع سلولهای غیرنورونی موجود در سیستم عصبی انسانها هستند، و نقش گروه پشتیبانی و محرک نورونها را ایفا میکنند.
به اختصار وظیفه نوروگلیاها به قرار زیر است:
- به میلین، که به دور آکسونها پیچیده شده اند تا انتقال ضربان الکتریکی را تسریع کنند، شکل میدهند.
- مواد مغذی مورد نیاز نورونها را تأمین میکنند.
- باکتری و ویروسهای بیماری زا را نابود میکنند.
- یک ساختار پشتیبانی عمومی را برای نشستن نورونها تعبیه میکنند.
در این بخش قصد داریم بر نوروگلیاهای موجود در سیستم عصبی مرکزی تمرکز نماییم. این گروه شامل چهار سلول بزرگ گلیایی به نام ماکروگلیا میشود. این چهار سلول عبارتند از:
- میکروگلیا (A)
- الیگودندروسیت (B)
- سلولهای اپندیما (C)
- آستروسیتها (D)
نوروگلیاهای سیستم عصبی محیطی
دو نوع سلول نوروگلیا در سیستم عصبی محیطی وجود دارد:
۱- سلولهای شوان (Schwann Cells): آکسونهای میلینی موجود در سیستم عصبی محیطی و
۲- سلولهای ماهوارهای: سطوح مواد مغذی منظم و انتقال دهنده عصبی اطراف نورونهای غده عصبی.
نوروگلیاها، که سلولهای گلیایی نیز خوانده میشوند، سلولهای سیستم عصبی هستند. این سلولها یک سیستم پشتیبانی حجیم را تشکیل میدهند که برای عملکرد مناسب بافتهای عصبی و سیستم عصبی ضروری هستند. سلولهای گلیایی برخلاف نورونها دارای آکسون، دندریت یا ضربان عصب انتقالی نیستند. نوروگلیاها در حالت معمول خود حجمی کمتر از نورونها دارند و تعداد آنها در سیستم عصبی حدود سه برابر است.
گلیاها عملکردهای بسیار فراوانی را در سیستم عصبی به عهده دارند. از جمله این عملکردها میتوان به پشتیبانی از مغز، مشارکت در مرمت و بقای سیستم عصبی، مشارکت در توسعه سیستم عصبی، تفکیک نورونها و تعبیه عملکردهای متابولیکی نورونها اشاره کرد.
انواع یاخته های پشتیبان در بافت عصبی (مرکزی + محیطی) و عملکرد آنها
چند نوع سلول گلیایی در سیستم عصبی مرکزی (CNS) و سیستم عصبی محیطی (PNS) انسان وجود دارند. اما شش نوع اصلی یاخته های پشتیبان در بافت عصبی (نوروگلیاها) عبارتند از:
میکروگلیا
میکروگلیاها سلولهای به شدت کوچک موجود در سیستم عصبی مرکزی هستند. آنها زبالههای سلولی را دفع کرده و در برابر میکروارگانیسمها (از قبیل: باکتریها، ویروسها، پارازیتها و غیره) مقاوم هستند. میکروگلیا را نوعی ماکروفاژ (نوعی سلول خونی سفید که در مقابل مواد خارجی از خود مقاومت نشان میدهد) میدانند. آنها همچنین از طریق آزاد کردن علایم شیمیایی ضد التهابی، به کاهش التهاب کمک میکنند. علاوه بر آن، میکروگلیا در هنگام صدمه یا بیماری نورونها از طریق ناتوان ساختن نورونهای ناکارآمد به محافظت از مغز میپردازد.
الیگودندروسیتها
الیگودندروسیتها ساختارهای سیستم عصبی مرکزی هستند که تعدای آکسون نورونی را پوشانده اند تا یک پوشش عایق بندی شده به نام پوشش میلین را تشکیل دهند. پوشش عایق بندی شده، که از لیپیدها و پروتئینها تشکیل شده است، نقش عایق بندی الکتریکی آکسونها و تقویت انتقال موثرتر ضربان عصبی را به عهده دارد. الیگودندروسیتها در ماده سفید مغز وجود دارند، در حالی که الیگودندروسیتهای ماهوارهای در ماده خاکستری پیدا شده اند. الیگودندروسیتهای ماهوارهای موجب تشکیل میلین نمیشوند.
