اگر به دنبال راهنمای عملی درمورد بزرگترین سوال زندگیتان هستید، کتاب درباره معنی زندگی، مرجعی از نظرات بیش از صد نفر از دانشمندان و فیلسوفان دوره ویل دورانت است که در مورد معنی زندگی خود نوشتهاند. این کتاب طیف وسیعی از گزینهها را برای یافتن معنی زندگی در نظر میگیرد. در ادامه به بیان خلاصه و نقدی کوتاه از کتاب درباره معنی زندگی میپردازیم؛
معرفی اجمالی کتاب
یافتن معنای زندگی میتواند کار عجیب و غریبی باشد و ممکن اینطور به نظر برسد که آدمهای معمولی نمیتوانند جواب خوبی برایش پیدا کنند. اما درواقع همه ما با وجود خود میتوانیم زندگی را معنادارتر کنیم و برای رسیدن به معنی زندگی خود تلاش کنیم.
کتاب درباره معنی زندگی (On the Meaning of Life) نوشته ویل دورانت است که ایده نگارش آن بر اثر یک رویداد به ذهنش خطور کرد. روزی در پائیز سال ۱۹۳۰، دورانت در حیاط خانهاش مشغول باغبانی بود که مرد خوش تیپی به او نزدیک شد و گفت میخواهد خودکشی کند. دورانت به تکاپو افتاد تا او را منصرف کند، اما مرد هم پول داشت، هم شغل، هم به اندازه کافی غذا خورده بود، و درواقع او در جستجوی دلیل و معنای دیگری برای زندگی خود بود.
دورانت که از عملکرد خود برای منصرف کردن مرد ناراضی، بسیار متاثر و سرخورده شده بود به صد نفر از اشخاص سرشناس زمان خود نامه نوشت. نامهای که در آن پرسشهایی فلسفی پیرامون معنی زندگی آن اشخاص مطرح کرده بو و از آنها درخواست کرده بود تا پاسخشان را برای او ارسال کنند. متن نامهای که ویل دورانت در کتاب درباره معنی زندگی آورده است به شرح زیر است:
«خواهش میکنم لحظاتی از وقتتان را به من اختصاص دهید و به من بگویید زندگی برای شما چه معنایی دارد، چه چیزی باعث میشود ناامید نشوید و همچنان ادامه دهید، دین چه کمکی -اگر هست- به شما میکند، سرچشمههای الهام و انرژی شما چیست، هدف یا انگیزه کار و تلاشتان چیست، تسلیها و خوشیهایتان را از کجا پیدا میکنید و دست آخر، گنجتان در کجا نهفته است؟»
دورانت نامه را برای افرادی همچون گاندی، جواهر لعل نهرو، جورج برنارد شاو، برتراند راسل و چندین شخصیت ادبی، فرهنگی، علمی و ورزشی دیگر فرستاد و خودش نیز به این نامه پاسخ داد. در ابتدای کتاب درباره معنی زندگی ابتدا دیدگاههای نویسنده، ویل دورانت قرار دارد و بعد از آن پاسخ هایی است که افراد مشهور به آن نامه دادهاند.
کتاب درباره معنی زندگی کتابی است که به مخاطب گزینههای زیادی برای معنادار کردن زندگی خود میدهد، مانند: عشق، خانواده، دوستی، کار، خودشناسی و طبیعت. اما نکته قابل توجه اینجاست که ما یاد میگیریم چطور بعضی چیزها معنیدار میشوند در حالی که بعضی چیزها معنا بخش نیستند. همچنین متوجه میشویم که چطور میتوانیم با تعادل میان این دو گروه به زندگی خود معنایی دوباره بدهیم.
