طلاق یا ماندن در یک ازدواج ناموفق؟!

طلاق یا ماندن در یک ازدواج ناموفق؟ در خیلی از موارد طلاق بر ادامه یک ازدواج ناموفق و زندگی مشترک آزار دهنده اولویت دارد و می‌تواند تاثیر مثبتی بر سلامت روان کودکان داشته باشد.

ستاره | سرویس روانشناسی – ازدواج‌های ناموفق، پوچ و توخالی، بی عشق، و همراه با احساس ترس و گناه وجود دارد که صرفا به خاطر فشارهای جامعه یا برای خاطر فرزندان ادامه دوام آورده‌اند. آیا حفظ اینگونه ازدواج‌ها برای زن و شوهر و فرزندانشان بهتر از جدایی و طلاق است؟

دلایل ماندن در یک ازدواج بد

بسیاری از مردم به علت اعتقادهای مذهبی‌شان که طلاق را منع می‌کند به زندگی در زیر یک سقف ادامه می‌دهند. بعضی از خانم‌ها به دلیل اختلافات بی‌پایان فشارها و بدبختی‌ها فقط بنا به دلایل اقتصادی می‌سازند و می‌سوزند. زندگی با مردی که زن از او نفرت دارد ممکن است دشوار باشد اما پیدا کردن شغلی پر درآمد برای آدمی که هیچ تجربه‌ای جز خانه‌داری ندارد، ممکن است سخت تر باشد. چنین زنی اغلب با بهانه مراقبت از فرزندانش خودش را قانع می‌کند.

تحمل زندگی مشترک به خاطر فرزندان، برعکس باعث قربانی شدن فرزندان می‌شود. وقتی فرزند تنها عامل حفظ ازدواج باشد در برآوردن نیاز احساسی‌اش اهمال می‌شود. خانه‌ای که در آن همکاری و ارزش‌های یکسان وجود نداشته باشد به دروغی تبدیل می‌شود که جامعه‌ای ریاکار را می‌پروراند.

 

مثالی از تاثیر طلاق یا ماندن به خاطر فرزندان

دیوید سی ساله برنامه‌نویس رایانه است. او دارای مشکلات جنسی، اضطراب، افسردگی است. او کودکیش را اینگونه ترسیم می‌کند: «یکی از اولین خاطراتم فریادهای پدر و مادرم است. نمی توانید تصور کنید که چندین شب از داد و فریادشان از خواب بیدار می‌شدم. از آن می ترسیدم چون برایم ناگوار بود. پدرم ناراحتی‌اش را بر سر فرزندانش خالی می‌کرد. مادرم هم غمگین بود. ۹ یا ۱۰ ساله بودم که از مادرم پرسیدم چرا طلاق نمی‌گیرد. در ابتدا از اینکه آنها از هم جدا شوند می‌ترسیدم. اما سپس از اینکه جدا نمی‌شدند می‌ترسیدم. بعدها مادرم به من گفت که برای خاطره ما از از پدرم جدا نشده بود. آرزو می‌کردم که طلاق گرفته بود. اگر آنها از هم جدا شده بودند بی شک من و برادر و خواهرم خوشحال تر بودیم. پدر و مادر دو تا از دوستانم از هم جدا شده بودند و من از ماندن در خانه آنها لذت می‌بردم. یکی از آنها با پدر و نامادری‌اش زندگی می‌کرد و همه با هم بسیار خوب کنار می‌آمدند. دیگری با مادر و خواهرش زندگی می‌کرد و ما با هم بسیار خوش می‌گذراندیم. اما من هیچ وقت دوستانم را به خانه‌امان دعوت نمی‌کردم چون نگران بودم که پدر و مادرم با هم دعوا کنند

 
طلاق یا ماندن ، ازدواج بد ، مشاجره پدر و مادر و کودکان

 

خانواده از هم گسیخته

اصطلاح خانواده از هم گسیخته دارای بار منفی است. خانواده‌های از هم گسیخته را به دلیل کوتاهی اعتیاد و گناه‌هایی مثل دزدی‌های کوچک تا قتل مقصر می‌دانند. یک مادر مقدس نما به فرزندانش توصیه می‌کند که با دوستانی که خانواده از هم گسیخته دارند، ارتباط نداشته باشد.

