«إیَّاکَ نَعْبُدُ وإیَّاکَ نَسْتَعِین» دو جمله بسیار عظیمی را در خود جای داده است. «إیَّاکَ نَعْبُد» تو را بندگی میکنیم و «إیَّاکَ نَسْتَعِین» از تو کمک میطلبیم.
معنای آیه ایاک نعبد و ایاک نستعین
“ایاك نعبد و ایاك نستعین”
تنها تو را عبادت و پرستش میكنیم و تنها از تو یاری میجوییم.
ترتیل آیه ۵ سوره فاتحه پرهیزکار
تفسیر ایاک نعبد و ایاک نستعین چیست؟
كلمة عبادت از كلمة “عبد” گرفته شده است، و علی القاعده باید همان معنا را افاده كند. (استعانت هم به معنای كمك و یاری جستن است.) این كه بنده، عبادت را به خودش نسبت میدهد، (ایاك نعبد میگوید) گویا برای خود ادعای استقلال ـ در وجود، قدرت و اراده ـ میكند، با اینكه مملوك هیچگونه استقلالی در هیچ جهتی از جهاتش ندارد; چون مملوك است و گویا برای تدارك و جبران همین نقص كه در ابتدای امر به نظر میرسد، اضافه میكند: “و ایاك نستعین”; یعنی همین عبادتمان هم به استقلال خودمان نیست; بلكه از تو نیرو میگیریم و استعانت میجوییم; پس دو جمله “إیّاك نعبد و إیّاك نستعین” یك معنا را میرساند و آن عبادت خالصانه است كه هیچگونه شایبهای در آن نیست.
صیغة جمع “نعبد و نستعین” میتواند اشاره بر این مطلب باشد كه اصل در نماز، جماعت است; چنانكه در جای دیگر نیز میفرماید: “و اركعی مع الراَكعین;(آلعمران، ۴۳) و با نمازگزاران ركوع كن.”
دیگر اینكه:
گویا علت آمدن پرستش و استعانت به صیغه متكلم مع الغیر ( همان جمع فارسی)، دوری از خودخواهی و استكبار باشد و میخواهد به همین نكته اشاره كند كه گفتیم: مقام عبودیت، با خودبینی منافات دارد، لذا بندة خدا، عبادت خود و همة بندگان دیگر را در نظر گرفته و میگوید: ما تو را میپرستیم; چون به همین مقدار هم در سرزنش نفس و دور افكندن تعیّنات و تشخّصات اثر دارد، زیرا وقتی من خود را تنها ببینم به انانیت و خودبینی و استكبار نزدیكترم; به خلاف اینكه خودم را مخلوط با سایر بندگان و آمیخته با سواد مردم (سیاهی لشكر) بدانم كه اثر تعیّن و تشخّص را از بین بردهام.
تفسیر اجمالی ایاک نعبد
از نظر دستور زبان عربی، ایاک، مفعول نعبد است و به حسب طبع اولی میبایست پس از فعل بیاید و گفته شود نعبدک و اگر اینگونه بود، معنایش به این صورت بود: «خدایا تو را پرستش میکنیم».
ولی علمای ادب میگویند: اگر یک کلمه که جایش مؤخر است، مقدم بدارند علامت انحصار است؛ بنابراین معنای این جمله میشود: خدایا! تنها تو را پرستش میکنیم و تسلیم و مطیع تو هستیم.
- نفسیر توحید در عبادت
توحید در عبادت نیز به همین معناست که در مقابل هیچ موجود و فرمان دیگری خاضع و تسلیم نباشیم؛ بلکه نسبت به غیر خدا حالت عصیان و تمرد داشته باشیم. پس انسان همواره باید دو حالت متضاد داشته باشد، تسلیم محض خدا و عصیان غیر خدا.
البته تذکر این نکته لازم است اطاعت کسانی که خداوند به اطاعت از آنها امر کرده (مثل پدر و مادر، امام و رهبران جامع الشرایط) همه در واقع اطاعت از خدا است.