در کتاب درباره معنی زندگی با نگرشهای گوناگون افراد آشنا شده و به چالش کشیده میشویم، ممکن است حرفهای بعضی از آنها برایمان آشنا و خوشایند بیاید و بعضی نه، در واقع ما با جهانبینی یک فرد بزرگ و تاثیر گذار را متوجه میشویم که ممکن است برای زندگی ما الهام بخش باشد و به معنادار کردن زندگیمان کمک کند و یا ممکن است از خواندن آن شوکه شویم، نکته مهم اینجاست که ما باید خودمان معنای زندگی خود را بیابیم.
درباره ویل دورانت نویسنده کتاب
ویلیام جیمز دورانت نویسنده، مورخ و فیلسوف آمریکایی، در سال ۱۸۸۵ متولد شد. او در روزنامهای به نام نیویورک جورنال شروع به کار کرد اما پس از مدتی روزنامه نگاری را رها کرد و به تدریس پرداخت. او فلسفه را به مثابه چشم انداز کامل میدید و در پی آن بود که مجموعه عظیمی از تاریخ که گسسته و تکه تکه بود را به مجموعهای یکپارچه تبدیل کند تا انسان معاصر از آن بهره ببرد.
دورانت در ۲۸ سالگی به کلمبیا رفت و به آموختن زیست شناسی و فلسفه پرداخت و در ۱۹۱۷ با مدرک دکترا فارغ التحصیل شد. او پس از ده سال تدریس از این حرفه نیز کناره گرفت و به نویسندگی روی آورد. ویل دورانت را بیشتر به خاطر نوشتن مجموعه یازده جلدی تاریخ تمدن که با همکاری همسرش در سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۷۵ منتشر شد میشناسند، همچنین آنها برای نگارش این کتاب در سال ۱۹۶۸ جایزه پولیتزر را برای ادبیات غیرداستانی عمومی و مدال آزادی ریاست جمهوری در سال ۱۹۷۷ دریافت کردند.
ویل دورانت علاوه بر تاریخ به فلسفه نیز علاقه زیادی داشت و تلاش کرد تا فلسفه را ساده و کاربردی بیان کند. از دیگر آثار او میتوان به “تاریخ فلسفه”، “درباره معنی زندگی”، “لذات فلسفه” و “درسهایی از تاریخ” اشاره کرد. این نویسنده و مورخ پرکار در نوامبر سال ۱۹۸۱ در لسآنجلس ایالت کالیفرنیا درگذشت.
بهترین ترجمه کتاب درباره معنی زندگی
کتاب درباره معنی زندگی در ایران و به زبان فارسی توسط مترجمان زیادی ترجمه شده است. از جمله میتوان به: ترجمه ماندانا قدیانی، زهره زاهد و دکتر گلرخ سعیدنیا اشاره کرد. اما به نظر میرسد نسخه ترجمه شهاب الدین عباسی و انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه بهترین نسخه از این کتاب در ایران است. آقای شهابالدین عباسی یکی از مترجمان و نویسندگان توانمند و چیره دست ایرانی است که آثار ماندگاری از خود برجای گذاشته است.
قسمتهایی از متن کتاب
در قسمتهایی از کتاب درباره معنی زندگی ویل دورانت اشاره میکند که شاید زنده بودن و زندگی کردن معنایی باشد که ما در تمام طول عمر به دنبال آن بودهایم و اشتباه ما جایی است که به دنبال معانی ثقیل و بزرگ میگردیم، در ادامه به بخشهایی از متن این کتاب تاثیرگذار میپردازیم؛
-
ارسطو میگويد همه چيز، بارها و بارها كشف شده و از ياد رفته است. او به ما اطمينان خاطر ميدهد كه پيشرفت يک توهم است؛ امور انسان مانند درياست كه در سطح خود هزاران حركت و آشفتگی دارد و چنين به نظر میرسد كه به سوی جايی پيش مي رود، در حالی كه در تهِ خود بالنسبه بیتغيير و آرام است.
-
زنده بودن یک موهبت بزرگ است. آن قدر بزرگ که هیچ تحقیق علمی یا نوشته ادبی قادر به توصیف آن نیست.
