روز قیام خونین مردم تهران در هفدهم شهریور ماه سال ۵۷ اتفاق افتاد. این قیام که به جمعه سیاه معروف گشت، به واقعه کشتار تظاهرکنندگان توسط نیروهای نظامی ارتش شاهنشاهی اشاره دارد.
ستاره | سرویس عمومی – قیام خونین مردم تهران حادثهای است بس عظیم که اگر سالیان متمادی در وصف آن و یاد شهیدان آن روز، سخن گفته شود، باز قلم از ادای حق آن واقعه خونین عاجز خواهد بود. حرکتی که روز هفده شهریور ۵۷ بدست جلادان شاه و کماندوهای اسرائیل به خون نشست، دارای هدفی مقدس بود که مردم قهرمان ما با نثار خون هزاران جوان خود در صدد تثبیت آن بودند. یک سری جریانات سیاسی در مسیر انقلاب در حال انجام بود که در کنار این هدف در حرکت مردم انقلابی ایران تاثیر گذار بود.
قیام ۱۷ شهریور
تاریخ
۱۷ شهریور ۱۳۵۷
علت نامگذاری
قیام خونین مردم تهران در میدان ژاله تهران که به جمعه سیاه معروف شد
تاریخچه روز قیام خونین مردم تهران (جمعه سیاه)
در شهریور ماه سال ۱۳۵۷ که مصادف با ماه رمضان بود؛ در شبهای این ماه مبارک، در اکثر مجالس مذهبی و مساجد از خفقان و نبودن آزادی و توهین رژیم به مقدسات ملت ایران صحبت میکردند و مردم اعتراضات خود را در قالب راهپیمایی نشان میدادند. در شبهای هفتم، هشتم و نهم شهریور ماه بین مردم و عوامل رژیم در هنگام راهپیمایی درگیری ایجاد شد که این درگیری منجر به کشته و زخمی شدن تعدادی از هموطنان در میدان شهدا (ژاله) شد.
تنها چندروز پس از واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، دولت جمشید آموزگار که با شعار دولت فضای باز سیاسی روی کار آمدهبود، مجبور به استعفا گردید و در روز ۴ شهریور، محمدرضا پهلوی از جعفر شریف امامی که فرزند روحانی و رئیس مجلس سنا بود و به برخی مخالفتها با دولت هویدا مشهور بود، دستور داد تا دولتی با شعار آشتی ملی تشکیل دهد.
اندکی بعد و در روز سیزدهم شهریور، راهپیمایی بزرگ عید فطر در تپههای قیطریه تهران، تبدیل به تظاهرات بر ضدّ حکومت شاهنشاهی شد. به دنبال این تظاهرات، ناآرامیهای دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور به وقوع پیوست.
دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانیای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین برضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل مینمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود. از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله گردیدند. غافل از آنکه از ساعت ۶ صبح، حکومت نظامی توسط فرماندار تهران ارتشبد غلامعلی اویسی اعلام و درحال اجرابود و اجتماع بیش از سه نفرهم ممنوع بود. اعلام دیرهنگام حکومت نظامی (ساعت ۶ صبح همانروز) از دلایل شلوغی این تظاهرات بود.
فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که متفرق شوند و وقتی با بیتفاوتی مردم روبهرو شدند، به سوی آنان آتش گشودند. گلولهباران توسّط نظامیان، برای چند دقیقه بیشتر به طول نینجامید.
تعداد کشتهشدگان
فرمانداری نظامی تهران آمار ۸۷ کشته و ۲۵۰ مجروح را تأیید نمود. اما مخالفان حکومت، اعلان داشتند که در این روز بیش از ۴۰۰۰ نفر کشته شده اند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باختهاند ۵۰۰ نفر است. سالها بعد عماد الدین باقی طی تحقیقی با توجه به دسترسی اش به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر تعداد کشته شدگان ۱۷ شهریور را ۸۸ نفر ذکر میکند که ۶۴ نفر آنها در میدان ژاله کشته شدند.