- ضمیر جمع در نعبد
نکته جالبی که در نعبد مطرح است، ضمیر جمع بودن آن است و به صورت مفرد، یعنی اعبد گفته نشده است (من تو را میپرستم)؛ بلکه گفته شده است: نعبد (ما، تنها تو را میپرستیم)، نکته آن این است که چون انسان در مرحله کامل شدن است و همانطور که انسان در پرتو شناخت خدا و توجه به او ساخته و کامل میشود، نه در صورت غفلت از او و بیخبری از او، و همانطور که در عمل و فعالیت ساخته میشود، نه با نظر و اندیشه محض؛ یکی دیگر از راههای ساخته شدن، عبارت است از همراه و هماهنگ با جامعه توحیدی و در ضمن اجتماع توحیدی بودن، نه منفصل و جدا از قافله اهل توحید حرکت کردن.
پس در حقیقت معنی ایاک نعبد این است: خدایا! ما مردم جامعه توحیدی در حرکتی هماهنگ، همه با هم به سوی تو و گوش به فرمان تو هستیم.
تفسیر اجمالی ایاک نستعین
این جمله مفید توحید در استعانت است و توحید در استعانت، یعنی تنها از او کمک خواستن و تنها از او استمداد کردن و تنها به او اعتماد کردن.
ممکن است در اینجا سؤالی مطرح شود و آن اینکه چرا نباید از غیر خدا استعانت و استمداد جست. اینکه غیر خدا را نباید عبادت کرد منطقی است؛ اما اینکه از غیر خدا نباید استعانت و استمداد جست، چه منطقی دارد؟ خداوند، عالم را عالم اسباب قرار داده و انسانها را به انسانهای دیگر و به اشیای دیگر نیازمند ساخته است و ما ناچاریم برای رفع نیازهای خود از اشیا و انسانهای دیگر در زندگی کمک بگیریم و استمداد بطلبیم.
در پاسخ این سؤال باید بگوییم که مطلب چیز دیگری است و اینطور نیست که هرگونه کمکگیری از غیر و اعتماد به غیر قبیح باشد؛ بلکه خداوند اصولاً انسان را موجودی نیازمند به غیر خلق کرده، یعنی جامعه انسانها اینطور است که هر کس به دیگری محتاج است و اینکه میبینیم در سفارشات اسلامی، دائماً امر به تعاون میکنند، نمایانگر همین حقیقت است.
- سخن خداوند متعال
در قرآن مجید میفرماید: «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى»؛«در کارهای نیک یکدیگر را مدد برسانید».
اگر استعانت از غیر، در هیچ حدی جایز نبود، پروردگار سفارش به تعاون نمیکرد؛ ولی میفرماید: شما به یکدیگر محتاج هستید؛ ازاینرو بایستی یکدیگر را مدد و یاری کنید.
بیان چند نکته تفسیری در مورد ایاک نعبد و ایاک نستعین
- نکته اول
تنها خداوند شایسته و بایسته پرستش است و تنها حقیقتی که شایسته یاری جستن میباشد، خداوند است.
- نکته دوم
با توجه به آیات پیشین که دربردارنده اعتقادات انسان بوده و در این آیه بیان عمل انسان یعنی پرستش است میتوان به دو نتیجه رسید، اول اینکه اندیشههای آدمی، پایه و اساس اعمال و رفتار او است، دوم اینکه ربوبیت خدا بر هستی، رحمانیت و رحیمیت او و مالکیتش بر روز قیامت ، دلیل شایستگی او برای پرستش است.
- نکته سوم
نادیده انگاشتن خویش در محضر خدا، از آداب پرستش او است. به کارگیری «ما» بهجای «من» گاهی برای اظهار عظمت است و گاهی برای پرهیز از انانیت و خودبینی . قرینههای کلامی تعیینکننده مراد است و در اینجا به مناسبت عبودیت ، پرهیز از انانیت و خودبینی مقصود است؛ لذا «نعبد» بهصورت متکلم مع الغیر آمده است.