-
به دنبال آن نباش که دانش بیشتری کسب کنی. چرا که هرچه بیشتر بدانی، به تیمارستان نزدیکتر خواهی شد.
-
تمام زندگی یک هیاهو است، پس کمی بخند، هیچ چیز را جدی نگیر و مطمئن باش که سرنوشت هیچ چیز به این نسل وابسته نیست.
-
من, یک محکوم به حبس ابد. در پاسخ به فیلسوف میگویم که معنی زندگی برای من. بستگی دارد به توناییام در تشخیص حقایق بزرگ زندگی و آموختن درسهابی که زندگی به ما میآموزد. خلاصه اینکه زندگی فقط از اینرو ارزش دارد که من عزم میکنم برای ارزشمند کردن آن تلاش کنم.
-
میخواهم بگویم زندگی حتی پشت دیوارهای زندان. میتواند فوقالعاده جالب و ارزشمند باشد. به همان اندازه که برای کسانی که در بیرون از زندان هستند چنین است. در اینجا همهچیز بستگی دارد به ایمانی که انسان به درستی و استواری فلسفه خود دارد.
-
در تودهای از حدس و گمانها و تأملات متناقض میبابم. فیلسوف استدلال میکند که «ناگزیر به اين نتیجه میرسیم که بزرگترین اشتباه در تاریخ بشر کشف حقیقت بود. کشف حقیقت ما را خوشبخت نکرد. چون حقیقت زیبا نیست. کشف حقیقت. ما را آزادنکرد مگر از پندارهایی که تسلیمان میدادند و از قیدهایی که ما را حفظ میکردند. کشف حقیقت هر دلیلی برای وجود داشتن را از ما گرفته است به جز لذتهای لحظهای و امید ناچیز فردا را»
-
ستارهشناسان به ما گفتهاند که کار و بار آدمی فقط لحظهای ناچیز در خط سیر یک ستاره است؛ جغرافیدانها به ما گفتهاند که تمدن چیزی نیست مگر دورهای کوتاه و ناپایدار میان عصر یخبندان و زمان حال؛ زیستشناسان به ما گفتهاند که همۀ زندگی جنگ و جدال است و تنازع بقایی میان افراد، گروهها، ملتها، همپیمانها، و انواع؛ مورخان به ما گفتهاند که پیشرفت، پنداری است که شکوه و افتخار آن به انحطاطی گریزناپذیر ختم میشود؛ و روانشناسان به ما گفتهاند که اراده و خویشتن، ابزاری ناتوان برآمده از وراثت و محیط هستند، و روحِ فسادناپذیر هم چیزی نیست مگر التهاب گذرای مغز.
-
زندگی خوب، غایتی است که باید به خاطر خودش آن را دوست داشته باشیم و از آن لذت ببریم و کار و تلاش فکری باید در جهت رواج دادنِ زندگی خوب باشد. این، فلسفۀ کوچکی است که آسیاب کوچکم را در آن در حرکت نگه میدارم.
کلام آخر
کتاب درباره معنی زندگی از آن کتابهایی است که حتما باید یک بار در زندگی بخوانید. موضوع جذاب آن و همچنین مواجهه با پاسخهای عجیب و بعضا دور از انتظاری که از افراد مشهور، کتاب را مورد توجه قرار داده است، در واقع هر فیلسوف سعی کرده تا نظرات فیلسوفانه خود را به طور کاربردی بیان کند تا مردم عادی نیز متوجه معنای زندگی آنها شود اما ممکن است در ذهن ما فقط جرقههایی روشن کند تا خودمان به سمت معنای زندگی حرکت کنیم. برای آشنایی بیشتر با این سبک کتابها به معرفی بهترین کتاب های فلسفی با زبانی ساده اما تکان دهنده! مراجعه کنید.
با این همه، واقعا معنای زندگی ما چیست؟ تا به حال به این موضوع فکر کردهاید؟