وقتی صحبت از خانواده‌ای از هم گسیخته و خانواده غمگین می‌شود بیشتر مردم به اشتباه دومی را انتخاب می‌کنند. متاسفانه خیلی‌ها طلاق را با خانواده از هم گسیخته با تمام بدبختی‌ها و ناراحتی‌های‌اش یکسان فرض می‌کنند. معتقدند که طلاق یک ننگ و نشانه شکست شخصی است و برای کودکان آسیب روانی به همراه دارد. اما اگر طلاق درست انجام شود، لازم نیست که یک بحران تلخ یا نابود کننده کودکان به شمار آید..

دکتر آرنولد لازاروس می‌گوید: من در جلسه درمان ازدواج به زوج‌ها کمک می‌کنم تا ناراحتی شان را برطرف کنند. در زوج درمانی‌هایی که انجام می‌دهم آنها را تشویق می‌کنم به احساساتشان توجه کنند. تا جایی که امکان دارد سعی می‌کنم ازدواج آنها را حفظ کنم. به خصوص زمانی که کودکان درگیر آن هستند و تا زمانی که باور کنم زوجین می‌توانند متعادل رفتار کنند. اما وقتی تمام تلاشم برای اصلاح زن و شوهر بی فایده باشد و ناراحتی دیرینه و اختلافات شدید بر آنها غلبه کند، در این که به آنها طلاق دوستانه و سازنده را پیشنهاد کنم، شک نمی‌کنم. نتیجه آن دیگر خانواده‌ای از هم گسسته نیست بلکه خانواده‌هایی است که در دو خانه مجزا به خوبی زندگی می‌کنند.

 

کلام آخر در مورد طلاق یا ماندن در ازدواجی بد

بیشتر مردم نمی دانند که چه طور ازدواج کنند یا می‌توانیم بگوییم بیشتر مردم نمی‌دانند که چه طور پدر و مادر خوبی باشند. در بررسی‌هایی که روانشناسان انجام داده‌اند فرزندانی که در خانه‌ای پرتنش و بی‌عشق بزرگ می‌شوند بدتر از فرزندانی رفتار خواهند کرد که والدینشان از هم طلاق گرفته‌اند، به خصوص اگر هوشمندانه از هم طلاق بگیرند.

مطالعات نشان می‌دهند که طلاق به کودکان صدمه می‌زند و ممکن است برخی از کودکان طلاق به بزرگسالانی ناسازگار تبدیل شوند. آیا اگر خانواده بر مشکلاتشان قبل از جدا شدن غلبه می‌کردند مشکلات کودکان برطرف می‌شد؟دآیا پیش قدم شدن یکی از والدین در طلاق نقشی به سزا دارد؟ آیا کودکانی که در خانه‌ای پر تنش به سر می‌برند بهتر از کودکان طلاق هستند؟

به نظر می‌رسد کودکانی که پدر و مادرشان با هم دعوا دارند، چه جدا شوند و چه جدا نشوند، الگویی مناسب برای عشق و ارزش روابطشان در ازدواج ندارند. مسئله مهم دیگر این است که پدر و مادر به احتیاجات فرزندانشان توجهی نمی‌کنند. به خصوص در نزاع‌هایی که در مسئله حضانت بچه‌ها پیش می‌آید ملاقات‌های بعد از طلاق بر طبق برنامه‌های والدین و راحتی آنها و کودکانشان برنامه‌ریزی می‌شود. و بیشتر کودکان توانایی درک مسئله طلاق را ندارند.

اینکه والدین چه طور و چه موقع موضوع طلاق را برای کودکانشان توضیح دهند دنیای متفاوتی برای آنها و پذیرش مسئله به وجود می‌آورند. گاهی کودک صبح از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که اثری از پدرش و تمام وسایل در خانه نیست. نکته اصلی این است که اگر پدر و مادر در مورد طلاق منطقی با ملاحظه و هوشمندانه عمل کنند، موضوع طلاق دیگر بحرانی تلخ و نابود کننده برای کودکان نمی‌شود.

 

برگرفته از: کتاب ۲۳ باور مخرب در ازدواج

گروه روانشناسی ستاره

 
یادتون نره این مقاله رو به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط

  • مقالات خارجی به درد ما که تو ایران زندگی میکنیم و قوانین خیلی متفاوت تری داریم نمی خوره . راهکار های ایرانی اسلامی پیشنهاد بدین

نظر خود را بنویسید