ایران کشوری با قدمت طولانی است که توانسته تمدنهای قدرتمند و با دوامی را در طول تاریخ در خود پرورش دهد. قدمت سکونت انسانها در مناطق خاورمیانه و به خصوص در ایران به چیزی حدود ۴ هزار سال پیش باز میگردد. اقوام مختلفی در طول تاریخ به ایران مهاجرت کرده و جکومت تشکیل دادهاند. اولین قومی که موفق به این کار شد، آریایی ها بودند.
آریایی ها یکی از قویترین و البته بهترین اقوامی بودند که به ایران مهاجرت کردند و بر خلاف بسیاری از اقوام دیگر، باعث نابودی و خرابی نشدند. حکومت این اقوام را میتوان یکی از نقاط عطف در تاریخ چند هزار ساله ایران دانست.
سرزمین اصلی و مادری این مردم، سیبری بوده است. به طور کلی این قوم از ابتدا کوچ نشین بودهاند و بر اثر دلایلی مانند افزایش جمعیت، سرد شدن ناگهانی هوا، کمبود چراگاه و هجوم اقوام همسایه مجبور به مهاجرت به مناطقی مانند اروپا، هند و ایران شدند.
کلمه آریایی به چه معناست؟
واژه آریایی در واقع تاریخچه بسیار طولانی دارد. این نام در واقع به اقوامی داده شده که ریشه هندواروپایی داشتهاند. ۳ هزار سال پیش این مردم تصمیم به مهاجرت میگیرند. دستهای از آنها به اروپا و دستهای به سمت ایران و هند حرکت میکنند.
با توجه به این که آریایی ها اولین مردمی بودند که به این سرزمین پای گذاشتند، نام ایران نیز از همین طریق انتخاب شده است. زبان آریاییهایی که به ایران آمدند، هندوایرانی بوده است و در این زبان واژه آریا به معنی قومی دین مدار و ایمان آورده بوده است.
به طور کلی اختلافات زیادی بر سر معنی اصلی این کلمه وجود دارد و هیچکس نمیتواند به طور قطعی در مورد آن اظهار نظر خاصی داشته باشد. گفته میشود این واژه خارج از ایران بیشتر به اقوامی گفته میشد که اعتقادات مذهبی خاصی داشتهاند و ریشه دینی دارد.
ورود و مهاجرت آریایی ها به ایران
آریایی ها یکی از بزرگترین اقوام زمان خود بودهاند. همانطور که اشاره کردیم، این مردم به مناطق مختلفی مهاجرت کردهاند و این روند یکباره نبوده است و در طول تاریخ، آثار مهاجرت آنها شناسایی شده است. شرایط آب و هوایی، مراتع گسترده و زیبای ایران باعث شد تا دستهای از هندواروپاییها به شرق ایران وارد شوند.
به طور تقریبی میتوان گفت اولین ورود این مردم به ایران، مربوط به ۱۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بوده است. البته آثاری نیز از هندواروپاییهایی که ۱۸۰۰ سال پیش وارد قسمت غربی ایران شدهاند، هم دیده شده است.
اقوام دیگری هم در آن زمان در ایران زندگی میکردند که به بزرگی قوم آریاییها نبودند. میتوان برای مثال اقوام لولوبیها، کاسیها یا گوتیها اشاره کرد که اجتماعهای کوچکی تشکیل داده بودند. پس از ورود قوم آریا به این منطقه، دیگر اقوام هم گسترش پیدا کردند. در نهایت اما آریایی ها امپراتوری خود را تشکیل دادند و برای سالیان درازی بر ایران حکومت کردند.
به طور کلی ایران در آن زمان بخشی از یک فلات با وسعت ۲,۶۰۰,۰۰۰ کیلومتر مربع بوده که به عنوان یک شاهراه شناخته میشد. راه تجاری ابریشم که از چین آغاز میشد در مسیر خود از ایران نیز عبور میکرده است.
آریایی ها چند گروه بودند؟
این قوم در سه گروه اصلی وارد ایران شدند که مادها، پارتها و پارسها نام داشتند. پارتها اقوامی بودند که پس از ورود به ایران در قسمت شمال شرقی آن ساکن شدند. مادها نیز از همان ابتدا در قسمتی غربی ایران شروع به تشکیل حکومت کردند و در نهایت پارسها بودند که در قسمت جنوبی ایران ساکن شدند. آثار بسیاری از این قوم در جنوب کشور و در شهرهایی مانند شوش در دسترس است.