- نکته چهارم
انسان در پرستش خدا و خلوص در آن، نیازمند امداد الاهی است. متعلق «نستعین» همه وظایفی است که از سوره حمد میتوان استفاده کرد و از آنها لزوم یکتاپرستی است که از « إیّاک نعبد » به دست میآید.
- نکته پنجم
انسان در عین دارا بودن اختیار در عبادت خدا، بدون اعانت او بر انجام آن توانا نیست، نیازمند یاری خداوند در تمام امور خویش است.
بیان یک روایت در مورد ایاک نعبد و ایاک نستعین
شخصی در حضور حضرت امیر (علیهالسلام) به این تعبیر دعا کرد: خدایا! مرا محتاج خلق نگردان! حضرت فرمود: دیگر اینطور نگو. عرض کرد پس چه بگویم؟ فرمود بگو: خدایا! مرا محتاج بدان خلق خودت قرار نده.
منظور این است که جمله اول نشدنی است؛ زیرا نحوه خلقت انسان، اینطور است که همواره در پیشبرد زندگی دنیایی خودش به دیگران نیازمند است. پس در جمله ایاک نستعین نمیگوید که انسان نباید از دیگران استمداد بجوید. بلکه میگوید: آن اعتماد نهایی و آن تکیهگاه قلب انسان، یعنی آنچه که در واقع و نفسالامر انسان به آن تکیه داده، بایستی خدا باشد و آنچه که از آنها در دنیا استمداد میجوید، آنها را به عنوان وسیله بداند و بداند که حتی خود انسان، قوای وجود او، نیروی بازوی او، نیروی مغزی او، همه و همه وسایلی هستند که خداوند آفریده و در اختیار او نهاده است و سررشته در دست اوست.
سخن امام رضا(ع) در مورد ایاک نعبد و ایاک نستعین
امام رضا ـ علیهالسلام ـ میفرماید:« إیّاک نعبد »، ابراز رغبت و تقرب جستن عبد بهسوی خدای تعالی و اظهار اخلاص در عمل برای او است و نه غیر او، و « إیّاک نستعین »، درخواست توفیق و عبادت زیاد از خدا و درخواست ادامه نعمتهای داده شده و یاری خداوند است.
روایتی از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد ایاک نعبد و ایاک نستعین
طلحه گفت: با حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله در بعضی از غزوات بودم، چون کار سخت می شد و جبهه جنگ و کارزار گرم می گشت و مسلمانان با مشرکین در نبرد بودند.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله سر بر می داشت و می فرمود: *یا مالک یوم الدین،ایّاک نعبد وایّاک نستعین*
یک وقت مشاهده کردم،دیدم سرهای کفّار از پیکرهایشان جدا می شد و بر زمین می افتاد و من کسی را نمی دیدم که به آنها شمشیر بزند، ولی کافرین یا کشته و یا مجروح می شدند و یا فرار می کردند.
از پیغمبر صلی الله علیه و آله ماجرا را پرسیدم ،حضرت فرمود:
فرشته ها بودند که سرها را از بدن جدا می کردند و شما آنها را نمی دیدید.
در روایت است که :
وقتی کار بر مؤمن تنگ شود،مداومت به گفتن مالک یوم الدین ایاک نعبد وایاک نستعین کند؛ کار بر او سهل و آسان شود.
ذکر ایاک نعبد و ایاک نستعین برای حاجت و محفوظ ماندن از بلا و خطرات
هرگاه از ظالمی یا دزدی یا درنده ای بترسی، پانزده بار بگو: یا مالک یوم الدین و ایاک نعبد و ایاک نستعین. مانع بر طرف شود مجرب است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود: هرگاه در ورطه افتادی، بگو:
بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
به درستی که خدای تعالی آن بلا را از تو دفع می کند؛
و در بلدالامین از سلمان نقل شده:
هر که صبح سه بار بگوید:
الحمد لله رب العالیمن الحمد لله حمداً کثیراً طیباً مبارکاً فیه ؛ حق تعالی ۷۰ نوع بلا را از او دفع کند.