پیامدهای قیام خونین مردم تهران
-۱ تردید و تزلزل در اراده رژیم در رویارویی با ملت:
به دنبال کشتار ۱۷ شهریور اراده و عزم رژیم در رویارویی با ملت سخت به تردید و تزلزل افتاد. چرا که شیوههای موسوم اعم از سرکوب و سازش در عمل شکست خورده بود، اجرای طرح حکومت نظامی که بر اساس نظریه مشاوران امنیتی و ساواک، بهترین سیاست ممکن جهت برقراری امنیت تلقی میشد، نتیجه عکس بخشید؛ و لذا شاه برای یافتن یک راه حل فوری و ضربتی برای پایان دادن به اوضاع آشفته و انقلابی کشور با صاحب نظران امور ایران و کارشناسان داخلی، رایزنی نمود. حاصل این گفتگوها شاه را به این نتیجه رساند که ریشه همه نارضایتیها در توسعه فساد و سوء استفادههای کلان مادی نهفته است. اما وضعیت کشور به حدی آشفته بود که رژیم سخت سر در گم شده بود و سرانجام آمریکا با پیام شفاهی برانسکی از طریق اردشیر زاهدی ـ. سفیر ایران در آمریکا ـ. شاه را بار دیگر به سوی سیاست مشت آهنین متمایل ساخت که نتیجه آن تشکیل کابینه نظامی به رهبری ارتشبد ازهاری بود.
فرمانداری نظامی تهران آمار ۸۷ کشته و ۲۵۰ مجروح را تأیید نمود. اما مخالفان حکومت، اعلان داشتند که در این روز بیش از ۴۰۰۰ نفر کشته شده اند و تعداد کسانی که تنها در میدان ژاله جان باختهاند ۵۰۰ نفر است. سالها بعد عماد الدین باقی طی تحقیقی با توجه به دسترسی اش به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر تعداد کشته شدگان ۱۷ شهریور را ۸۸نفر ذکر میکند که ۶۴ نفر آنها در میدان ژاله کشته شدند.
-۲ تزلزل ارتش:
حوادث ۱۷ شهریور و ادامه حکومت نظامی، انسجام ارتش را متزلزل و اراده آن را با تردید مواجه ساخت. استقرار طولانی مدت ارتش در میدانها و مراکز مهم شهر که میبایست همانند نیروهای انتظامی با انقلابیون مقابله کند، از کارآمدی ارتش و توان آن کاست. چرا که ارتش اساسا به منظور حفظ امنیت مرزها و پاسداری از کشور در برابر تهدیدات خارجی به وجود آمده بود. اما اکنون ارتش میبایست تحت فرمان فرمانداریهای نظامی شورای امنیت استان عمل کند که خواه ناخواه با هیات دولت و سایر مراکز قدرت در نحوه و اجرای فرامین حکومت نظامی اختلاف نظر مییافت. این واقعیت با توجه به ساختار ارتش شاهنشاهی که شکاف عمیقی میان کادر فرماندهی با نیروهای مسلح از نقطه نظر گرایشهای سیاسی و تمایلات ملی و مذهبی وجود داشت موضع ارتش را به عنوان سرکوبگر مخالفان سخت تضعیف میکرد.
۳- تعمیق شکاف بین مردم و حکومت پهلوی:
۱۷شهریور ۱۳۵۷ جدایی میان ملت و حکومت را عمیقتر کرد و امکان هر نوع پیوستگی یا سازش را از بین برد. همچنین مشی مبارزه مسالمت آمیز در چار چوب قانون اساسی به منظور احیای نظام مشروطه به شدت زیر سوال رفت و روحیه تندروی و افراط گرایی در میان طیفهای گوناگون مبارز و مخالف فراگیر شد و تلاشها برای سرنگونی رژیم پهلوی به شکلی قهر آمیز و انقلابی مورد حمایت قرار گرفت.