نخستین حکومت آریایی ها در ایران
طبق منابع تاریخی که در دسترس هستند، میتوانیم مادها را پیشرو در تشکیل حکومت در ایران بدانیم. این مردمان که آثار حکومتشان در هگمتانه یا همدان امروزی وجود دارد در ابتدا به سرکردگی دیاکو حکومت خود را تشکیل دادند.
بنا به روایتهایی دیاکو در واقع شخصی مورد اعتماد در میان مردم بوده که پس از تشکیل حکومت به عنوان حاکم برگزیده شده است. از نظر جغرافیایی سرزمین مادها از شمال با اورارتو، از جنوب با تمدن ایلام و از غرب با مردمان بینالنهرین محدود میشد.
مهمترین دشمن مادها در ایران را میتوان سکاها دانست که از طریق شکست آنها موفق به تشکیل حکومت شدند. حکومت مادها تقریبا ۱۳۰ سال طول کشید و در این مدت بزرگترین و با اقتدارترین فرمانروای آنها هوخشتره نام داشت.
دوره حکومت هوخشتره که ما بین ۵۸۵ تا ۶۲۴ پیش از میلاد است در واقع اوج قدرت و کشورگشایی مادها بوده و از نظر سیاسی نیز در جایگاهی بسیار خوبی قرار داشتند. در دوره حکومت همین پادشاه بود که اقوام آشوری شکست خورند و حکومتشان از میان رفت.
طبقات فرهنگی در میان آریایی ها
پس از مهاجرت به ایران، همچنان این مردم خوی شبانی و کشاورزی خود را حفظ کرده بودند. در ادامه اما آریایی ها به سه طبقه اصلی که شامل دین مردان،ارتشتاران و کشاورزان تقسیم شدند. بهترین منبع برای اطلاع از فرهنگ و عقاید آریایی هارا میتوان اوستا دانست.
این طبقه بندی اجتماعی در مورد خدایان مورد پرستش آنها نیز صدق میکند. اعتقاد به ثلثیت در میان آنها که میتره-ورونه را خدای قدرت و عدالت، ایندره را خدای جنگاوری و در نهایت ناساتیه را خدای باروری و کشاورزی میدانستد، اثباتی برای این موضوع خواهد بود.
سخن آخر در مورد آریایی ها
یکی از ابهاماتی که در مورد این قوم همچنان وجود دارد، جایگاه اصلی آنها است. سرزمین ایرانویج که نشانههای جغرافیایی آن در وندیداد آمده است تا به امروز جایگاه اصلی آریایی ها در نظر گرفته میشود. اگر چه این مختصات اندیشمندان را به مقاصدی مختلف رسانده که شامل سرزمین خوارزم، ماورالنهر و همچنین سیستان دانستهاند.
پس از سلسله مادها، هخامنشیان روی کار آمدند که آوازه بزرگی و عظمتی که داشتهاند به گوش همه ما رسیده است. یکی دیگر از مشخصهها بارز و مهم در مورد مردم آریایی را میتوان پیدایش دین زرتشت دانست که تا پایان تاریخ ایران باستان به حیات خود ادامه داد.
در نهایت لازم است به خصوصیات جالبی از آریایی ها اشاره کنیم که هیچگاه به بت پرستی روی نیاورند و با این وجود که چندین خدا را میپرستیدند اما تقریبا هیچ پرستشگاه به خصوصی از آنها به جای نمانده است. این موضوع به دلیل ذات اسکان نیافته و کوچ نشین این مردمان بوده است.
Amir altay
چندین دلیل مختلف بیان شده که اثبات می کنند گسترش زبانهای هندوایرانی (آریایی) از مسیر استپ های روسیه و سیبری به سمت آسیای مرکزی و نهایتا هند و ایران غیرممکن است، دلیل نخست عدم نزدیکی زبانهای هند و ایرانی و بالتواسلاوی است که نشان می دهد این دو گروه زبانی نمی توانستند از یک خاستگاه مشترک باشند، بنابراین بیان اینکه مردمان باستانی هندوایرانی و بالتواسلاوی هاپلوگروپ مشترک R1a داشتند از اساس اشتباه است