سلولهای اپندیما
سلولهای اپندیما عبارتند از سلولهای ویژهای که شکمچههای مغزی و کانال مرکزی ستون فقرات را میپوشانند. این سلولها در داخل شبکه کورویدی منینژها وجود دارند. این سلولهای ریشه دار، مویرگهای شبکه کورویدی را احاطه کرده و مایع مغزی نخاعی (CSF) را شکل میدهند. عملکردهای سلولهای اپندیما شامل تولید مایع مغزی نخاعی، تهیه مواد مغذی نورونها، فیلتر مواد مضر و توزیع انتقال دهندههای نورون میشود.
آستروسیتها
آستروسیتها در مغز و ستون فقرات حضور دارند و تعداد آنها ۵۰ برابر نورون هاست. آستروسیتها نه فقط فراوانترین نوع یاخته های پشتیبان در بافت عصبی هستند، بلکه فراوانترین نوع سلولی موجود در مغز نیز محسوب میشوند.
آستروسیتها به دلیل شکل ستارهای خود برجسته هستند. آنها در سلولهای اندوتلیال سیستم عصبی مرکزی، که به موانع خون مغزی شکل میدهند، سکونت دارند. این مانع از ورود برخی از مواد به مغز جلوگیری کرده و راه را برای ورود برخی دیگر باز میگذارد. دو گروه اصلی آستروسیتها عبارتند از: آستروسیتهای پروتوپلاسمیک و آستروسیتهای فیبری.
آستروسیتهای پروتوپلاسمیک در ماده خاکستری غشاء مغزی پیدا میشوند، در حالی که آستروسیتهای فیبری در ماده سفید مغزی حضور دارند. عملکرد اصلی آستروسیتها تأمین پشتیبانی متابولیک و ساختاری نورونهاست. اما آستروسیتها همچنین به علامت دهی میان نورونها و رگهای خونی مغز کمک میکنند. این امر افزایش و کاهش جریان خون را بر اساس فعالیت نورونها مجاز میکند. دیگر عملکردهای آستروسیتها عبارتند از: ذخیره گلیکوژن، تهیه مواد مغذی، تنظیم تمرکز یون و ترمیم نورونها.
سلولهای شوان (دستگاه عصبی محیطی)
سلولهای شوان عبارتند از نوروگلیاهایی که تعدادی آکسون نورونی را میپوشانند تا به این ترتیب به پوشش میلینی ساختارهای سیستم عصبی محیطی شکل دهند. سلولهای شوان به بهبود انتقال علایم عصبی یاری میرسانند، در فرآیند احیای عصبها مشارکت کرده و به تشخیص انتی ژن توسط سلولهای T کمک میکنند.
لازم به ذکر است که سلولهای شوان نقشی حیاتی در ترمیم عصب به عهده دارند. این سلولها به ناحیه صدمه دیده نقل مکان کرده و عوامل رشد را برای تقویت احیای عصب آزاد میکنند. سلولهای شوان سپس آکسونهای تازه تولید شده را میلینیته میکنند. این سلولها به دلیل کاربرد بالقوه آنها در ترمیم صدمات ستون فقرات در سطحی گسترده مورد تحقیق قرار گرفته اند.
همانطور که عصبهای میلیندار میتوانند ضربان را نسبت به عصبهای غیر میلیندار سریعتر منتقل کنند، الیگودندروسیتها و سلولهای شوان نیز به طور غیر مستقیم در انتقال ضربان مشارکت میکنند. جالب توجه است که ماده سفید موجود در مغز رنگ خود را از تعداد فراوانی از سلولهای عصبی میلینیته اخذ میکند.
سلولهای ماهوارهای (دستگاه عصبی محیطی)
این سلولهای گلیایی نورونهای سیستم عصبی محیطی را پوشانده و محافظت میکنند. آنها پشتیبانی متابولیک و ساختاری عصبهای حسی، همدردی و پاراسمپاتی را فراهم میآورند. سلولهای گلیایی ماهوارهای حسی در تولید و توسعه دردهای کرونیکی سهیم هستند.
پوریا
خیلی خیلی عالیه
دم سازندش گرم خدا خیرش بده
ستاره
عالی