۴- تشدید سر در گمی آمریکا در برابر مسائل ایران:
هم زمان با بحرانی شدن اوضاع و واقعه ۱۷ شهریور، روسای جمهور مصر، اسرائیل و آمریکا روز ۱۹ شهریور با شاه گفت و گو کردند. شاه در گفت و گو با کارتر واقعه ۱۷ شهریور را یک طرح شیطانی از سوی کسانی دانست که از برنامه ایجاد فضای باز سازی کشور بهره مند شده و از آزادی های اعطا شده علیه وی سوءاستفاده کردند. او خواستار ادامه حمایت های آمریکا شد .کارتر نیز در پاسخ به در خواست های شاه او را از جهات گوناگون مطمئن ساخت و حمایت صریح خود را از اقدامات سرکوب گرانه شاه اعلام کرد.دو روز پس از حادثه ۱۷ شهریور اردشیر زاهدی –سفیر ایران در آمریکا – با وارن کریستوفر – معاون وزارت امور خارجه آمریکا –در واشنگتن دیدار نمود. کریستوفر ضمن تاکید بر حمایت دولت آمریکا از ایران، خواستار رعایت اعتدال در اجرای حکومت نظامی شد. اما زاهدی اعلام کرد، کمونیست های سازمان یافته تظاهرات را ترتیب می دهند و دولت آمریکا همراه با نیروهای اپوزیسیون توطئه براندازی شاه را تدارک دیده است. کریستوفر این اتهام را ناروا خواند و اظهار داشت تضعیف اعتماد به نفس شاه در این زمان مهم ترین عامل بروز و گسترش شورش هاست. به هر حال، حقیقت این است که تا وقوع حادثه ۱۷ شهریور هیچ یک از سران کاخ سفید در ریاست جمهوری، وزارت خارجه و سازمان سیا، بحران ایران را جدی و نگران کننده نمی دانستند.
دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور روحانیای به نام علامه یحیی نوری بود. این فرد از مبارزین برضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل مینمود و ساکن اطراف میدان ژاله بود. از اولین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی و نماز جمعه به امامت علامه یحیی نوری راهی میدان ژاله گردیدند.
از همین زمان گروهی از سران آمریکا به بررسی دقیق تر و بازنگری کارشناسانه در حوزه مسائل ایران ترغیب شدند که ماحصل این بررسی ها چیزی جز سردرگمی هر چه بیشتر آمریکا در امور ایران نبود.
هدف از قیام خونین مردم تهران
تظاهرات ۱۳ و ۱۶ شهریور مقدمهای برای قیام ۱۷ شهریور شد. بی شک ۱۷ شهریور، چون آذرخشی سرخ بر تارک انقلاب درخشید و حادثه بزرگی بود که چهره سفاکانه و سیاه رژیم پهلوی را نمایان نمود. مردم ایران برای رسیدن به غایت خویش که برقراری حکومت اسلامی بود از جان خود گذشتند. در این روز رژیم نامشروع پهلوی، با اعلام حکومت نظامی بسیاری از هموطنان بیگناه را به خاک و خون کشید که واکنش شدید ملت و علما را در برداشت و نه تنها مردم به عقب ننشستند بلکه تنفر و انزجار آنها از رژیم وقت بیشتر از قبل شد. این حادثه در داخل و خارج کشور انعکاسی وسیع داشت. شدت فاجعه این روز چنان بود که کسی مسئولیت این حادثه را به گردن نمیگرفت؛ و سرانجام این حادثه بود که کنترل سیاست و حکومت را از دست شاه و نظام شاهنشاهی خارج ساخت و مدتی بعد، شاه مجبور به ترک ایران شد.
۱۷ شهریور ماه یادآور ایثار و از جان گذشتگی شهدایی است که با نثار خون خود، طاغوتیان را رسوا کردند و پیشقراول طلیعه فجر نام گرفتند. در این روز به بزرگداشت یاد و خاطر شهیدان این راه پرداخته میشود همچنین به شناخت بیشتر راه و اهداف والای آنها پرداخته میشود.